مشاور حوزه استراتژی: سال ۱۳۹۹ سال سختی است و سالِ به تنهایی حرکت کردن نیست، لذا باید شبکه‌های تولید را به صورت هم افزا و هماهنگ و مکمل یکدیگر ایجاد کنیم.   برنامه گفت و گوی اقتصادی با موضوع «اقتصاد ایران و کرونا؛ آسیبها و راهکارها» با حضور دکتر عطاء‌اله هرندی مدرس دانشگاه، مشاور در حوزه استراتژی و از مدیران مرکز پژوهشی آرا روی آنتن رادیو گفت و گو رفت.   دکتر هرندی، میرعامل اندیشکده اسما در مصاحبه با رادیو گفت و گو اظهار کرد: واقعیت این است که ما قبل از شیوع کرونا هم بستر و زمینه قوی در اقتصاد جهانی نداشتیم و آمارهای سه ماهه پایانی ۲۰۱۹ حاکی از این است که رشد اقتصاد جهانی در وضعیت مناسبی به سر نمی برده‌است. این یعنی اقتصاد جهانی در وضعیت عادی دچار بیماری زمینه‌ای بود که اکنون مبتلا به کووید۱۹ نیز شده است.   این مدرس دانشگاه گفت: ویروس کرونا از کشور چین شیوع پیدا کرد که هم در تأمین زنجیره جهانی نقش اساسی دارد و هم به عنوان مشتری صنایع بسیار بزرگ و جدی مانند نفت ایفای نقش می کند. به دلیل شیوع کرونا نرخ رشد اقتصادی چین در سال ۲۰۲۰ حدود ۳.۵ درصد پیش بینی شده است در حالیکه این کشور در سال‌های قبل رشد ۶.۸ دهم درصدی را تجربه کرده بود.   وی همچنین خاطرنشان کرد: چین به عنوان کشوری که ۱۷ درصد تولید ناخالص جهانی را به خود اختصاص داده و به طور مستقیم نیز می تواند بر ۴۰ درصد تبادلات کالا و خدمات تاثیر جدی داشته باشد یک تولیدکننده و مشتری بزرگ کالا و خدمات در جهان محسوب می شود. اگر این مسئله را در کنار تحولات اقتصادی اخیر چون افت شاخص های بورس آمریکا و درگیری‌های بین اعضای اتحادیه اروپا قرار دهیم، حاکی از یک رکود جهانی همانند آنچه در سال ۲۰۰۸ رخ داد، خواهد بود.   مدیرعامل اندیشکده اسما ادامه داد: در ایران اگر تورم ۳۷ درصدی، رشد منفی اقتصاد و رشد ۲۵ درصدی حجم نقدینگی در سال ۱۳۹۸ را در کنار افزایش ۱۵ درصدی حقوق‌ها قرار دهیم به معنای محدود شدن درآمدها و معیشت عمده خانوارها و کوچک تر شدت سفره مردم و کاهش تقاضا در سال جاری است.   مشاور حوزه استراتژی با اشاره به اینکه بحران نقدینگی و سرمایه در گردش بنگاه های اقتصادی در ادامه شرایط ناشی از کووید۱۹ تشدید خواهد شد افزود: علاوه بر این، هزینه های دولت در بخش بهداشت و درمان نیز افزایش پیدا می کند و اولین بخشی که دچار کسری خواهد شد، بودجه‌های عمرانی و سرمایه ای است.   وی ادغام و تملیک بنگاه های کسب‌و‌کارهای مکمل یکدیگر و حرکت به سمت شراکت‌های راهبردی و استراتژیک بین بنگاه های کسب و کار را به عنوان یک استراتژی کارآمد برای عبور اقتصاد از شرایط فعلی مطرح کرد و گفت: سال ۱۳۹۹ سال سختی است و سالِ به تنهایی حرکت کردن نیست، لذا باید شبکه‌های تولید را به صورت هم افزا و هماهنگ و مکمل یکدیگر ایجاد کنیم.   هرندی ارتباط بین استارت‌آپ‌ها و بنگاه‌های دانش بنیان با بنگاه‌های بزرگ اقتصادی را از جمله شراکت‌های راهبردی و کمک‌کننده به این هر دو طرف دانست و افزود: این روابط شبکه‌ای میان بنگاه‌های نوآور و بنگاه‌های بزرگ به بقا و جهش تولید کمک زیادی خواهد کرد و البته در این میان دولت هم باید نقش تسهیلگری و حمایتی خود را ایفا کند. در پایان، مدیرعامل اندیشکده اسما بسته‌های حمایتی دولت را از ابزارهای کلیدی در شرایط کنونی دانست و در عین حال متذکر شد: دولت در حال حاضر با مشکل شدید درآمدی مواجه است و بنابراین شاید شناسایی راهکارهای افزایش درآمد دولت مانند مالیات بر دارایی ها و سود سپرده های مدت‌دار بانکی در این زمان کمک حال دولت باشد.
