اعطای مجوزهای خرد پرتعداد، عدم حمایت جدی شیلات، عدم توجه به تکنولوژیهای روز دنیا، تلفات بسیار بالا به‌دلیل آلودگی تخم‌های وارداتی، ناتوانی مالی پرورش‌دهندگان از خرید تجهیزات روز دنیا و...صنعت پرورش «قزل‌آلای» کشور در آستانه ورشکستگی قرار داده است.

 در حال حاضر کشورهای صنعتی و پیشرفته با سرعت فزاینده‌ای به توسعه زیرساختهای صنعت آبزی‌پروری خود اقدام کرده‌اند و طی سالهای اخیر کشورهایی مانند نروژ، آلمان، کانادا، فرانسه، آمریکا و ... توانسته‌اند ضمن توسعه کمی سطح تولید خود در پرورش ماهی‌های سردابی مانند قزل‌آلا، به سطح فناوری‌های بسیار نوینی در این صنعت دست یابند به‌گونه‌ای که در حال حاضر کشوری مانند آلمان با به کارگیری آخرین تکنولوژیها در این صنعت، موفق به دست‌یابی به سرانه تولید ۶۰۰ تُن به ازای ۱۵ لیتر آب شده است و این یعنی دست‌یابی به نهایت بهره‌وری به مدد تکنولوژیهای روز این حوزه ...

متاسفانه کشورمان با وجود برخورداری از سابقه بسیار طولانی در صنعت پرورش ماهی قزل‌آلا، امروز در بدترین شرایط ممکنه در این صنعت قرار دارد اما دلایل و چرایی دچار شدن واحدهای تولیدی ماهی قزل‌آلای کشور به وضعیت بحرانی امروز نیز در جای خود بسیار قابل تامل و البته تاسف‌بار است.

در حال حاضر سازمان شیلات تنها رویه‌ای را که در این حوزه در پیش گرفته، توسعه کمی و اعطای پروانه‌های بهره‌برداری جدید است و این توسعه کمی بدون کوچکترین توجه به آمایش سرزمینی در جریان است؛ این در حالیست که بسیاری از واحدهای قدیمی این صنعت، امروز به دلایل مختلف از جمله آلوده شدن اکثر واحدهای پرورش ماهی قزل‌آلا به ویروس و به دلیل بهای تمام شده بسیار بالا یا ورشکسته شده‌اند یا در آستانه ورشکستگی قرار دارند.

از سوی دیگر واردات رسمی بی‌رویه و قاچاق«ماهی تیلاپیا» به کشور عملاً حکم تیر خلاص به واحدهای پرورش قزل‌آلای کشور را داشته است چرا که واحدهای تولیدی در طی این سالها به دلایلی مختلفی مانند اعطای مجوزهای خرد پرتعداد، عدم حمایت جدی و واقعی از سوی شیلات، عدم توجه شیلات به تکنولوژیهای روز دنیا در این صنعت و بی‌تحرکی مطلق در توسعه کیفی و افزایش بهره‌وری واحدهای تولید قزل‌آلا، تلفات بسیار بالای واحدهای تولیدی به دلیل آلودگی تخم‌های وارداتی، آلودگی مزارع پرورش‌ ماهی به ویروسهای خارجی، ناتوانی مالی پرورش‌دهندگان قزل‌آلا از خرید تجهیزات روز دنیا و بکارگیری تکنولوژیهای نوین این صنعت، بهره‌وری بسیار پایین این واحدها به دلیل وابستگی به شیوه‌های تولید به سبک دهه ۴۰ و ... باعث بحرانی شدن وضعیت فعالان این حوزه طی این سالها شده است.

متاسفانه این وضعیت وخیم در پی واردات ماهی تلاپیا، صنعت پرورش ماهی کشورمان را به لبه پرتگاه برده است و در این شرایط نیز صرفاً شاهد اعطار مجوزهای جدید به متقاضیان جدید از سوی متولیان امر هستیم! 

