تحقیق در متون حقوقی اساسی و عمومی، برای تعیین جایگاه نهاد هیأت در این حوزه، با نتیجه‌ای مواجه نشد؛ به این معنا که هیأت به‌عنوان یک نهاد اجتماعی فعال در کشور، نه تنها در قانون مدنی و اساسی جایگاهی ندارد و از آن نام برده نشده، بلکه ردیف بودجه و منبع خاصی نیز در قوانین برای آن دیده نشده است.

 

مرکز پژوهشی آرا در کتاب " بازسازی اجتماعی هیأت‌های مذهبی " که توسط اندیشکده افرا گردآوری شده است به بررسی جایگاه هیات های مذهبی در این کشور، می‌پردازد.

در این گزارش راهبردی آمده است: برای تشخیص اینکه هیأت یک نهاد اجتماعی هست یا نه، ابتدا باید به سراغ ارائه یک تعبیر معتبر از مفهوم نهاد اجتماعی رفت. جمال‌ابراهیم حیدر در تعریف این مفهوم چنین آورده است: «نهاد یا نهاد اجتماعی که در مواردی مؤسسه یا سازمان اجتماعی نیز نامیده شده است، یکی از ساختارهای اجتماع است.

نهادها، ساختارها و سازوکارهای نظم و همکاری هستند که رفتار گروه‌‌های انسانی را در اجتماعات معین راهبری می‌کنند. نهادها، از طریق اهداف و پایداری اجتماعی و زندگی‌ها و مقاصد افراد انسانی بازشناسی می‌شوند و با ساختن و تقویت قواعد، رفتار افراد را در مناسبات اجتماعی هدایت می‌کنند. واژه «نهاد» معمولاً برای اشاره به آداب‌ورسوم و الگوهای رفتاری‌ای که برای جامعه و همچنین سازمان‌های رسمی خاص دولتی و خدمات عمومی اهمیت دارد، به کار می‌‌رود. نهادها، به‌عنوان ساختارها و سازوکارهای نظم اجتماعی، در میان افراد جامعه، یکی از اصلی‌‌ترین موضوعات مطالعه در علوم اجتماعی به‌شمار می‌‌آیند. نهادها در رشته حقوق، دغدغه اصلی و در وضع مقررات‌‌های سیاسی و تقویت روابط اجتماعی سازوکار رسمی به‌حساب می‌‌آیند. ایجاد و تحول نهادها یک موضوع اصلی در تاریخ محسوب می‌گردد».

مطابق این تعریف، هیأت در مفهوم امروز و دیروز را می‌توان یک نهاد کامل اجتماعی به‌حساب آورد؛ زیرا تمام معیارهایی را که در این تعریف ذکر شده، می‌توان به صورت کامل در مفهوم هیأت سراغ گرفت.

۱. راهبری رفتارهای انسانی در اجتماعات

مطابق این خصیصه، هیأت به‌عنوان یک نهاد اجتماعی، دارای جامعه مخاطبی است که با پذیرفتن مرجعیت هیأت، در حوزه القای مفاهیم دینی، رفتارهای خود را حداقل در حدود و حوزه مباحث مرتبط با هیأت، هماهنگ با این نهاد به جامعه ارائه می‌دهند؛ به‌عبارت روشن‌تر اینکه هیأت به‌عنوان نهاد مرجع رفتارهای این جامعه، مخاطبش را در حوزه دینی جهت‌دهی و خوراک‌دهی می‌کند و البته مخاطبان نیز داوطلبانه این مرجعیت و هدایت را پذیرفته‌اند.

نمود بارز و اولیه این نوع رفتارهای اجتماعی، برگزاری مراسم‌ها و آیین‌های دینی و سنتی در جامعه است. افرادی که زیر لوای یک نهاد هیأت مشغول به فعالیت هستند، در مناسبت‌های مختلف، رفتارها و برنامه‌های معینی دارند که بقیه افراد جامعه آن‌ها را در قالب یک کل واحد می‌بینند. به این ترتیب یکی از مهم‌ترین نمودهای این نوع رفتار، دسته‌های عزاداری و شادی و همچنین مجالس بزرگداشت ائمه هستند که در مناسبت‌های مختلف، توسط هیأت‌ها برگزار می‌شود.

