کاربست‌ نظریه بازی در رقابت‌های ترانزیتی منطقه‌ای و بین‌المللی

حمل‌ونقل کالا و بحث ترانزیت یکی از مهم‌ترین مسائل روز دنیا می‌باشد که مورد توجه بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفته است. در این بین با توجه به موقعیت جغرافیایی خاورمیانه و سابقه تاریخی گذرگاهی آن، موضوع حمل‌ونقل به عنوان یک زمینه اساسی پیشرفت مورد توجه قرار گرفته است. غالب کشورهای منطقه به دنبال توسعه زیرساخت‌های ترانزیتی خود و افزایش سهم خود از سبد حمل‌ونقل بین‌المللی می‌باشند. در این بین کشور ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و به دنبال افزایش میزان ترانزیت کالا و همچنین توسعه زیرساخت‌های حمل و نقلی خود است. از آن‌جایی که اساسا مقوله ترانزیت کالا در محیط ایزوله شکل نخواهد گرفت، می‌توان دو رویکرد اساسی را در این زمینه مدنظر قرار داد که عبارت اند از رویکرد رقابتی و رویکرد هم‌افزایی با کشورهای منطقه و جهان. در همین راستا، استفاده از نظریه‌ها و تئوری‌های اقتصادی و ریاضی در جهت بهینه‌سازی اقدامات و تصمیمات کلان برای ایجاد روابط با کشورهای اطراف نقش مهمی خواهد داشت. به موجب این امر، استفاده از نظریه بازی می‌تواند به ایجاد تعادلی در جهت بیشینه‌سازی عایدی از ترانزیت منجر شود.

دوراهی زندانی (prisoner’s dilemma) یکی از مسائل پایه‌ای و کاربردی در نظریه بازی است. این بازی، یک بازی “مجموع-غیر صفر” بوده که سعی در مدل‌سازی نوع ارتباط بین دو بازیگر به منظور رسیدن به حداکثر سود دارد. به این صورت که در هر دور بازی، هر یک از بازیگران می‌توانند بین همکاری کردن و همکاری نکردن با یکدیگر انتخاب کنند.  یک مثال کلاسیک از این مسئله به شرح زیر است: دو مظنون توسط پلیس دستگیر شده‌اند و پلیس باید شواهد کافی برای محکومیت مظنونین جمع‌آوری کند و برای این کار به صورت جداگانه از مظنونین بازجویی می‌کند. اگر یکی از مظنونین علیه دیگری شهادت دهد و مظنون دیگر سکوت را ترجیح دهد (زندانی‌ای که سکوت را ترجیح داده به اصطلاح می‌گوییم -با شریک خود- «همکاری» کرده‌است)، در این حالت مظنون اول آزاد و دیگری به یک سال حبس محکوم می‌شود. اگر هر دو سکوت را انتخاب کنند هر دو زندانی تنها به یک ماه حبس محکوم خواهند شد. اما اگر هر دو علیه دیگری شهادت دهند، هر زندانی باید به مدت سه ماه متحمل حبس شود. درنتیجه هر زندانی باید بین خیانت و سکوت یکی را انتخاب کند؛ ولی هیچ‌کدام از آن‌ها نمی‌دانند که دیگری کدام راه را انتخاب خواهد کرد. بررسی رفتار زندانیان هدف اصلی مسئله دوراهی زندانی است.

به طور کلی، در شرایط بازی رو در رو، هر یک از بازیگران گزینه همکاری نکردن را انتخاب می‌کنند. این از آن جهت است که این گزینه شاید کم ریسک ترین گزینه ممکن باشد. فرض کنیم بازیگر مقابل، گزینه همکاری کردن را انتخاب کند، با انتخاب گزینه همکاری نکردن، بیشترین امتیاز حاصل خواهد شد. از طرفی فرض کنیم بازیگر مقابل گزینه همکاری نکردن را انتخاب کند، در این صورت انتخاب گزینه همکاری کردن، کمترین میزان منفعت را ایجاد می‌کند. در نتیجه گزینه همکاری نکردن، انتخاب یکسان بین بازیگران منطقی است. مساله‌ای که در این رابطه مد نظر است، در رابطه با شرایطی است که چند بازیگر به دفعات با یکدیگر بازی کنند. حال، سوال این است که آیا انتخاب گزینه همکاری نکردن در این شرایط نیز بهینه است؟ به منظور پاسخ به این سوال، رابرت اکسلراد، استاد علوم سیاسی دانشگاه میشیگان در سال ۱۹۸۴ در کتاب “تکامل همکاری” این مساله را بررسی کرد. در همین راستا، تعداد زیادی استراتژی طراحی شد. هر یک از بازیگران بر اساس این استراتژی‌ها، با یکدیگر بازی می‌کنند و در نهایت مجموع امتیازات هر یک از این بازیگران تجمیع شده و در نهایت استراتژی برتر انتخاب خواهد شد. با بررسی انواع استراتژی‌های موجود، اکسلراد چهار ویژگی کلی در بین آن‌ها شناسایی کرد، که به این ترتیب هستند:

خوشایندی (Nice): این استراتژی‌ها، هیچ‌گاه اولین طرفی نیستند که همکاری نمی‌کنند.

انتقام‌جویی (Retaliating): این استراتژی‌ها، در صورت اقدام متخاصمانه از طرف بازیگر مقابل، مقابله به مثل خواهند کرد.

فراموش‌کنندگی (Forgiving): این استراتژی‌ها، می‌توانند اقدامات متخاصمانه پیشین طرف مقابل را ببخشند.

