مشکل عمده ايران در حوزه گردشگري، مربوط به مسائل اجرايي و مديريتي است كه اگر ديدگاه و جهانبینی خود را گسترش دهيم، مبحث اقتصادي اين صنعت نيز حل خواهد شد و ایران نیز همانند بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا، از این صنعت مهم برای تعالی و رشد خود استفاده خواهد کرد.
مرکز پژوهشی آرا در گزارش راهبردی " چالشهای صنعت گردشگری در ایران " که توسط اندیشکده سرآمد گردآوری شده است به بررسی و تحلیل صنعت گردشگری در این کشور، میپردازد.
در این گزارش راهبردی آمده است: یکی از موارد بسیار مهمی که در ذهن جهانیان میتواند به ایجاد تصویر ذهنی منفی کمک کند، عدم تبیین حقوق گردشگری در ایران است. جهانگردان معمولاً علاقهمندند به مقصدهایی سفر کنند که از نظر امنیت و امکانات و خدمات زیربنایی، چارچوب قوانین و مقررات حقوقی مشخصی در ارتباط با گردشگران خارجی داشته باشد. این امر نقش قابلتوجهی در ایجاد تصویر ذهنی مثبت و در نهایت جذب گردشگر خواهد داشت.
هر گردشگر حق دارد به اطلاعات حقوقی، امنیتی و قضایی مربوط به خود در کشور محل سفر خود دسترسی داشته باشد. مواردی مانند حقوق گردشگری که مرتکب جرم شده و نمیدانسته در مقصد عمل مذکور جرم است. جرائم علیه گردشگران، حقوق گردشگر در مقابل جرائم میزبان، حقوق گردشگر در مقابل ارائهکنندگان خدمات، حقوق گردشگر در ارتباط با دیگر گردشگران. وجود این اطلاعات و اطلاعات حقوقی متعدد دیگر، در ایجاد تصویر مثبت ذهنی و احساس امنیت نقش بسزایی خواهد داشت. لذا تدوین نظام حقوقی گردشگری که در آن به مواردی از این قبیل پرداخته باشد، یک ضرورت است. بر این اساس باید دولت را موظف کرد تا در سال اول برنامه پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، نظام جامع حقوق گردشگری را تهیه کند.
یکی دیگر از موانع داخلی که در توسعه گردشگری نقش مهمی دارد، عدم تعریف و تبیین جایگاه صنعتی گردشگری در نظام اقتصادی کشور است. نگرش فرهنگی محض به جهانگردی باعث غفلت و بیتوجهی به نقش و عملکرد اقتصادی آن در نظام اقتصادی کشور شده است. باید به این نکته اشاره کرد که جهانگردی یک فعالیت مهم اقتصادی است که میتواند ضمن ارزآوری، درآمدزایی و اشتغالزایی، آثار و پیامدهای فرهنگی مثبتومنفی هم داشته باشد. نگرش به جهانگردی بهعنوان یک مقوله فرهنگی به لحاظ آثار منفی آن که ناشی از ضعف و یا فقدان مدیریت فرهنگی در کشور است، باعث شده است نقش اقتصادی آن در اذهان محو و برای جهانگردانی که تقاضای بازدید از ایران را (با تمام شرایط سختی که در سفرهای ایران حاکم است) قبول دارند، بهعنوان مقصدی با محدودیتهای متعدد نگاه شود. لذا ضروری است در برنامه پنجم ضمن تفکیک بخش جهانگردی از فرهنگ و نگرش به آن بهعنوان مقوله اقتصادی موارد زیر در برنامه مورد توجه قرار گیرد:
یکی دیگر از موانع توسعه گردشگری در ایران، موانع فرهنگی است. شرایط ویژه حاکم بر ادوار گذشته و جدایی جغرافیایی و سیاسی ملل مختلف، سبب شده بود تا حدی سرنوشت اقوام جدا از هم رقمزده شود، جزء در مواردی نادر هرکدام از ملل در راه و طریق منتخب خود سیری جداگانه داشته و بیآنکه تغییر و تحولات جهانی تأثیری جدی و بنیادین بر دیگر ملل داشته باشد، هر یک از اقوام به زندگی خویش ادامه میدادند، اما سرعت روزافزون حرکت اقوام و تسلط فرهنگی بعضی از ملل بر دیگر ملتها و اقوام دیگر وضعیتی را بهوجود آورد که گویی برخی از فرهنگها و آدابورسوم مورد نفوذ و هجوم عناصر فرهنگهای دیگر واقع میشود و میرود تا فرهنگ اصیل بومی یک ملت را دچار نقصان و بیهویتی کند.