برای بررسی وضعیت امروز پروش ماهیهای سردابی در کشور همچنین با هدف واکاوی مشکلات، نارسایی‌های واحدهای پرورش ماهی قزل‌آلای کشور و چرایی وضعیت بحرانی و وخیم این واحدها، نشستی از سوی مرکز پژوهشی آرا با حضور برخی از فعالان این حوزه، در باشگاه خبرنگاران تسنیم برگزار شد؛ در این نشست روح‌الله فرهی به عنوان پیش‌کسوت مزرعه‌داری تولید ماهی قزل‌آلا و از مزرعه‌داران برجسته کشور، دکتر قربانی به‌عنوان دامپزشک و متخصص تکثیر و اصلاح ژنتیک ماهی قزل‌آلا و خانم رفیعی به‌عنوان مدیر دپارتمان محیط زیست مرکز پژوهشی آرا حضور داشتند که در ادامه چکیده و مشروح این نشست از نظرتان می گذرد:

چکیده نشست:

دنیا این روزها به سمتی پیش‌ می‌رود که از ماهی‌ به عنوان پروتئین اصلی استفاده می‌کند.

نخستین دلیل کسانی که اعتقاد دارند ارتباط صنعت آبزی‌پروری با محیط زیست مناسب است به حفظ اکوسیستم برمی‌گردد؛ آنها معتقدند این دو در راستای یکدیگر به حفظ اکوسیستم کمک می‌کند.

سازمان شیلات در این خلاصه شده که  اعطای پروانه را امتیاز می‌داند که بابت آن باید بر سر منِ تولید‌کننده منت بگذارد.

مزارع پرورش ماهی به دلیل ایجاد آبهای سطحی کم عمق می‌تواند به‌گونه‌ای جای تالابها و آبهای سطحی را بگیرد و این یکی از محاسن صنعت آبزی‌پروری و محیط زیست است.

سازمان شیلات تمام منابع آبی را با حداقل ظرفیت تولیدی اشغال کرده است؛ این مسئله به معنای این است که هر کجا منبع آبی به آنها معرفی شده و حتی به چاهها که مراجعه شده نیز مجوز داده‌اند.

شیلات به تمامی ذخایر آبی شناسایی شده با همان روش سنتی ۴۰ سال پیش مجوز می‌دهد و این واحدها چون کوچک و خُرد است در همان سطح مانده و هیچ ارتقایی نداشته است.

 اگر ماهی مهاجم تیلاپیا در ایران تولید شود، ماهی کپور جمع خواهد شد.

متاسفانه جنوب کشور(کارون) به تیلاپیای موزامبیکی با نام زیلی که از عراق می‌آید، آلوده شده است که البته گونه‌ای مهاجم محسوب می‌شود و حتی از  سایر گونه‌ها همانند گونه نیل هم مهاجم‌تر است.

 متاسفانه واحدهای تولیدی، خرد و ریز شده‌اند و نمی‌توانیم به توسعه بپردازیم ضمن اینکه دستگاههای ذیربط در بحث تکنولوژی ورود نکر‌ده‌اند و حتی در مبحث افزایش تولید هم دقت نشده است.

مشروح بخش نخست نشست مشکلات و چالشهای صنعت آبزی‌پروری کشور:

سوال: پرورش ماهی و آبزی‌پروری به عنوان یکی از مشاغل مهم کشورمان محسوب می‌شود؛ برای گسترش و رشد آن چه راهکارهایی را پیشنهاد می‌کنید و عملکرد مسئولان این حوزه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

رفیعی: وجود صنعت آبزی‌پروری به چند دلیل برای کشور ضروری و حیاتی است؛ یکی از آن دلایل، مسئله تامین امنیت غذایی است؛ دنیا این روزها به سمتی پیش‌ می‌رود که از ماهی به عنوان پروتئین اصلی استفاده ‌کند.

در ایران نیز به سمتی پیش می‌رویم که از سال ۷۴ تا ۸۴ حدود ۲.۵ برابر میزان سرانه مصرف ماهی افزایش یافته است و این به نوعی نشان‌دهنده جهش در مصرف است.

اما به لحاظ ارتباط صنعت آبزی‌پروری با محیط زیست، متخصصان سه نوع نگاه را مورد توجه قرار می‌دهند؛ برخی این صنعت را در راستای محیط زیست می‌دانند، بعضی این دو را منافی یکدیگر می‌نامند و بخشی دیگر نیز نگاه خنثی نسبت به این دو مقوله دارند.