پژوهشگر حقوق عمومی: غرب به دنبال منافع خودش است و ما نمی توانیم توقع داشته باشیم نگاهشان را عوض کنند. ما باید خودمان را از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی و ... اصلاح کنیم و ارتقا بدهیم.   مسعود ابراهیمی در مصاحبه با برنامه گفتگوی سیاسی که با عنوان «بررسی ابعاد ضعف اروپا در مقابل آمریکا» از آنتن رادیو گفت و گو پخش می شد، با تاکید بر اینکه مذاکره با غرب بدون رعایت مقدمات داخلی آن پیشاپیش محکوم به شکست و خسارت است، خاطرنشان کرد: مادامی که اقتصاد داخلی، سرمایه اجتماعی، توان علمی و تکنولوژیک و ... به حدی از استقرار و ضمانت پایداری نرسیده باشد، مذاکره با غرب یعنی با دست خالی به میدان نبرد رفتن!   این پژوهشگر حقوق عمومی با این مقدمه که می خواهد جمله ای را بگوید که چندان زیبا نیست اما واقعیت است گفت: اگر صلح و آرامش می خواهیم باید همواره آماده پیکار در همه زمینه ها باشیم. وی سپس در تشریح این جمله گفت: ما اگر دنبال آسایش و به دست آوردن حقوق حقه خودمان در عرصه بین‌المللی هستیم، ناچار هستیم از این که در همه عرصه ها از جمله اقتصادی، فرهنگی، علمی، نظامی و ... خودمان را در بالاترین سطح آمادگی در مواجهه با تهدیدات قرار دهیم.   ابراهیمی درباره مدل تعامل آمریکا و اروپا که پس از شکست برجام موضوع بسیاری محافل است گفت: سه سناریو در این باره وجود دارد. اول اینکه به واقع اروپا در برخی زمان ها و مسائل مرعوب آمریکا بوده و هست. چه اینکه اروپایی ها آمریکایی‌ها را بهتر از هر ملت دیگری می شناسند و می دانند که آمریکا به هیچ هیچ خط قرمزی به جز منافع خودشان ندارند. سناریوی دوم تشریک مساعی بین اوپا و آمریکا است. مانند مذاکرات منتهی به برجام که نقش پلیس خوب و بد بین طرف های غربی تقسیم شده بود. سناریوی سوم هم که اغلب از آن غافل هستند این است که بسیاری موارد اروپایی ها به کیاست خاصی آمریکا را جلو می اندازند تا از طریق آن ها منویات خودشان پیگیری کنند و در برجام هم علیرغم اینکه اغلب تحلیلگران روی سناریوهای اول و دوم مانور میدادند به نظر بنده سناریوی سوم هم دور از ذهن نیست.   ابراهیمی در ادامه تأکید کرد: علیرغم مسائل مطروحه ما باید وظیفه خود را به درستی انجام بدهیم. غرب به دنبال منافع خودش است و از نگاه خودشان اعمالشان مشروع است و ما نمی توانیم توقع داشته باشیم دیدگاهشان را عوض کنند. ما باید خودمان را از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی و ... اصلاح کنیم و ارتقا بدهیم. در مذاکره، غرب مانند حریفی است که از نقاط ضعف طرف مقابلش خبر دارد و مدام از آن نواحی برای به زانو در آوردنش اقدام می کند. تا زمانی که موارد مذکور اصلاح نشود و ارتقا نیابند، مذاکره با غرب شکست از پیش تضمین شده است! وی افزود: ما باید از همه ظرفیت های دیپلماتیک و امکاناتی که حقوق بین‌الملل به ما می دهد استفاده کنیم؛ اما واقع‌بینانه و نه در پس پرده خوش‌بینی. غرب با داشتن اَبَر رسانه های خویش حقوق بین‌الملل را آن طور که مطلوبش است می سازد و تفسیر می کند. در همین ماجرای حمله ایالات متحده به عراق، علیرغم مخالفت صریح دبیر کل فقید سازمان ملل آقای کوفی عنان، آمریکایی‌ها ماده ۵۱ منشور ملل متحد درباره «دفاع مشروع» را طوری تفسیر کردند که بتوانند به عراق حمله کنند! این یعنی غرب و خاصه آمریکا حقوق بین‌الملل را نیز صرفا وسیله ای برای پیشبرد اهداف خود در سطح بین‌المللی می داند.   ابراهیمی با انتقاد از دستگاه دیپلماسی کشور گفت: دنیا را نباید محدود به غرب بدانیم. قاره های دیگر از جمله آفریقا و قاره خودمان آسیا پر از پتانسیل های بکر اقتصادی و اجتماعی است. نوع ملت های این نواحی ملت هایی هستند که با ما مشترکات تمدنی دارند و روحیه سیاسی آنان طوری است که واقعا اهل مذاکره و مبادله هستند و منفعت‌طلبی یک طرفه.   ابراهیمی در پایان گفت: زمان آن فرا رسیده است که دعوت از ملت ها به ایستادگی و مقاومت از طریق حرف و سخن جای خودش را به ارائه الگو و تجربه عینی بدهد. ما با رساندن اقتصاد، فرهنگ و جایگاه علمی خویش به نقطه مطلوب می توانیم دیگر ملت ها را با خود همراه کنیم. در حقیقت اقدامات سلبی باید جای خودش را به ساز و کارهای ایجابی دهد.