همچنین در این گزارش تاکید شده است: اختلاف بارز فناورانه و ثروت بین کشورها و واقعیت تغییرات اجتماعی و فرهنگی مستعمرات این سؤال را برای کشورهای توسعهنیافته یا در حال توسعه یا بهعبارتدیگر، جهان سوم بهوجود آورده است که کدامیک از جنبههای فرهنگی را باید از کشورهای توسعهیافته گرفت؟ مجموعه سؤالاتی نظیر اینها امروزه سبب شده است چارچوب فرهنگی کشور، اعتقادات مذهبی و قوانین منبعث از آنها، روابط و برخوردهای فرهنگی بین ملتها بهوجود آورد و این مراودات را در چارچوب و ضوابط خاصی برنامهریزی کند و به تبع آن گردشگری نیز که یکی از مقولات اساسی آن، بُعد فرهنگی است، خواهناخواه از این محدودیتها متأثر میشود و چگونگی ورود و سیروسفر در کشور را مشروط میکند. بنابراین چنانچه بخواهیم موانع و مشکلات فرهنگی گردشگری را در ایران بررسی و کنکاش کنیم میتوانیم به موارد ذیل اشارهکنیم:
- بیم از اثرات مخرب گردشگری بر فرهنگ
- پندارهای نادرست جامعه در مورد گردشگران
- عدم تبلیغ مناسب در زمینه جاذبههای سیاحتی ایران
- نامشخص بودن اهمیت گردشگری برای بسیاری از برنامهریزان
- عدم شناخت سلیقههای گردشگران و سیاحان خارجی
- مشروط کنندههای فرهنگی و اعتقادات مذهبی کشور
- موانع فقهی-مذهبی
یکی دیگر از موانع توسعه گردشگری در ایران، موانع اجتماعی است. گرچه ترسیم یک خط دقیق برای جدایی مسائل اجتماعی از فرهنگی امری مشکل به نظر میرسد، امّا علاوه بر تنگناهای فرهنگی، امروزه با تعدادی شرایط ساختاری و اجتماعی در زمینه مسائل گردشگری در کشور مواجه هستیم که برخی دارای خصلت جمعی و اجتماعی هستند و برخی نیز از خصوصیات، ویژگیهای فردی و روانشناختی افراد جامعه ناشی میشوند؛ از جمله مهمترین تنگناهای اجتماعی میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
الف) پایین بودن سطح اطلاعات و آگاهی مردم در زمینه مسائل گردشگری: نگاهی به سطح اطلاعات و میزان آشنایی مردم با جاذبهها و مسائل گردشگری کشور بهوضوح حاکی از این نکته است که امروزه در جامعه ما اطلاعات علمی و واقعی، حتی برای برجستهترین کارشناسان در مورد توان بالقوه موجود گردشگری کشور مخدوش و ناکافی است. هنوز هم در دورترین نقاط این مرزوبوم زمینهها، تواناییهای بالقوه و بالفعل زیادی در زمینه گردشگری وجود دارد که یا ناشناخته مانده است یا به لحاظ عدم وقوف لازم مردم و مسئولان به امور سیاحتی همچنان بیاعتبار تلقی میشود. بنابراین در چنین شرایط اجتماعی که هنوز مردم در ارتباط با وجود جاذبههای مختلف سیاحتی و زیارتی در نقاط مختلف کشور آگاهی لازم را ندارند، چگونه میتوان گردشگران سایر کشورها را که اطلاعات و شناخت چندانی از جاذبههای گردشگری ما ندارند، نسبت به جاذبههای موجود آگاه کرد.