نخستین دلیل کسانی که اعتقاد دارند ارتباط صنعت آبزی‌پروری با محیط زیست مناسب است به حفظ اکوسیستم برمی‌گردد؛ آنها معتقدند این دو در راستای یکدیگر به حفظ اکوسیستم کمک می‌کند.

تاثیرگذاری مزارع پرورش ماهی بر جایگزینی بر تالابها

متاسفانه به دلیل سیاستهای غلط زیست محیطی در ایجاد سد و آب‌بند تا حدود زیادی اکوسیستم کشور دچار بهم‌ریختگی شد و تالابها و دریاچه‌های زیادی را از دست دادیم بنابراین می‌توان گفت مزارع پرورش ماهی به دلیل ایجاد آبهای سطحی کم‌عمق می‌تواند به‌گونه‌ای و تا حدی جای خالی  تالابها و آبهای سطحی را پر کند و این یکی از محاسن صنعت آبزی‌پروری و محیط زیست است.

دلیل دیگر نگاه مثبت به این صنعت در حوزه محیط زیست این است که برخی گونه‌های در خطر انقراض بویژه گونه‌های آبزی را می‌توان از این طریق حفظ کرد و می‌توانیم روی آنها سرمایه‌گذاری کنیم.

دیگر اینکه پرورش ماهی و صید آنها در واحد سطح در مقاطعی از سال نسبت به صید ماهی‌ها از دریا‌ها و رودخانه‌ها ارزان‌تر تمام می‌شود و این باعث می‌شود فشار به اکوسیستم طبیعی و دریاها کمتر شود بخصوص در فصل تخم‌ریزی که این مهم نیز از دیگر مزایای صنعت آبزی‌پروری و محیط زیست در کنار هم محسوب می‌شودهمچنین از بین نرفتن ذخایر بومی و عدم فشار به اکوسیستم دلیل دیگر برای صنعت آبزی‌پروری و موافقان آن در عرصه محیط زیست است.

اما در مورد مخالفان صنعت آبزی‌پروری با محیط زیست که ایراداتی را مطرح می‌کنند باید تاکید کرد که برای همه مشکلات و ایرادات مطرح شده راه‌حلهای ثمربخشی وجود دارد؛ خوشبختانه تکنولوژی در این صنعت، پیشرفت‌های خوبی داشته و می‌توانیم با اهداف توسعه پایدار و حفظ اکوسیستم از این تکنولوژیها برای صنعت آبزی‌پروری همچنین حفظ محیط زیست استفاده کنیم؛ راه‌حلهای کلی وجود دارد که با صرف هزینه و تدوین برنامه توسط شیلات، محیط زیست و وزارت نیرو می‌توان به راهکارهای مناسب دست پیدا کرد.

راهکارهای علمی برای رفع مشکلات محیط زیست و آبزی‌پروری

متاسفانه برخی می‌گویند این آبزی‌پروری باعث می‌شود یک بخشهایی از طبیعت به خاطر مخزنها از بین برود یا تعادل محیط زیست منطقه برهم زده شود و اینکه دمای آب یا شوری بالا رود و اینکه پس‌آب ایجاد شود که برای همه این موضوعات راهکار علمی وجود دارد.

ضمناً محیط زیستی‌ها اشاره دارند که تخم ماهی‌ها و بچه ماهی‌ها امکان مهاجرت داشته و شاید بتوانند زیسمندان رودخانه‌ها را از بین برده و جایگزین آنها شوند که این موضوع در قزل‌آلا صدق نمی‌کند و برای تمامی دغدغه‌های آنان نیز راه‌حل وجود دارد.

بحث دیگر محیط زیستی‌های مخالف با صنعت آبزی‌پروری این است که می‌گویند امکان مرگ و میر ماهیان در پایین‌دست رودخانه وجود دارد که نعش آنها می‌تواند باعث آلودگی زیست محیطی شود از طرفی استفاده از آنتی‌بیوتیکها برای پرورش ماهیان آسیبهایی را به اکوسیستم وارد می‌کند البته راه‌حلهای مورد توجه وجود دارد.

اما گروه دیگری نسبت به آبزی‌پروری و اثرات آن در محیط زیست نگاه خنثی دارند؛ این دسته از افراد اعتقاد دارند آبزی‌پروری آلودگی هوا، آلودگی خاک، آلودگی صوت و ... را ندارد و اعتقاد دارند این دو بر هم اثرگذاری قابل توجهی ندارند.