شفاف (Clear): این استراتژی‌ها عموما پیچیدگی زیادی ندارند و برای بازیگر مقابل قابل درک هستند.

سپس در یک مجموعه مسابقات، استراتژی‌های مختلف روبروی یکدیگر قرار گرفته و در مقابل یکدیگر بازی می‌کنند. نتایج حاصل از مجموعه مسابقات، نتایج قابل توجهی را در پی داشته است. نتایج نشان می‌دهند استراتژی‌های خوشایند و فراموش‌کننده، به صورت مداوم امتیازات بهتری کسب کرده‌اند. همچنان نتایج نشان می‌دهند که استراتژی‌های انتقام‌جو و شفاف نیز در مرحله بعدی امتیازات بهتری دارند. به صورت کلی، آن دسته از استراتژی‌ها که مبتنی بر خوشایندی (به این معنی که هیچگاه طرف اول عدم همکاری نباشند) و فراموش کننده (به این معنی که اقدامات خصمانه طرف مقابل را ببخشند) باشند، و همچنین با سرعت قابل قبولی رفتار تلافی‌جویانه‌ای در برابر اقدامات خصمانه طرف مقابل داشته باشند، امتیاز بیشتری خواهند گرفت.

شبیه‌سازی‌های مختلفی تحت سناریو‌های مختلف در رابطه با مجموعه مسابقات انجام شد. در یکی از این شبیه‌سازی‌ها، استراتژی‌هایی که از مقدار مشخصی امتیاز تنزل پیدا می‌کردند حذف شده و با استراتژی‌های غالب جایگزین می‌شدند. به طور کلی نتایج این شبیه‌سازی‌ها، نشان می‌دهند که تعداد کمی از بازیگران در شبکه‌ای که غالب بازیگرانش با استراتژی‌های متخاصم تصمیم‌گیری می‌کنند، پیروز خواهند شد و در نتیجه تعداد بازیگران با استراتژی‌های متخاصم کاهش پیدا کرده و در‌نهایت به صفر می‌رسد. این عامل نشان‌دهنده مطلوبیت بیشتر استراتژی‌های هم‌افزایی کننده است.

دستاورد این مطالعه برای مساله ترانزیت منطقه می‌تواند حایز اهمیت باشد. مطالعه مذکور نشان ‌می‌دهد که تعامل برای رسیدن به نتایج مطلوب در زمینه کریدور‌های ترانزیتی در منطقه اهمیت قابل توجهی دارد. گفتمان‌های حول محور ترانزیت و کریدور در منطقه غرب آسیا، بیشتر تحت تاثیر رقابت شکل گرفته‌اند. آنچه در ادبیات موضوع در نهادهای ذی‌ربط مغفول مانده، اهتمام به همکاری‌های سازنده بین کشور‌های منطقه در جهت رسیدن به سود حداکثری در این زمینه است. درحال حاضر، کریدور‌های شکل گرفته در منطقه، مانند جاده توسعه عراق، IMEC، ترانس افغان و کریدور میانی توسط برخی از متخصصان این حوزه، از منظر تهدید برای شبکه حمل و نقلی و ترانزیتی کشور فهم شده‌اند. این درحالیست که نگاه به این کریدور‌ها به عنوان فرصتی برای کشور، می‌تواند افق جدیدی از چشم‌انداز‌ها و فرصت‌ها را ایجاد کند.

با توجه به نتایج این تحقیق، می‌توان راهبرد برتر را بر اساس سه اصل خوشایندی، فراموش‌کنندگی و انتقام جویی در حوزه ترانزیت اینگونه تعریف کرد؛ نگاه ایران به توسعه زیرساخت‌های حمل و نقلی و ترانزیتی کشورهای همسایه  باید در وهله اول مثبت و بر اساس همکاری باشد، چرا که همانطور که پیشتر گفته شد مقوله ترانزیت کالا در فضای ایزوله و بدون وجود زیرساخت‌های ترانزیتی در سایرکشورها عملیاتی نمی‌شود، مزیت دیگر همکاری در توسعه همسایگان تضمین امنیت آن‌ها و ایفای نقش در شبکه تجارت جهانی است که این موضوع ضامن امنیت پایدار ایران و توسعه اقتصادی آن است. در گام دوم، باید به عدم همکاری‌های کشورهای همسایه، به صورت هم‌تراز پاسخ به هنگام داد تا توازن قدرت صورت گیرد و در نهایت پس از پاسخ به هنگام و ایجاد توازن مجدد، رویه همکاری را در پیش گرفت و از بازگشت بدون منفعت به اختلافات قبلی صرف نظر کرد. به نظر می‌رسد چنین راهبردی به طور پایدار می‌تواند ضامن منافع ملی ایران باشد. در پایان باید گفت، بدون شک ترانزیت مسئله‌ای چند بعدی و گسترده است که با زمینه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی یک کشور ارتباط دارد، بنابراین برای استفاده از نظریه بازی در راستای مشخص کردن راهبردهای یک کشور در حوزه ترانزیت باید تمامی جنبه‌های فوق‌الذکر را در نظر گرفت. از سوی دیگر، با توجه به اهمیت حمل‌ونقل در منطقه و تاثیرپذیری کشورهای همسایه از یکدیگر در بالا بردن حجم مبادلات کالا، ایجاد یک فضای همکاری در عین رقابت از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. استفاده از نظریه بازی در بیشینه‌ساختن میزان عایدی هر کشور از ترانزیت کالا کمک شایانی به برنامه‌ریزی و مدیریت روابط سیاسی خواهد کرد.

درج دیدگاه

چالش امنیتی
سوال امنیتی، جهت تشخیص هویت انسانی کاربر.