پژوهشگر حقوق عمومی فرصت محدود پیش‌بینی شده برای تبلیغات انتخابات مجلس را ناشی از خلع واقع‌بینی در قانون انتخابات مجلس دانست.   برنامه «گفت‌وگوی سیاسی» با موضوع تبلیغات زودهنگام انتخاباتی چالشها و راهکارها، با حضور مسعود ابراهیمی، کارشناس مسائل حقوقی روی آنتن شبکه رادیو گفت‌وگو رفت.   ابراهیمی فرصت محدود پیش‌بینی شده برای تبلیغات انتخابات مجلس را ناشی از عدم ابتنای نظام قانونگذاری کشور به واقعیات اجتماعی دانست و اظهار داشت: برابر ماده ۵۶ قانون انتخابات مجلس که تبلیغات هشت روز قبل از روز اخذ رأی آغاز و تا بیست‏ وچهار ساعت قبل از اخذ رأی ادامه خواهد داشت، کاندیداها در این فرصت هفت روزه، فقط امکان مطرح کردن وعده و شعار دارند و عملاً کار دیگری نمی توانند انجام دهد. از سوی دیگر برای مراکز علمی-پژوهشی، کارشناسان و مردم نیز فرصتی برای حلاجی و بررسی وعده ها وجود ندارد.   پژوهشگر حقوق سیاسی و اجتماعی در این راستا تصریح کرد: شاید بهتر باشد بازه زمانی تبلیغات بیشتر شود. چرا که مدت مشخص شده در قانون، متناسب با واقعیت های جامعه نیست و اگر این فرصت بیشتر شود می‌تواند بر بهبود نظارت محتوایی بر تبلیغات نیز تاثیر مثبت بگذارد.   کارشناس مسائل حقوقی با بیان اینکه در حال حاضر رسانه این ابزار را فراهم کرده است که کاندیداها بتوانند بدون تبلیغات مستقیم و با تمرکز بر شیوه های رسانه ای مبتنی بر ناخودآگاه مخاطب، دست به تبلیغات به بزنند، خاطرنشان کرد: واقعیت این است که قادر نیستیم تبلیغات انتخاباتی را محدود به یک زمان مشخصی کنیم و اینکه می بینیم گروه ها و رجال سیاسی کشور عملاً به این قانون تن در نمی دهند مؤید این مدعاست.   پژوهشگر حقوق سیاسی و اجتماعی با اشاره به مدت محدود تبلیغات و جانمایی نامناسب آن در فرایند انتخابات، پرسید: آیا می توان توقع داشت دستگاه قضاء بتواند جلوی نشر اکاذیب، هتک حرمت، توهین، افترا و ... را در این مدت محدود بگیرد؟ وی سپس اظهار داشت: در شرایطی که به لحاظ زمانی، رسیدگی قضائی به تبلیغات متخلفانه مقدور نیست و شورای نگهبان هم امکان بازنگری در صلاحیت کاندیداهای متخلف در زمان تبلیغات را ندارد، اگر شخص متخلف رأی بیاورد، با توجه به عدم پیش‌بینی امکان عزل نماینده مجلس در قوانین فعلی، کرسی پارلمان تحت اشغال یک فرد فاقد صلاحیت در می آید.   مسعود ابراهیمی، در پایان اظهار داشت: قانونگذار ما بجای تمرکز بر مسائل شکلی تبلیغات، باید به مسائل ماهوی و محتوایی تبلیغات توجه کند. برای مثال مکانیزمی برای مهار وعده های اساساً دروغ و یا غیرقابل امکان که برابر اصول دوم و سوم قانون اساسی منافی پایه های ایمانی نظام و از مظاهر فساد و تباهی است پیش‌بینی کند. همینطور شرایطی را فراهم کنند که ارائه برنامه مدون در زمان ثبت نام، از شروط کاندیداتوری مجلس باشد و انتخاب کنندگان فرصت داشته باشند برنامه ها را تجزیه و تحلیل کنند و پس از انتخاب فرد مورد نظر، از او مطالبه‌گری کنند.
محمدکاظم عبدالحمیدی، عضو اندیشکده اسرا و کارشناس مسائل سیاسی و رسانه گفت: از سال گذشته تا به امروز ۶۵ میلیارد دلار حجم تجارت خارجی ما بوده که از مجراهای غیررسمی انجام شده است. لذا آنچه به عنوان دور زدن تحریم‌ها انجام می‌دهیم با پذیرش این تعهد، مختل می‌شود.   برنامه «گفت‌وگوی سیاسی» با موضوع تحلیل و بررسی نقش رژیم‌ها و معاهدات بین‌المللی در پیشبرد اهداف و راهبردهای قدرت‌های بزرگ با تمرکز بر رژیم‌های اقتصادی مانند FATF ، با حضور محمدکاظم عبدالحمیدی، کارشناس مسائل سیاسی و رسانه روی آنتن شبکه رادیو گفت‌وگو رفت.   محمدکاظم عبدالحمیدی با حضور در رادیو گفت و گو اظهار کرد: بررسی پیوستن جمهوری اسلامی به CFT در فضای رسانه‌ای کشور به یک مساله سیاسی و سیاست‌زده تبدیل شده است. برای مثال یک روز می‌گویند امیر قطر به ساز و کارهای توصیه FATF پیوست، بعدا مشخص می‌شود که یک قانون داخلی در این زمینه تصویب کردند. روز دیگر می‌گویند روسیه گفته اگر پیوستن به ساز و کارهای FATFرا انجام ندهید، ما هم با شما همکاری نمی‌کنیم! پس از آن چند روز بعد لاوروف می‌گوید ما علی‌رغم تحریم‌ها تحت هر شرایطی همکاری‌هایمان را ادامه می‌دهیم.   وی افزود: به نظرم سیاسی شدن بحث پیوستن ما به ساز و کارهای FATF در آستانه انتخابات مجلس شاید برای این باشد، جریانی که به لحاظ معیشتی، اقتصادی، فرهنگی و سیاست داخلی و خارجی توفیقی نداشته است، اراده‌اش را بر این گذاشته تا با دو قطبی‌سازی از فضای FTAF در واقع زمین بازی انتخابات را بخواهد، تغییر دهد و این اصلا چیزی خوبی نیست که منافع ملی کشور فدای بازی‌های سیاسی و مواردی از این قبیل بشود.   کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: باید بر این نکته دوباره تاکید کنیم که اصل منافع ملی است، زیرا به اکنون برخی اصل را در پیوستن به بسیاری از ساز و کارهای بین‌المللی می‌دانند در حالی که به در بسیاری از کشورها پیوستن به معاهدات بین‌المللی با تاکید جدی بر منافع ملی با چالش روبرو شده است. در اتحادیه اروپا روند واگرایی آغاز شده و ایالات‌متحده رویکرد کاملا یک‌جانبه‌گرایی را آغاز کرده و حتی از معاهده آب و هوایی پاریس چالش کرده و خارج می‌شود. وقتی یونسکو کنوانسیون تنوع فرهنگی را مطرح می‌کند، باز هم آمریکا و اسرائیل بحث خروج را پیش می‌کشند.   