صنعت آبزی‌پروری و اشتغال

مسئله مهم دیگر راجع به آبزی‌پروری به موضوعات اقتصادی مرتبط به آن می‌پردازد چرا که این صنعت ضمن توجه به بحث امنیت غذایی به موضوع ایجاد اشتغال نیز توجه کرده است؛ وقتی سود آبزی‌پروری را در نظر می‌گیریم می‌بینیم که امری لازم است و با توجه به مشکلاتی که محیط‌زیستی‌ها هم بررسی می‌کنند، بهتر است این صنعت با رعایت برخی نکات باقی بماند.

سوال: برخی می‌گویند ظرفیت این صنعت در کشور اشباع است اما شیلات همچنان مجوز می‌دهد چه راهکاری برای این منظور باید در نظر داشت؟

متاسفانه در شیلات، هیچ آمار کاملی نداریم؛ دولت تنها نیازسنجی خود را در این زمینه در پیوستهای برنامه چهارم انجام داده و این مهم در برنامه پنجم و ششم جایگاه قابل توجهی ندارد.

روح‌الله فرهی(پروش‌دهنده ماهی قزل‌آلا): همیشه نیازسنجی مصرف ماهی را با آمار مصرف جهانی که در حال حاضر ۲۰ کیلو اعلام شده، تطبیق می‌دهند؛ برخی از مسئولان ذیربط اینگونه استدلال می‌کنند که «با توجه به سطح هشت کیلو مصرف سرانه ماهی در کشور، معدل ما از آمار جهانی که ۲۰ کیلو است کمتر است بنابراین دچار فاصله هستیم و هر چه تولید انجام دهیم باز هم جای کار داریم!»

سوال: آیا آمار سرانه مصرف ماهی ۸ کیلویی کشور صحیح است؟

فرهی: نه این آمار صحیح نیست؛ آمار هشت کیلو بر اساس مجوزهای صادر شده و تُن تولید ماهی در نظر گرفته شده است.

سوال: شاید یکی از دلایل اینکه سرانه مصرف در ایران پایین است بحث قیمت و هزینه‌ها است و قیمت ماهی در کشورمان بالاتر از قیمت جهانی قرار دارد و به همین دلیل توان صادرات نیز نداریم؛ آیا یکی از دلایل کم مصرف کردن موضوع قیمت است؟

فرهی: قیمت تمام شده به نوع سیاستگذاریهای سازمان شیلات درباره صدور مجوزها و حمایت از تولید‌کننده در راستای افزایش تولید در مورد حجم باز می‌گردد.

عدم توسعه تکنولوژی از سوی مسئولان ذیربط

کلاً سازمان شیلات تمام منابع آبی را در حداقل ظرفیت تولیدی اشغال کرده است؛ این مسئله به معنای این است که هر کجا در کشورمان کسی آمده و منبع آبی به شیلات معرفی کرده و حتی به چاهها که مراجعه شده نیز مجوز داده‌اند اما نگفتند به جای توسعه مجوز، توسعه تکنولوژی را هم ایجاد کنیم.

یکی دیگر از عمده مشکلات ما به سیاستگذاری در عرصه صدور پروانه‌ها باز می‌گردد؛ چون همه سیاستهای واگذاری پرانه‌ها از سوی مسئولان ذیربط بر مبنای بخشهای خُرد قرار گرفته‌اند، اینها هیچ وقت نتوانسته‌اند خود را به قمیت جهانی برسانند.

رقابت تیلاپیا و کپور در بازار رقابت قیمت

با اوضاع فعلی، حتی با واردات ماهی تیلاپیا نیز نمی‌توانیم رقابت داشته باشیم؛ به عنوان نمونه تیلاپیا، ماهی ارزان و گرمابی است اما همین ماهی ورود می‌یابد و ماهی کپور ایرانی را بیرون می‌کند که این بخشی از رقابت قیمت است ضمن اینکه اگر تیلاپیا در ایران تولید شود، کپور جمع خواهد شد که باید دقت لازم در این زمینه نیز صورت پذیرد.

در توضیح این مسئله باید گفت که یکی از طالبان تیلاپیا خود کپورکاران هستند چرا که افزایش تراکم دارد و می‌گویند قیمت تمام‌شده‌اش پایین‌تر خواهد بود ضمن اینکه مردم هم نسبت به آن اقبال بیشتری خواهند داشت؛ با این ترتیب روی کپور که سرمایه‌گذاری نیز شده از بین می‌رود.