چه کسی موظف به حمایت از صنعت گردشگری است/چه کسانی به وظایف خود عمل کردند؟
اگر قرار است زمینه توسعه صنعت گردشگری در کشور گسترش پیدا کند، ابتدا لازم است گردشگری را با ایرانگردی آغاز کنیم. ابتدا باید مردمان کشور خود را نسبت به امکانات و تواناییهای بالقوه و بالفعل گردشگری و مناطق دیدنی، مناظر و جاذبههای تاریخی، طبیعی و فرهنگی ایران آشنا کرد تا در پرتو این شناخت و آشنایی بیشتر بتوان برنامهریزی بهینهای را در زمینه گسترش امر گردشگری و ورود گردشگران به کشور انجام داد.
ب) کمبود امکانات زیربنایی (تأسیسات، تجهیزات و تسهیلات صنعت گردشگری): تأسیسات، تجهیزات و تسهیلات موردنظر برای گردشگران را نباید تنها در هتل خوب یا پذیرایی مناسب در مهمانسراها خلاصه کرد؛ زیرا این مقوله کلیه امور جامعه از قبیل عوامل زیربنایی نظیر جاده، آب، برق، امکانات ارتباطی (مخابرات)، فرودگاه، مسائل پزشکی و بیمهای گرفته تا عوامل روبنایی از قبیل سرگرم شدن در محیط شهرها، بهرهگیری کامل از اوقات فراغت در شبوروز و همچنین چگونگی رفتار و برخورد مردم را شامل میشود.
در ادامه این گزارش راهبردی آمده است: اکثر جاذبههای سیاحتی ایران مسیرهای دستیابی مناسبی ندارند و این مسیرها از استانداردهای بینالمللی فاصله زیادی دارند. تأخیر در زمان پروازها و خرابی هواپیماها تقریباً در تمامی فرودگاههای کشور روزانه به وقوع میپیوندد. مخابرات با تمام توسعه روزافزون خود در سطح کشور هنوز هم مطابق با استانداردهای امروزی نیست و میدانیم که بهترین جاذبهها چنانچه فاقد امکانات و خدمات مناسب رفاهی، درمانی و ... باشد، از تعداد مشتاقان دیدار آن کاسته خواهد شد. تجربه جهانی در ارتباط با مسأله جذب گردشگر نشان میدهد مناطق یا کشورهایی که فاقد امکانات سلامتی، بهداشتی و حمایتی از مسافران هستند، کمتر از مناطق یا کشورهایی که دارای چنین امکاناتی هستند، گردشگر جذب میکنند. نمونه بارز این مسأله را میتوان در کشورهای آفریقایی بهرغم طبیعت زیبا، حیاتوحش و جاذبههای مناسب یافت. الگوی تغذیه از دیگر مسائلی است که در این زمینه باید مدنظر قرار گیرد و علاوه بر آن عدم دسترسی به مراکز بهداشتی و پزشکی مناسب و در دسترس نبودن داروهای لازم از جمله دیگر مشکلاتی است که در سر راه گردشگر قرار دارد. بهمنظور تأمین و برطرف کردن اینگونه موانع پوششهای بیمهای نظیر بیمه درمانی، بیمه حوادث، بیمه وسایل شخصی و بیمههای مربوط به خسارات ناشی از تأخیر در پروازها، تأخیر سفر و ... میتوانند مؤثر باشند.
در کشورهایی که صنعت بیمه رشد یافته است، امروزه انواع پوشش مفید و مختلف برای مسافران میتوان نام برد. در کشور ما فقدان پوشش لازم برای مسافران یکی از موانع عمده در این زمینه است و حتی اگر بیمه نیز موجود باشد، دفاتر خدمات مسافرتی حاضر به اضافه کردن مبلغ آن به قیمت تورها نیستند؛ چون صرفه قیمت ندارد. برای حل این معضل، تدوین یک طرح بیمه جامع برای توریستها از اهمیت اساسی برخوردار است.
عدمحمایت از سرمایهگذاری در صنعت توریسم (دولتی و خصوصی)، سیاستهای نامناسب اقتصادی، افزایش نرخ مالیات، عوارض، بیمه و غیره در بخش گردشگری، عدمحمایت کافی از بخش خصوصی و تشویق به سرمایهگذاری در بخش گردشگری از مهمترین موانع و نارساییهای اقتصادی صنعت گردشگری ایران محسوب می شوند.