محمدکاظم عبدالحمیدی گفت: اتفاقا بسیاری از کشورها خودشان حرکت در جهت مخالف ساز و کارهای بین‌المللی را انجام می‌دهند و اصل بر منافع ملی است و اگر جایی عین دیوان با ساز و کار حقوقی می‌تواند منافع ملی ما را تأمین کند، از آن می‌توان در زمینه منافع ملی استفاده کرد، اما اگر در جایی مانند FATF که بر خلاف منافع ملی ماست، قطعا خیر. اگرچه در حال حاضر از ۴۲ توصیه FATF تقریبا ۴۰ مورد آن را اجرا می‌کنیم. در این میان حامیان پیوستن به FATF و اجرایی کردن آن معتقدند اگر به این کنوانسیون نپیوندیم روابط بانکی ما مختل می‌شود.   وی افزود: اکنون از سال گذشته تا به امروز ۶۵ میلیارد دلار حجم تجارت خارجی ما بوده است، حجم زیادی از این تجارت خارجی از مجراهای غیررسمی انجام می‌شود. آنچه به عنوان دور زدن تحریم‌ها در این شرایط دشوار انجام می‌دهیم با پذیرش این تعهد، مختل می‌شود. مانند اتفاقی که در پذیرش قطع‌نامه ۲۲۳۱ داشتیم و عملا تسلیم تسلیحاتی خودمان را با قبول آن قطع‌نامه پذیرفتیم، درباره FATF هم می‌تواند تکرار شود و این صرفا یک شعار نیست. برای موضوع به سندی تکیه می‌کنم که رئیس سابق FATF که اکنون دستیار تروریسم و اطلاعاتی خزانه‌داری آمریکا است، یکی دو سال قبل در کنگره مطرح کردند. از او سوال می‌شود که شما چه راهی دارید تا ایران بیشتر در فشار قرار بگیرد؟ فشاری که سپاه پاسداران نتواند آن را دور بزند؟ او می‌گوید: ایران را مجبور به پیوستن به ساز و کارهای مالی بین‌المللی کنیم.
محمدجواد روشن‌ضمیر، عضو اندیشکده اسرا و کارشناس مسائل سیاسی و رسانه: وقتی حوزه و دانشگاه یک ادبیات مشترک دارند، به سمت شکوفایی حرکت می‌کنند و زمینه‌های جدید علوم را کشف می‌کنند. لذا مفاهمه و گفتمان میان حوزه و دانشگاه باعث می‌شود، دیگر شاهد مسائلی مانند گران شدن بنزین نخواهیم بود.   برنامه گفت‌وگوی سیاسی با موضوع «تحلیل و بررسی استراتژی‌های موثر برای هم‌افزائی راهبردی و نهاد نخبگانی حوزه و دانشگاه» در ادامه با حضور محمدجواد روشن‌ضمیر، کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی روی آنتن شبکه رادیو گفت‌وگو رفت.   عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا در مصاحبه با رادیوگفت‌وگو بیان کرد: کلید اصلی وحدت میان حوزه و دانشگاه فهم مشترک یا مفاهمه است. این فهم مشترک باعث می‌شود حوزه و دانشگاه در کنار هم برای بحث درباره یک موضوع واحد بنشینند و همان ابتدا ادبیات یکدیگر را بفهمند. متاسفانه ما در ۴۰ سال گذشته عارضه‌محور کار کردیم. در واقع به سمت تبیین علم دینی نرفتیم. مخالفان بحث هم همین موضوع را نشانه گرفتند، یعنی اتفاقاً جای دقیقی را حتی با بار معنایی تمسخر می‌زنند.   وی افزود: برای حرکت حوزه و دانشگاه به سمت وحدت باید سه مرحله طی شود. مرحله نخست فهم دقیق از مساله فقدان اتحاد میان دانشگاه و حوزه است و وقتی این مساله را درست فهم کنیم به این نتیجه می‌رسیم که باید به دنبال تولید علم دینی برویم. بخش دوم در این است که چرا باید سراغ علم دینی برویم؟ زیرا اگر خواهان پیشرفت باشیم، حوزه و دانشگاه باید در یک مسیر با هم پیش بروند. همان‌طور که غرب پیشرفت کرد. رمز و کلید پیشرفت غرب این است که در هر زمینه فلسفه، تئوری‌ها و تکنیک‌هایش با هم مطابقت دارند.   پژوهشگر مرکز پژوهشی آرا ادامه داد: ما پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای بیرون کشیدن علم دینی سراغ آنچه میراث علمی دینی ماست نرفتیم تا از دل آن فلسفه، نظریات و تئوری‌های متناسب با آن را بیرون بکشیم و متعاقب آن قانون. برای مثال چرا ما در اقتصاد اسلامی پس از چهل سال درگیر این هستیم که بانکداری ما اسلامی نیست؟ یک شورای فقهی تشکیل شده که متاسفانه جایگاه، سیستم و ساختار درستی برای آن نداریم. زیرا روند اصلی درست نشده است.   محمدجواد روشن‌ضمیر گفت: اگر روند اصلی شکل بگیرد، ما علم دینی خواهیم و در مسیر آن حرکت خواهیم کردیم. متاسفانه میان حوزه و دانشگاه فاصله افتاده و حتی ادبیات یکدیگر را هم فهم نمی‌کنند. باید یک فضای گفت‌وگو به وجود بیاید تا همه به فهم مشترک برسند که مساله وحدت حوزه و دانشگاه ریشه‌اش بحث نبود علم دینی است و هسته علم دینی، علوم انسانی اسلامی است که حالا برای رسیدن به همین علوم انسانی اسلامی هر دو وظیفه‌ای دارند. وظیفه حوزه این است برای هر رشته‌ای که در دانشگاه تدریس می‌شود، متناظر با آن احکام، اخلاق و اعتقادات را در بیاورد که برای نیل به این مهم، رسیدن حوزویان به یک فهم مشترک با دانشگاهیان ضروری است.   وی افزود: حوزه باید دروس احکام، اخلاق و اعتقادات را به شکلی در بیاورد که هم نخبه‌فهم و هم عامه‌پسند باشد. از آن طرف دانشگاه نیز در رابطه با فسلفه همین فضا و تکنیک را در پیش بگیرد. برای این مهم باید گفت‌وگو شکل بگیرد و حوزویان و دانشگاهیان کنار هم بنشینند و برخی مسائل و مطالب را با اندکی تلخیص و تغییر بپذیرند. وقتی دانشگاه و حوزه هر دو با هم در زمینه اسلامی شدن علوم قدم برداشتند، آن موقع می‌توانیم ادعا کنیم علومی که در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود، دیگر تضاد و مغایرتی با مفاهیم دینی ما ندارد.   عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژهشی آرا در پایان عنوان داشت: وقتی به نقطه وحدت حوزه دانشگاه برسیم، چون حوزه و دانشگاه یک ادبیات مشترک دارند، به سمت شکوفایی حرکت می‌کنند و زمینه‌های جدیدی کشف می‌خواهد شد. لذا با حصول مفاهمه و گفتمان میان حوزه و دانشگاه با ترتیباتی که اشاره کردم، دیگر شاهد مسائلی مانند گران شدن بنزین نخواهیم بود. در قضیه گران شدن بنزین چه اتفاقی روی داد؟ تکنیک و روشی که استفاده کردیم، دقیقا روشی بود که در رد بحث مدیریت غربی رخ ‌می‌دهد.
عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا: مجلس نباید تریبون جناح‌های سیاسی باشد. باید تریبون مطالبه‌گری در زمینه منافع ملی و منفعت جمعی باشد که ذیل گام دوم قرار دارد و جوهره انقلاب اسلامی است.   برنامه «گفت‌وگوی سیاسی» با موضوع «تحلیل و بررسی نقش و جایگاه مجلس شورای اسلامی در تحقق بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی» در ارتباط تلفنی با مصطفی بیات، پژوهشگر مسائل سیاسی معرفی شده از مرکز پژوهشی آرا روی آنتن شبکه رادیو گفت‌وگو رفت.   مصطفی بیات در مصاحبه با رادیو گفت‌وگو بیان کرد: در مجلس باید نگاه بلند مدت به مسائل حاکم شود و از آن بحث‌هایی که می‌خواهد کشور را به صورت مقطعی مدیریت کند، اجتناب شود. زیرا اگر در بحث فرایند اجرایی و مدیریت کشور در سال‌های گذشته ضربه خوردیم، بخشی از آسیب آن برمی‌گردد به عدم پیگیری و دقتی که مجلس در تصویب قوانین و نظارت باید انجام می‌داد و نداد. مجلس باید مدیریت کشور را به سمت شفاف می برد که نبرد.   وی افزود: مجلس باید بر دولت‌ نظارت کند تا قوانین طبق موضوعی که تصویب شده در روند اجرایی کشور پیش برود. اکنون با توجه به بحث بیانیه گام دوم که توسط رهبری صادر شده، مجلس باید در گام دوم از دولت مطالبه‌گری کند. مجلس با مطالبه‌گری می تواند سمت و سوی دولت را به طرفی ببرد که تولید و اشتغال مولد کشور میسر شود. لذا تریبون مجلس نباید تریبون جناح‌های سیاسی باشد. باید تریبون مطالبه‌گری در زمینه منافع ملی و منفعت جمعی که ذیل گام دوم قرار دارد و جوهره انقلاب اسلامی است.   پژوهشگر مسائل سیاسی ادامه داد: مجلس برای این‌که بتواند در رأس امور باشد و قوانین تصویب شده به اجرا در بیاید، در نخستین گام باید با گفت‌وگو را باز کند. برای انجام دادن این مهم در مجلس باید فرایند گفت‌وگو را نهادینه‌سازی کنیم. یعنی مجلس بتواند ذیل آن شفاف‌سازی که مدنظرش است، بحث هم‌اندیشی و گفت‌وگو در زمینه‌های جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و معرفتی را به عنوان یک ارزش و هنجار معرفی کند. به هر صورت گفت‌وگو مهم‌ترین وجه مدنیت است که دیالوگ را به معنای رد و بدل کردن افکار و اطلاعات مطرح می‌کند.   مصطفی در پایان عنوان داشت: با گفت‌وگو ذهن‌ها و افکار با هم مرتبط می‌شوند و مجلس ذیل آن قادر خواهد شد میان دولت، مجلس، ملت و قوه قضائیه همگرایی ایجاد کند. این نوع ارتباط برقرار کردن باعث خواهد شد که نمایندگان در روند قانونگذاری و نظارت بر آن رویکرد موفق‌تری داشته باشند و در واقع قوانین مورد نیاز جامعه را تصویب کنند تا گرهی از مشکلات جامعه بگشاید. همان چیزی که جای خالی آن در جامعه احساس می‌شود.