با توجه به این معیار و البته کارویژه‌هایی که برای الگوی مناسب یک هیأت ذکر شد، می‌توان به این نکته نیز اشاره کرد: هیأت الگو، هیأتی است که تمام کارویژه‌های مدنظر دین و اجتماع را به‌طور کلی در خود داشته باشد و البته وقتی به‌عنوان یک نهاد اجتماعی در میان مردم مطرح شده، باید معیارهای این مفهوم را نیز در خود داشته باشد

یکی از مهم‌ترین معیارهای این مفهوم هم همین راهبری رفتارهای انسانی در سطح اجتماع است که درباره آن توضیحات اندکی ارائه کردیم. یک نهاد اجتماعی کامل که از قضا بنیان مذهبی دارد و کارکردهای معینی برای آن در طول تاریخ اسلام تعیین‌شده، باید از راه همین مفهوم نهاد و معیارهای درونی‌شده آن - برای افراد جامعه- کارکردهای خود را در سطح حداکثری به انجام برساند؛ بدین معنا که در بخش کارکردهای هیأت از موردی به نام پاسخگویی به شبهات و سؤالات روزِ مخاطبان یا رسیدگی به امور روزمره آن‌ها چه در زمینه دینی و چه در زمینه‌های دیگر نام بردیم. این موارد باید به صورتی برای جامعه مخاطب این نهاد درونی‌شده باشد که نوع رفتار آن‌ها در چارچوب خارج از هیأت و در زندگی روزمره نیز به همین منوال پیش رود؛ از سوی دیگر، وجهه هیأت‌ها در اهتمام نشان دادن به این امور باید به گونه‌ای تثبیت شده باشد که افراد برای حل چنین مشکلاتی ناخودآگاه به این نهاد مرجع در جامعه سوق داده شوند. این نمود کامل یک راهبری رفتار از سوی نهاد مرجعی است که سالیان سال است در میان مردم وجود داشته و دارد.

 

۲. بازشناسی نهاد هیأت از طریق هدف و پایداری اجتماعی

برای شناسایی هر نهاد و یا مفهومی که جنبه اجتماعی و مردمی دارد و در پی دست‌یافتن به هدف یا اهدافی شکل گرفته‌است، یکی از نخستین معیارهایی که در نظر آورده می‌شود، توجه به هدف آن مجموعه است. اساساً مجموعه بدون هدف در علم اجتماع، وجود خارجی نداشته و ندارد و اگر چنین مجموعه را بتوان در میان نمونه‌های گوناگون سراغ کرد، باید در اجتماع بدون افراد زیر پوشش آن خلل وارد کرد؛ به این معنا که مجموعه بی‌هدف تنها جمعی از افراد با اهداف گوناگون است که پوستین وارونه جامعه بر تن دارند.

به‌هرحال نهاد هیأت به‌عنوان یکی از مهم‌ترین نهادها در جامعه دینی، در ابتدای امر و پیش از تشکیل، قائم به هدف بوده‌است؛ به این معنا که اساس امر دین، هدایت بشر و برقراری مفاهیمی چون عدالت در میان جامعه بشری بوده است. ذات هیأت نیز که برگرفته از یاد بزرگان دین و جریان‌سازان این امر بوده، احیای سرگذشت افرادی است که در این راه تمام تلاش خود را انجام داده‌اند و این شجره طیبه را با خون خود آبیاری کرده‌اند. بزرگترین نمود این تلاش‌ها نیز ماجرای کربلا و شهادت امام حسین (ع) بوده است که ستون اصلی جریان هیأت و عزاداری در تاریخ اسلام است.

هیأت از ابتدای امر پدید آمده تا یاد سیدالشهدا (ع) را زنده نگه‌دارد و آرمان‌ها و اهداف ایشان از قیام کربلا را برای مردم بازگو کند. جامعه را حسینی نگه دارد و یاد مردم را همواره با خاطره کربلا پیوند داده باشد. هیأت بار مهمی از تربیت و هدایت مردم را بر عهده دارد و این هدفی نیست که با آمدورفت روزگار و نسل‌ها، از میان رفتنی باشد. این چنین است که هدف این نهاد از ابتدای خلقت- به گواه روایات و احادیث- بنیان گذارده شده و امروز نیز پیگیری می‌شود.

پایداری اجتماعی این نهاد نیز در گرو همین ثبات هدف است. نگاهی دقیق‌تر به تاریخ عزاداری و سوگواری امام حسین (ع) در ایران نشان از آن دارد که با توجه به تغییر شرایط سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی در دوره‌های گوناگون، مردم همواره در این باره ثابت‌قدم بوده‌اند، چه در دوران حیات ائمه اطهار (ع) و چه در دوران غیبت امام (ع). پایداری اجتماعی و برخورداری از پایگاه اجتماعی برای این نهاد به قدری ثابت شده است که هرگاه حکومت درصدد برآمده‌اند تا مانع برگزاری جلسات این نهاد شوند یا به‌صورتی با اجتماع افراد در این نهاد مبارزه کنند، مردم با سامان هرچه بیشتر وارد میدان شده‌اند و اجازه چنین برخوردی را به حکومت‌ها نداده‌اند. این در صورتی است که همین مردم در همین زمان و همین شرایط، در برابر بسیاری نابه‌سامانی‌های دیگر سکوت کرده‌اند و با تمام توان وارد میدان مبارزه نشده‌اند. این مسأله به‌خوبی نشان‌دهنده پایگاه اجتماعی و ثبات چندین ساله این نهاد در میان مردم است.