یکی دیگر از موانع صنعت گردشگری ایران، موانع مدیریتی و سازمانی است که اهم آن عبارتند از: ضعف مدیریت و برنامهریزی در جذب گردشگر و جهانگرد، ضعف ساختار سازمانی، فقدان برنامه اصولی، جامع و مطالعات پایهای برای توسعه گردشگری، ابهام در جایگاه صنعت گردشگری در چرخه توسعه، وجود تشکیلات موازی در بخش صنعت گردشگری، ناهماهنگی سازمانی برای رونق گردشگری و تعدد مراکز تصمیمگیری، موانع دستوپاگیر اداری و اجرایی در سازمانهای مرتبط با گردشگری، کمبود نیروی انسانی کارآزموده و متخصص امور گردشگری و جهانگردی.
مدیریت و اجرا، مهمترین ضعف ایران در صنعت گردشگری
یکی دیگر از موانع صنعت گردشگری ایران، موانع آموزشی و تحقیقاتی است که بخشی از آنها عبارتند از: فقدان آموزش مستمر و متناوب برای تربیت کادر فنی، اجرایی و آموزشی و فقدان نظام تحقیقاتی مؤثر و کارآمد بهمنظور شناخت نیازهای راهبردی بخش صنعت گردشگری.
ناکافی بودن سیستم رفاهی، خدماتی و اقامتی در بخش صنعت گردشگری، فقدان نظارت کافی و اهرم مؤثر کنترلی در خصوص بهسازی، تعمیر و نگهداری اهم نارسایی امکانات و خدمات رفاهی می باشند.
بهعلاوه بخشی از موانع فرهنگی و تبلیغاتی نیز عبارتند از: مشکلات ذهنی، رسوبات منفی و وجود پندارهای نادرست در مورد گردشگران، برخورد اعمال روشهای نامعقول و سلیقهای در برخورد با گردشگران، ضعف ساختاری در تبلیغات و اطلاعرسانی، عدم بهکارگیری اصول و روشهای صحیح برقراری ارتباط با گردشگران
يكي ديگر از مشكلاتِ اين صنعت، عدم توسعه منابع انساني است. بيشتر نيروهاي بهكار گرفتهشده در صنعت گردشگری عموماً از لحاظ علمي غيرمرتبط با صنعت گردشگري هستند و در اين صنعت بدون توجه به ویژگیهای آن و فقط با دید تجاري و درآمدزايي وارد ميدان عمل شدهاند كه اين خود باعث افزايش هزینهها و آثار منفي و عدم توسعه گردشگري در كشورمان شده است. با تأسيس مدارس فنيوحرفهای و دانشگاهها و مراكز آموزش عالي مرتبط با صنعت گردشگري بايد به تربيت نيروهاي متخصص و كارآمد بپردازيم و نيروهاي موجود را با برگزاري دورههای کوتاهمدت علمي و آموزشي با فناوری و علم روز در صنعت گردشگري آشنا سازیم و با برگزاري هماندیشیهای تخصصي براي مديران از تجربيات ساير كشورها بهره ببريم.
همچنین اهمّ موانع مربوط به توسعه منابع انسانی عبارتند از: فقدان يك برنامه جامع و راهبردی و همچنين مشخص نبودن هدفها و سیاستهای ایرانگردی و جهانگردي در قالب يك برنامه اجرايي، ناهماهنگي در همكاري بين سازمانها و ارگانهای دولتي كه در بهبود وضع جهانگردي مؤثرند، تصمیمگیریهای جداگانه سازمانها، كمبود نيروي متخصص، عدم استفاده از كارشناسان مجرب و آشنا به صنعت گردشگري
در بخش پایانی اینم بخش از این گزارش راهبردی آمده است: در نهایت می توان گفت مشکل عمده ايران در حوزه گردشگري، مربوط به مسائل اجرايي و مديريتي است كه اگر ديدگاه و جهانبینی خود را گسترش دهيم، مبحث اقتصادي اين صنعت نيز حل خواهد شد و ایران نیز همانند بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا، از این صنعت مهم برای تعالی و رشد خود استفاده خواهد کرد.