آلوده شدن جنوب کشور به تیلاپیای موزامبیکی مهاجم

اما در مورد تیلاپیا همینکه سازمان محیط زیست آن را به عنوان مهاجم می‌شناسند، ما هم این موضوع را قبول داریم؛ متاسفانه جنوب کشور(کارون) به تیلاپیای موزامبیکی با نام «زیلی» که از عراق می‌آید، آلوده شده که گونه‌ای مهاجم محسوب می‌شود و حتی از سایر گونه‌ها همانند گونه تیلاپیای نیل هم مهاجم‌تر است.

ماهی تیلاپیا

تیلاپیای نیل در حال تولید در جهان است و مهاجم محسوب می‌شود اما تیلاپیای زیلی کاملاً مهاجم است و این از سوی سازمان محیط زیست نیز اثبات شده است؛ اینها تخم بقیه ماهی‌ها را می‌خورند و سرعت زاد و ولد بسیار بالایی دارند.

رفیعی: مردم باید متوجه آثار بد و زیانبار تیلاپیا بر سلامت خود و محیط زیست شوند و  خود  مردم از مصرف آن سرباز بزنند.

قربانی(تولیدکننده تخم ماهی قزل‌آلا): تیلاپیای غیر مهاجم هم ماجرای خود را دارد؛ بحثهای بیماری جدید و ویروسی است که آنها را با خود می‌آورند؛ این موضوع قطعاً باعث ایجاد مشکلات در اکوسیستم و سایر ماهی‌ها خواهد شد.

سوال: وزارت جهاد یکی از برنامه‌هایی که در برنامه ششم پیگیری می‌کند و برای آن سرمایه‌گذاری شده، پروش ماهی در قفس است آیا این از لحاظ زیست محیطی مشکل ندارد؟

رفیعی: موافقان محیط زیست با پرورش در قفس همراه‌تر هستند.

فرهی: نگرانی ما در قسمت پرورش ماهی در قفس به موضوعات دیگری باز می‌گردد؛ دوستانی که در حوزه پرورش ماهی‌های سردابی کار می‌کنند به موضوعاتی نظیر خالی بودن ۷۰ درصد ظرفیت و درگیر بودن ۳۰ درصد ظرفیت برای تولید توجه می‌کنند که دلایل آن را همچون واردات تیلاپیا، بیماریها و قیمت تمام شده در رقابت می‌دانند؛ قیمت تمام شده ما به نسبت دنیا، بالاتر است.

متاسفانه ساختار صدور پروانه‌ها توسط شیلات در این قیمت‌گذاری تاثیر داشته و تا نتوانیم کنترل انجام دهیم و به واحدهای تولیدی بزرگ تبدیل نشود مشکلات باقی است.

به عنوان مثال در مورد پروانه‌‌های خُرد در یکی از روستاهای درود که دارای منبع آبی است حدود ۱۵۰ پروانه ۱۵۰ تنی داده شده و در برخی از این واحدها تا پنج نفر شریک هستند!!! در دنیا به آن مجوز خانگی می‌گویند.

ما اگر روی پروانه‌ها و شیوه مدیریت شیلات در صدور آنها مدیریت کنیم، ریشه مشکلات را به‌دست می‌آوریم؛ شیلات باید به آینده‌نگری در راستای محیط زیست و ذخایر آبی کشور توجه کند؛ متاسفانه در حال حاضر افتخار بالاترین تولید در آبهای شیرین را یدک می‌کشیم اما در تولید قزل‌آلا به عنوان نخستین کشور دنیا نیستیم که این بسیار جالب و دارای اهمیت است.

مسئولان حتی به یک شیر آب هم مجوز پروش ماهی داده‌اند!

متاسفانه در صدور مجوزها برخی مسئولان ذیربط می‌گویند که ما حتی به شیر آب هم مجوز می‌دهیم و در حال حاضر این کار را کرده‌اند و این مجوز را نیز وزارت کار می‌دهد که البته هیچ نظارتی هم در این رابطه وجود ندارد؛ این صدور پروانه‌ها به‌عنوان خود‌اشتغالی و تولید خانگی صادر می‌کنند که چنین رویه‌ای در هیچ جای دنیا غیر از ماهیان زینتی مرسوم نیست!