 

۳. برخورداری از آداب و رسوم و الگوهای رفتاری پذیرفته‌شده برای مردم

تطبیق این معیار بر شرایط هیأت‌ها، به نظر می‌رسد که نیازمند ارائه توصیح چندانی نباشد، چه اینکه آداب و رسوم رایج شده در هیأت‌های ایران، از دوران گذشته تا به امروز همواره مرسوم بوده و مردم در مجالس گوناگون به شیوه‌های تقریباً واحدی عمل می‌کرده‌اند. در سالیان اخیر اگرچه تفاوت‌های ساختاری و شیوه‌ای در هیأت‌ها مرسوم و برخی از رسوم کنار گذاشته شده‌اند، اما کلیت این نهاد مبتنی بر آداب و رسومی است که حتی در چارچوبی غیر از هیأت نیز، به کرّات در زندگی ایرانیان دیده می‌شود. شکل رفتار مردم در هنگام حضور در مجالس عزاداری، مواجهه میزبانان هیأت‌ها با مخاطبان، شیوه عزاداری، شیوه پذیرایی از مهمانان مجالس، شیوه وعظ و خطابه، رسیدگی به مسائل حاشیه‌ای در زندگی افراد حاضر در هیأت‌ها و مواردی از این قبیل، نمونه‌هایی‌اند که نشان‌گر پذیرفته بودن این رسوم در میان مردم است.

الگوی رفتاری کار دسته‌جمعی که در میان عوام به هیأتی کار کردن شهرت یافته است، مثال بارز این امر است. شیوه همکاری جمعی و یاری رساندن در هیأت‌ها همواره به گونه‌ای بوده که مردم از کار دسته‌جمعی با این عنوان یاد کرده و می‌کنند.

 

۴. ارائه خدمات عمومیِ معنوی و مادی به مردم

 در بحث از کارویژه‌های یک هیأت الگو از خوراک‌دهی مادی و معنوی بانیان هیأت به مخاطبان خود، صحبت شد. اینکه هیأت در دوران پیش از معاصر چگونه این وظیفه را انجام می‌داده و در دوران معاصر چگونه بوده و اخیراً چگونه است، در این مقال اشاره شده است، اما یکی از معیارهایی که در تعریف نهاد اجتماعی به آن اشاره شد، ارائه خدمات عمومی به مردم یا سازمانی خاص است که در این بخش، هیأت کاملاً با عامه مردم مواجه است.

برقراری کرسی‌های وعظ عمومی، ذکر روضه اهل بیت (ع) و تاریخ اسلام در قالب مرثیه یا مدیحه یا روضه، رسیدگی به وضع اقتصادی مردم در قالب تشکیل صندوق‌های کمک‌رسان مالی، تربیت‌وآموزش نسل جوان و نوجوان در قالب وعظ و خطابه با روش‌ها و پوشش‌های گوناگون و مواردی از این قبیل که در غالب هیأت‌ها رواج داشته و دارد، مهم‌ترین و اصلی‌ترین خدمات عمومی هستند که هیأت به‌عنوان یک نهاد اجتماعی به مخاطبان خود ارائه می‌دهد. اگرچه باز هم در سالیان اخیر شاهد این نکته هستیم که ضعف جایگاه منبر و موردی مثل صندوق‌های کمک‌رسان منجر به این شده که مخاطبان ارتباط مستمرشان با این نهاد را از دست بدهند و تنها در مناسبت‌های مذهبی مخاطب روضه‌خوانی باشند، اما حتی همین روضه‌خوانی و عزاداری در جامعه دینی که تولی و تبری یکی از اصول آن محسوب می‌شود، خدمتی معنوی و عمومی است که هیچ نهاد دیگری قادر به عرضه آن نیست.

مبتنی بر این انطباق، هیأت یک نهاد اجتماعی تمام‌عیار است. نهادی که به موازات دیگر نهادهای اجتماعی باید مطرح و بررسی شود. تا بدین‌جا، نوشتار به بررسی وظایف و کارکردهای هیأت در برابر مردم و جامعه پرداخت، از اینجا به بعد در پی آن هستیم تا ببینیم آیا قانون اساسی و دیگر مصوبات، وظیفه مشخصی در برابر این نهاد اجتماعی دارند یا خیر؟!