محمدجواد روشن‌ضمیر، عضو اندیشکده اسرا و کارشناس مسائل سیاسی و رسانه: متاسفانه با توجه به مشکلات معیشتی مردم و گرانی برخی اقلام غذایی مانند گوشت، حبوبات و میوه توان خرید کاهش پیدا می‌کند و در همین زمینه عدم توجه به طبقات محروم فاصله طبقاتی در جامعه را زیاد می‌کند.   برنامه گفت‌وگوی سیاسی با موضوع «بررسی و تحلیل مفهوم شناسی امنیت در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی و مهم‌ترین ابعاد تولید امنیت در چهار دهه گذشته» در ادامه با حضور محمدجواد روشن‌ضمیر، کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی روی آنتن شبکه رادیو گفت‌وگو رفت.   محمدجواد روشن‌ضمیر در مصاحبه با رادیو گفت‌وگو بیان کرد: متاسفانه بسیاری از اوقات دولت‌ها درک درستی از این موضوع مهم مقوله امنیت در کشور ما کاملا مردم‌نهاد و مردم‌پایه است نداند. اما رهبری کشور هر گاه این فاصله را میان دولت و مردم احساس کردند، سریعا بر حل مسئله متمرکز شدند و دوباره با همان نگاه درون‌نگر و مردم‌نهاد، اقدام به بهبود فضای میان دولت و مردم نموده اند.   وی افزود: اگر در قضیه بنزین از مدت‌ها قبل اطلاع‌رسانی می‌شد و با مردم صادقانه صحبت می‌شد و در جریان کار قرار می‌گرفتند و می‌دانستند که این برنامه به نفعشان است و دولت با آنها صادق است، شاهد این اتفاقات نبودیم. این اشتباه ضربات زیادی از لحاظ مادی و معنوی به کشور وارد کرد، اما در چنین فضایی رهبری وارد شدند و در عین این‌که انتقاد به دولت وارد است و فضا را برای مطالبه‌گری باز می‌گذارند - اتفاقا خودشان جزء نخستین مطالبه‌کنندگان هستند - مرز میان مطالبه‌گران و اغتشاشگران را جدا می‌کنند.   تحلیلگر مسائل سیاسی ادامه داد: از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون در زمینه مختلاف از جمله حقوق بشر، مسائل بسیاری را برای کشور ما ایجاد کرده اند و آن را به ابزاری برای لطمه به امنیت سیاسی کشور ما تبدیل کردند. چند سال قبل رهبری نظام بحثی به عنوان حقوق بشر آمریکایی را مطرح کردند که طبق تجربه و اصول مواجهه با دشمن، این بهترین شیوه است. این روش مبتنی بر همان نظریه متعارف یعنی بهترین دفاع حمله است می باشد.   محمدجواد روشن‌ضمیر گفت: ما امروز یک مولفه اساسی به نام امنیت غذایی داریم که با توجه به مشکلات معیشتی مردم و گرانی برخی اقلام غذایی مانند گوشت و حبوبات و میوه توان خرید کاهش پیدا می‌کند. در همین زمینه عدم توجه به طبقات محروم جامعه، فاصله طبقانی را زیاد می‌کند. در این مواقع باید فراجناحی به این مسئله نگریست و تمام قوای سه‌گانه و نهادهای عمومی و دولتی وارد عمل شده و از این مسئله جلوگیری کنند.   وی افزود: اگر در بعد مهم فرهنگی تطور سیر کلام رهبری را ببینید، ابتدا از بحث شبیخون فرهنگی شروع می‌کنند و بعد تهاجم فرهنگی را مدنظر قرار دادند و چون دولت‌ها توجه نکردند و آن طور که باید دغدغه ندارند، بحث جنگ نرم و نفوذ را مطرح کردند. اکنون کلیدواژه «قرارگاه فرهنگی» را به کار می‌برند. با وجودی این‌که بسیاری از دوستان مخالف این کلمه هستند و می‌گویند بار نظامی دارد، اتفاقا رهبری بسیار متقن پای آن می‌ایستند و می‌گویند ما در جنگ فرهنگی هستیم و اگر جلوی هجمه علیه امنیت فرهنگی را نگیریم، بعدها به ویژه به مشکل خواهیم خورد.   تحلیلگر مسائل سیاسی در مصاحبه با رادیو گفت‌وگو در پایان عنوان: یک بخش دیگر از امنیت، امنیت سیاسی است. در این بعد از امنیت مقوله اعتماد به مردم از جانب دولت ها بسیار مهم است. در همین مسئله بنزین، یکی از عوامل اعتراضات و سوء استفاده های بعد از آن ، همین عدم اعتماد به مردم و حتی مواجهه غیرصادقانه از مدت ها قبل از جانب مسئولین دولتی بود.
حسین سیاه‌نوری،  کارشناس مسائل سیاسی: امروز نظام جمهوری اسلامی کسانی در حال بازی کردن نقش عمروعاص هستند و اندیشه‌ها را می‌زنند. برای گرفتن یک رای بیشتر، دین و فرهنگ را نادیده می‌گیرند.   برنامه گفت و گوی سیاسی با موضوع «بررسی و تحلیل بسیج و گام دوم انقلاب اسلامی در چارچوب ایده امام و رهبری» با حضور حسین سیاه‌نوری، کارشناس مسائل سیاسی روی آنتن شبکه رادیو گفت‌وگو رفت.   حسین سیاه‌نوری با حضور در رادیو گفت‌وگو بیان کرد: در اغلب سطور بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، نگاه رهبری به آینده و جوان‌هاست. زیرا امروز جنگ جوانان خیلی سخت‌تر از گذشته است. دیروز دشمن با یونیفرم دشمن در مقابل ما بود، اما امروز دشمن با یونیفرم انقلاب و اندیشه انقلاب اسلامی در مقابل ولایت و انقلاب ایستاده است. امروز در لباس اسلام می‌آیند و اسلام را رد می‌کنند. امروز متقدمان انقلاب می‌گویند قرآن دیگر کتاب آموزه و راهنمای امروز ما نیست.   کارشناس مسائل سیاسی افزود: امروز جنگ، جنگ اندیشه و ریزش آن به مراتب شدید است. در این رابطه باید به تاریخ اسلام نگاه دقیق‌تری داشته باشیم. اگر به جنگ صفین نگاه کنید، وقتی که معاویه مشاهده می‌کند، هر چه نیرو در جنگ با امام علی(ع) تزریق می‌کند، فایده ندارد، دست به خدعه و نیرنگ می‌زند و به عمروعاص پناه می‌برد که برایش نقش قوه عاقله و اتاق فکر را دارد. در حقیقت امام علی(ع) مغلوب ساده‌لوحی یاران خود شدند نه جنگاوری یاران معاویه.   کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: وقتی جنگ اندیشه‌ها در صفین مطرح شد، لذا در اردوگاه امام علی(ع) شمشیرها بر سرش بلند شد. امروز در نظام جمهوری اسلامی کسانی با همین شیوه در حال زدن اندیشه‌ها هستند. برای گرفتن یک رای بیشتر، دین و فرهنگ را نادیده می‌گیرند. امروز جوانان با این نوع مسائل روبرو هستند.   پژوهشگر مسائل سیاسی: جوان‌های ما باید با استادی در دانشگاه تعامل داشته باشند که علیه اسلام نظریه‌پردازی می‌کند. یکی از این افراد از مسئولان اجرایی نظام نشان لیاقت و علمی می‌گیرد و در کتابش می‌نویسد که اسلام، مایه سقوط و مانع پیشرفت ماست. لذا دانشجوی ما در کلاس چنین استادی درس می‌خواند و در امتحان باید سخن استادش را بنویسد تا نمره قبولی بگیرد.   حسین سیاه‌نوری در پایان اشاره داشت: امروز جنگ فرزندان بسیجی ما سخت‌تر از جنگ زمان ما با عراق و قدرت‌های جهانی است و قهرمانان این عرصه قابل تقدیر هستند. هر چند شاید برخی حرمتشان را نگه ندارند. از آن طرف رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب بسیج را از پاک‌ترین و آماده به کارترین نیروی انسانی در راه اهداف و منافع عالی ملت می‌دانند.