نخستین اشکال سیاستگذاری شیلات در قسمت صدور پروانه‌ها به عدم شناسایی «آمایش سرزمین» برمی‌گردد؛ شناسایی آمایش سرزمین یکی از نکات بسیار حائز اهمیت در این برنامه و مجوزها مربوط می‌شود.

شیلات به تمامی ذخایر آبی شناسایی شده با همان روش سنتی ۴۰ سال پیش مجوز می‌دهد و این واحدها چون کوچک و خُرد هستند در همان سطح مانده و عملا توانایی هیچ ارتقایی در بهره‌وری و تکنولوژی را نخواهند داشت که از نظر ابزارهای اولیه یا تجهیزات نیز در سطح مناسبی نیستند؛ ظرفیتهایی که در این حوزه اشغال شده باید رفته رفته ارتقا یابد که این امر نیازمند دانش، سرمایه و تغییر ساختار است.

یکی از راهکارها می‌تواند تجمیع واحدها به شکل شرکتهای مدیریت تولیدی باشد اما این امر فقط در گروههای تلگرامی مطرح است و شیلات موافق آن هم نیست؛ آنها عملا موافقتی در این رابطه ندارند و با کار گروهی تولید‌کنندگان موافق نیستند که یکی از این دلایل هم به مدیریت بازمی‌گردد.

سوال: مسئله هیدروپنیک در صنعت پرورش ماهی چه نقش و اهمیتی دارد؟

رفیعی: هیدورپنیک یک تکنولوژی خوب و مناسب است اما چون نظامها و قوانین ما دارای مشکل است اجازه ورود و بهره‌برداری آن را نمی‌دهند؛ متاسفانه قوانین ما، پویا و بروز نیست و منافع عده‌ای ایجاب می‌کند که ساختار بسته‌ای نسبت به واردات تکنولوژی وجود داشته باشد در صورتی که اگر وارد شود بحث اقتصاد و محیط زیست ما تا حدودی در صنعت آبزی‌پروری حل خواهد شد.

فرهی: اما در مورد مجوزها باید بگویم بنده در دهه ۷۰ با منبع آبی یک هزار لیتر آب چشمه، با دمای مناسب و چهار هکتار زمین در کنار آن، صرفاً پروانه تولید ۲۰ تُن را به بنده دادند! این تقریباً بالاترین سطح پروانه بود اما بعد از اعتراض و مکاتبات فراوان، پروانه بنده به ۱۰۰ تُن رسید.

سوال: آیا شما در همین واحد تولیدی خود با حجم آب فعلی، توانمندی افزایش تولید خود را دارید؟

فرهی:همه ما توانایی ۱۰ برابر کردن ظرفیت تولید فعلی خود را داریم اما با چند مشکل مواجهیم؛ اگر بخواهیم به‌صورت انفرادی، ظرفیت فعلی تولید خود را افزایش دهیم، بسیاری افراد مشکل تامین زمین را دارند و دیگر اینکه تکنولوژی روز در دسترس ما نیست.

یکی از مهمترین فاکتورها بحث تکنولوژیها است که به‌عنوان نمونه حتی واحدهای تولیدی دانش بیوفیلتر را نیز ندارد که یک دانش قدیمی است و باید به آن توجه شود.

سوال: اگر با شیلات قطع همکاری کنید آیا نمی‌توانید به فعالیت بپردازید؟

فرهی: خودمان هم به این نتیجه رسیده‌ایم؛ اما ما را گاهی اوقات خواب می‌برد؛ تا چهار سال پیش، بحرانهای شیلاتی نداشتیم و چیزی به نام رکود در بازار وجود نداشت که همین دلیل انگیزه ما برای پیگیری این موضوعات را از بین برده بود.

اما بحث بیماریهای و آلودگیهای ویروسی که طی این سالها، اکثر واحدهای پرورش ماهی قزل‌آلای کشور را درگیر کرده و به نوعی آنها به تعطیلی کشانده و حدود ۶۰ درصد این صنعت را از گردونه خارج کرده است؛ همزمانی بیماری با ورود تیلاپیا فاجعه را عمیق‌تر کرده و بازار را از ما گرفته است.