 

جایگاه بودجه هیأت در قانون اساسی

تحقیق در متون حقوقی اساسی و عمومی، برای تعیین جایگاه نهاد هیأت در این حوزه، با نتیجه‌ای مواجه نشد؛ به این معنا که هیأت به‌عنوان یک نهاد اجتماعی فعال در کشور، نه تنها در قانون مدنی و اساسی جایگاهی ندارد و از آن نام برده نشده، بلکه ردیف بودجه و منبع خاصی نیز در قوانین برای آن دیده نشده است.

البته این مسأله از دیدگاه برخی صاحب‌نظران و بنیانگذاران هیأت‌ها، مثبت به نظر می‌رسد؛ زیرا که همواه و در طول تاریخ، برگزاری مجالس عزاداری عمومی وابستگی خاصی به سیستم‌های دولتی و حکومتی نداشته است. مردم از میان نذورات و کمک‌های خود، مخارج جلسات هیأت را تأمین می‌کرده‌اند و حتی از محل همین درآمدها، صندوق‌های کمک مالی را نیز در کنار جلسات راه‌اندازی کرده بودند و به وضعیت اقتصادی اعضای جلسات نیز کمک می‌رسانده‌اند، اما با توسعه زندگی شهری و افزایش جمعیت و بزرگ شدن هیأت‌ها و تشکیل جلسات عزاداری چند هزار نفره در شهرهای مختلف، عملاً تأمین این مخارج به‌صورت صرف از محل نذورات و کمک‌های مردمی، ناممکن به نظر می‌رسد. همچنین در کنار مخارجی که از گذشته برای برگزاری این مراسم‌ها لازم بوده، نیازهای جدیدی نیز اضافه شده که تأمین آن با هزینه‌های خصوصی بسیار مشکل به نظر می‌رسد. اینچنین است که اغلب هیأت‌ها در قالب درخواست کمک‌های مالی از سازمان‌هایی چون شهرداری‌ها و فرمانداری‌ها، سازمان‌های تبلیغات اسلامی و صداوسیما و گاهی کمک‌های افراد خاص، منبع مالی خود را تأمین می‌کنند. این منابع مالی جز مورد آخر، همگی می‌توانند از سوی دولت ساماندهی شوند و به‌صورت ردیف بودجه مصوب در قانون آورده شوند و اعطای این کمک‌ها به جلسات عزاداری، نیاز آنان به تأمین منبع از افراد را کاهش دهد، چرا که دنباله‌روی فاسد اعطای این کمک‌ها، برگزاری جلسات را از کارکردهای اصلی دور می‌کند و در روند فعالیت آن‌ها خلل ایجاد می‌کند.

این نادیده انگاشتن نهادها در متن قانون و برنامه‌ریزی‌های کلان منجر به این می‌شود که برنامه‌ریزی آموزشی و محتوایی برای تأمین برنامه‌های آنان و البته جلوگیری از انحراف‌های هرازگاهی در مسیر حرکت آنان، نیز از سوی هیچ نهادی صورت نگیرد. امروز اگرچه نهادهایی شبیه به خانه مداحان و سازمان تبلیغات داعیه آموزش و پرورش واعظان و مداحان مختلف را بر زبان دارند، اما واقعیت، حکایت از چیز دیگری دارد. واقعیت این است که اکثریت قریب به اتفاق مداحان آموزش‌وپرورشی نزد هیچ‌یک از نهادهای مذکور ندیده‌اند و برخی از آنان حتی به یکباره پا در نهاد هیأت گذاشته‌اند. به نظر می‌رسد امروزه نقش تبلیغات در برجسته‌سازی و مطرح کردن این افراد بسیار بیشتر از دوره آموزش‌وپرورش آن‌ها باشد.

مبتنی بر مسائل ذکر شده در دو بخش پیش و البته تطبیق ساختار نهادگونه هیأت، بر معیارهای یک نهاد استاندارد اجتماعی، باید به این نکته اشاره کرد که برای افزایش کارآیی هیأت‌ها و ثمردهی بیشتر آن‌ها باید چارچوب برنامه‌ریزی و تصمیم‌سازی در این باره از آنچه تا به حال در فضای کشور موجود بوده، پیش‌تر رود؛

به این معنا که در این حوزه‌ها، تصمیم‌سازی و کمک فکری به برگزارکنندگان و گردانندگان این مراسم‌ها، ارائه شود تا آن‌ها بتوانند با توجه به شرایط و نیازهای روز جامعه، مراسم‌های مفیدتر و نزدیک‌تری به الگوی دینی آن به مردم ارائه نمایند.

 

درج دیدگاه

چالش امنیتی
سوال امنیتی، جهت تشخیص هویت انسانی کاربر.