محمدمهدی سلیمی، عضو اندیشکده اسرا و کارشناس مسائل سیاسی و رسانه گفت: اروپایی‌ها هنوز کاری درباره تعهدات برجام انجام نداده، قدم به قدم برای ما شرط‌‌گذاری می‌کنند. برای همین به نظرم رویکرد اروپایی‌ها برای برداشتن هر قدم کوچک به همراه شرط‌های پی در پی قدری برای ما خطرناک است. برنامه گفت‌وگوی سیاسی با موضوع «تحلیل مواضع اروپایی ها برای نگه داشتن ایران در برجام» با حضور محمدمهدی سلیمی، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه روی آنتن رادیوگفت‌وگو رفت.   محمدمهدی سلیمی در مصاحبه با رادیوگفت‌وگو بیان کرد: اروپا اقدام عملی برای برطرف کردن نیازها و خواسته‌های اقتصادی ایران انجام نمی‌دهد. اگرچه به نوعی می‌خواهد نقش پلیس خوب را بازی بکند، اما اگر از یک زاویه دیگر به موضوع اینستکس نگاه کنیم، نیازمند بررسی و شناخت جنس دیپلماسی آمریکا و اروپاست. زیرا نیازهای اساسی اروپا در حوزه اقتصادی و امنیتی به آمریکا باعث می‌شود که آنها نتوانند اقدامات عملی درباره کاهش نیازهای اقتصادی ایران انجام بدهند. از آنجا که آمریکا سهم به سزایی در حوزه اقتصادی و امنیتی دارد، این سهم به سزا باعث شده اروپا قادر به اقدام عملی برای برطرف کردن مشکلات اقتصادی ایران نباشد.   عضو اندیشکده اسرا افزود: حال باید دید جمهوری‌اسلامی با برجام چه می کند که در عین حال منجر به باز شدن پرونده‌اش در شورای امنیت نشود و یکسری اقدامات عملی برای برطرف کردن نیازهای مالی‌اش انجام دهد؟ از سوی دیگر در تعهدات برجامی کشورهای اروپایی اشکالاتی وجود دارد. نخست این‌که در صورت برطرف نشدن مشکلات مالی و اقتصادی ایران، اروپا به شکلی جبران بکند؟ هنوز در این رابطه قدم قابل اعتنایی برداشته نشده است. از سوی دیگر نفت که مهم‌ترین و اساسی‌ترین نیازهای اقتصادی و تجاری ما را مرتفع می‌کند، فروش آن به راحتی ممکن نیست. حال آنکه قرار بود، اروپا راه حلی برای این مشکل ارائه کند. دریغ از یک قدم عملی!   استاد روابط بین‌الملل ادامه داد: بر خلاف برخی از کارشناسان، با خوش‌بینی در عرصه بین‌الملل آن هم در برابر کشورهایی مانند آمریکا مخالف هستم. اروپایی‌ها نیز تنها می‌خواهند نقش پلیس خوب را بازی کنند. آنها تعهدات برجامی خود را آنقدر کش دادند تا تحریم‌های دوباره آمریکا تثبیت شود. همان‌طور که قبلا اشاره کردم اروپا وابستگی‌های زیادی در حوزه اقتصاد و امنیت به آمریکا دارد، اما هم می‌خواهد جمهوری‌اسلامی را در برجام نگه دارد و هم به دنبال حفظ حمایت های آمریکاست.   محمدمهدی سلیمی گفت: حقوق بین‌الملل ماحصل همکاری‌های متقابل کشورهاست و یک‌جانبه نیست. بالاخره اروپا از شرایطی برخوردا است که می‌تواند برادریش را ثابت کند، اما در این این میان هر قدم کوچک اروپایی‌ها مسائلی برای ما به همراه داد. برای مثال در هر قدمی بحث شفافیت مالی را پیش می کشند و به دنبال آن بحث FATF را پررنگ می کنند. اروپایی‌ها هنوز کاری درباره تعهدات برجام انجام نداده، قدم به قدم برای ما شرط‌گذاری می‌کنند. برای همین به نظرم رویکرد این مدل تعامل اروپایی ها برای ما خطرناک خواهد بود.   عضو اندیشکده اسرا در پایان اظهار داشت: به نظرم با سابقه‌ای که از آمریکا و اروپا داریم، در شرایط کنونی راه حل ما دیپلماسی متحرک و هدفمند است. به شرطی که محاسبات ما در عرصه بین‌الملل بسیار دقیق باشد. باید معامله‌گر خوبی باشیم و ادبیات ما در مذاکره به سمت معامله برود. یعنی وقتی چیزی می دهیم، قرار است چه چیزی عایدمان بشود؟ در حالی که با کشورهای مواجه هستیم که در عرصه بین‌الملل کاملا واقع‌گرایانه فعالیت می‌کنند. از طرفی ما باید نگاه همه جانبه به جهان داشته باشیم. نباید گزینشی عمل کرد. ضمن این‌که تعریف مشخصی از اهداف‌مان داشته باشیم. در این صورت است که قادر خواهیم بود کنشگری فعالانه در عرصه بین‌الملل داشته باشیم.