در حال حاضر این تفکر بین تولیدکنندگان ماهی‌های سردآبی کشور در حال شکل‌گیری است که تولیدکنندگان یک کنسرسیوم تشکیل دهند؛ فرآیند شکل‌گیری این کنسرسیومها در قالب بخش خصوصی است.

در اروپا و سایر کشورها این مرسوم است که صفر تا صد تولید را در شکل بزرگ در قالب یک واحد حقوقی قرار می‌دهند که باید در این مورد توجه لازم صورت گیرد اما نوع فعالیت در کشورهای مختلف نیز دارای اهمیت است؛ در آلمان فقط یک شرکت با سرانه آب ۱۵ لیتر، ۶۰۰ تُن از تخم چشم‌زده، قزل‌آلا تولید می‌کند البته این یک شرکت ۵۰ ساله است و ۲۰ سال سابقه تولید دارد.

رفیعی: با این اوصاف باید این سؤال را پرسید که آیا در آلمان که بهره‌وری تولید در حوزه قزل‌آلای خود را به ۶۰۰ تن با سرانه ۱۵ لیتر آب رسانده‌اند با بحران آب مواجه هستند یا ما در ایران؟!

قربانی:در ایران با بحران آب مواجه هستیم اما سطح بازده ما در حوزه تولید ماهی قزل‌آلا، یک بیستم سطح مورد اشاره در آلمان هم نیست!

آیا مسئولان ذیربط در حوزه شیلات، مسئله‌ای به این مهمی را نمی‌دانند؟!! اینکه این مسئله را می‌دانند اما هیچ اقدامی برای اصلاح این رویه غلط و پرهزینه را ندارند، جای سؤال دارد.

سوال: به میزان بهره‌وری و بازده در تولید ماهی قزل‌آلا در کشور آلمان اشاره کردید؛ در ایران این آمار چه قدر است؟

قربانی: در ایران به ازای هر ۱۰ لیتر در ثانیه یک تُن مجوز می‌دهند؛ مجوز بیشتر البته ارائه نمی‌شود.

فرهی: جالب اینجاست که سرمایه‌گذاری و ریسک تولید را من می‌پذیرم، آثار زیست محیطی را اجرا و سایر فعالیتها را اجرایی می‌کنم اما مسئولان مربوطه در شیلات می‌گویند نباید پروانه و مجوز بیشتری ارائه دهیم!!البته یک استدلال دیگر هم دارند که تصور می‌کنند هر کس درخواست پروانه از ب به الف را داشته باشد حتماً تقاضای وام بزرگتری خواهد داشت!

متاسفانه تمام سازمان شیلات در دو چیز خلاصه شده است؛ پروانه را امتیاز می‌داند که بابت آن باید بر سر من منت بگذارد و آن را ابزار وام می‌دانند که مثلاً تولیدکننده را کنترل کنند! ضمن اینکه شاید برخی این تصور را دارند که مثلا اگر پروانه ۱۰۰ تُن بدهند باید به ازای هر تُن وام ارائه کنند و این عدد بیشتر باعث پولدارتر شدن فرد دارای پروانه خواهد شد.

همچنین بنده از سالها قبل حتی یک ریال وام تکلیفی نگرفته‌ام و اکثر تولیدکنندگان نیز دنبالش نرفته‌‌اند چراکه ذلت دریافت این وامها، خیلی زیاد است؛ بنده حتی وامهای گران‌قیمت با سود ۳۶ درصد دریافت کرده‌ام اما وام تکلیفی نگرفته‌ایم.

در بحث سیاستگذاری نیز سازمان شیلات ایران در جهت سیاستگذاری کوتاه‌مدت پنج ساله، میان‌مدت ۱۰ ساله و بلند‌مدت ۲۰ ساله باید توجه داشته باشد و این صنعت یک ساله نیست متاسفانه واحدهای تولیدی ماهی قزل‌آلا خرد و ریز شده‌اند و به همین دلیل توان و ظرفیتی برای توسعه واحدهای خود ندارند ضمن اینکه دستگاههای ذیربط در بحث تکنولوژی ورود نکر‌ده‌اند و حتی در مبحث افزایش تولید هم دقت نشده است.

درج دیدگاه

چالش امنیتی
سوال امنیتی، جهت تشخیص هویت انسانی کاربر.