محمدکاظم عبدالحمیدی، عضو اندیشکده اسرا و کارشناس مسائل سیاسی: بعد از حمله آمریکا به عراق بیش از صد گروه مسلح و افراطی در عراق بوجود آمد. تشکیل این گروه‌ها واکنشی به اشغال عراق بود که از جمله می‌توان زرقاوی را محصول مستقیم حمله آمریکا به عراق دانست.   برنامه گفت‌وگوی سیاسی با موضوع بررسی و تحلیل شگردهای دشمن در اشاعه اسلام‌هراسی در رسانه‌های بیگانه و فضای مجازی در حضور محمدکاظم عبدالحمیدی، کارشناس مسائل سیاسی و رسانه روی آنتن شبکه رادیو گفت‌وگو رفت.   محمدکاظم عبدالحمیدی، پژوهشگر مرکز پژوهشی آرا در آغاز اشاره کرد: اگر ماهیت و عملکرد گروه‌های افراطی خاورمیانه مانند القاعده و داعش به طور جامعه‌شناسانه‌تر و عمیق‌تری بررسی شوند متوجه تأثیر شرایط و مسائل منطقه بر آن ها می شویم. یعنی شرایطی که برخی قدرت به ویژه آمریکا در منطقه ایجاد کرده اند. در حقیقت تندروی در منطقه، محصول حضور غرب است نه علت آن.   کارشناس مسائل رسانه ادامه داد: پس از بهره‌برداری از ایجاد این گروه ها برای حضور در منطقه و استفاده از منابع این نقطه، قدرت های بزرگ از همین گروه ها برای هدف بعدی یعنی اسلام هراسی استفاده می کنند. در این باره رسانه‌های غربی از سه تاکتیک به طور کلی بهره می‌گیرند. تحریف، بزرگ‌نمایی و نهایتاً جایگزینی است؛ جایگزینی به معنای ارائه الگوهای بدیع و غیرواقعی از اسلام می باشد.   وی افزود: غرب نخستین گروه‌های افراطی در منطقه را برای مقابله با شوروی در افغانستان ایجاد کردند. همین اخیراً رئیس‌جمهور فعلی آمریکا، رئیس‌جمهوری سابق این کشور را مسئول ایجاد داعش مطرح می کند. گذشته از ایجاد مستقیم گروه های تندور، گاهی نیز به طور غیرمستقیمی و با تمرکز به مقوله محرومیت مقدمات ایجاد این گروه ها از جانب غرب فراهم می شود. این محرومیت می‌تواند از فقر اقتصادی تا محرومیت از قدرت سیاسی و شئونات اجتماعی باشد.   کارشناس مسائل سیاسی و رسانه‌ای ادامه داد: بعد از حمله ۲۰۰۳ ایالات متحده به عراق بیش از صد گروه مسلح و افراطی در عراق شکل می‌گیرد. تشکیل این گروه‌ها واکنشی به اشغال عراق توسط نیروی بیگانه است و اگر واکنشی صورت نمی‌گرفت و تخریبی نبود، اتفاقات بعدی در عراق رخ نمی‌داد. زرقاوی محصول مستقیم حمله آمریکا به عراق است. اگرچه در این باره باید گفت گاهی اوقات برخورد رادیکالی و تحقیر خرده فرهنگ‌ها و نگاه درجه دو به سایر فرهنگ‌ها طبیعی است که گروه‌هایی را به سمت تندروی سوق می‌دهد.   محمدکاظم عبدالحمیدی گفت: وقتی جوامع اروپایی از جمله انگلیس و ... را بررسی می‌کنید، طبق آمار رسمی بیشترین نرخ بیکاری، کمترین درآمد سرانه و بدترین وضعیت به لحاظ بهداشتی، فرهنگی و آموزشی متعلق به مسلمانان است. لذا طبیعی است بر اثر وضعیت بد محرومیت و تحقیر خرده فرهنگ‌ها به واکنش رادیکال آنها منجر می‌شود که اتفاقاً غرب هم روی همین مسئله به طور ویژه سرمایه‌گذاری کرده است.   وی افزود: خشونت سیاسی که در آشوب وجود دارد، سازمان نیافته است و ویژگی‌اش در این است که مشارکت مردمی بالایی دارد. چنین ویژگی را در گروه‌های تروریستی و افراطی نمی‌بینیم. در واقع نه غیرسازمان یافته هستند نه مشارکت مردمی بالایی دارند. اینجا یک شبه توطئه‌ای در میان است. یعنی یک عامل بیرونی دارد آشوب را رقم می‌زند که خشونت سیاسی مردمی را به گروه های مسلح و تروریستی به صورت سازمان یافته بدل می کند که البته این وضعیت به خودی و خود باعث کمرنگ شدن حضور مردم می گردد. همین چیزی که امروز در گروه‌های افراطی منطقه می‌بینیم که سازمان یافته است و ساختار و منابع مالی مشخص دارند، اما مشارکت مردمی ندارد که حاکی از وجود توطئه بیرونی است.

صفحه‌ها