نشست”راهبردهای پیش رو در خصوص سرمایهگذاری در آمریکای لاتین با تأکید بر کشور برزیل” با حضور جناب آقای دکتر محسن شاطرزاده یزدی سفیر اسبق ایران در برزیل در اندیشکده سیاستهای راهبردی اقتصاد و مدیریت سرآمد برگزار شد. در این جلسه که با حضور تیم متخصص دپارتمانهای مطالعات بینالمللی و اقتصادی برگزار شد، آقای دکتر شاطرزاده یزدی در خصوص بررسی فرصتهای سرمایهگذاری جمهوری اسلامی ایران در آمریکا لاتین بهویژه کشور برزیل، راهبردهایی را برای متخصصین دپارتمانهای فوقالذکر ارائه دادند.
دونالد ترامپ پیشتاز انتخابات مقدماتی سال ۲۰۲۴ و درون حزبی ایالات متحده آمریکا است و همین موضوع باعث بروز گمانهزنیهایی شده است که در صورت انتخاب مجدد ترامپ به ریاست جمهوری سیاست و رویکرد او نسبت جمهوری اسلامی ایران چگونه خواهد بود. به گفته کارشناسان به احتمال زیاد ترامپ سیاست فشار حداکثری را در قبال ایران در پیش خواهد گرفت و در پی آن است تا با توجه به مسائلی از جمله افزایش نفوذ منطقهای ایران و حمایت ایران از گروههای مقاومت در منطقه غرب آسیا، به نحوی به مقابله و یا محدود کردن نفوذ ایران بپردازد. علاوه بر این، روابط شخصی ترامپ از جمله تمایل او به برقراری روابط بهتر با روسیه و همچنین روابط نزدیک او با محمد بن سلمان نیز از جمله مواردی است که احتمال میرود بر روابط ایران با روسیه و عربستان تأثیر بگذارد. به طور کلی، روابط ایران چه در سطح منطقه با همسایگان خود و چه در سطح بینالمللی با کشورهایی از جمله هند و چین تحت تأثیر حضور مجدد ترامپ در کاخ سفید قرار خواهد گرفت.
با توجه به موارد مذکور تدوین راهبرد و سیاست کلان میان مدت و بلند مدت از سوی جمهوری اسلامی ایران در صورت روی کار آمدن مجدد ترامپ ضروری مینماید. در همین چارچوب، گزارش حاضر ۵ راهبرد از جمله مدیریت، طراحی پروژه و سناریو، شبکهسازی نخبگان، تشکیل گروه اقدام و مدیریت افکار عمومی در داخل کشور را پیشنهاد میدهد.
لازم به ذکر است گزارش حاضر در بخش پایانی شامل نام افراد و مقامات دوره قبلی ترامپ، افراد ذی نفوذ و همچنین حامیان مالی او در کمپین انتخاباتیاش است. اهمیت بخش مذکور در این است که به احتمال زیاد افرادی از بین آنها در دولت جدید ترامپ نیز حضور خواهند داشت. به همین علت، شناسایی آنها و نزدیکانشان در راستای پیشبرد منافع ملی کشورمان بسیار اهمیت دارد.
دانلود
نخستین نشست گفتگوهای بین المللی سرآمد با عنوان «آثار منطقهای و بینالمللی جنگ غزه» در تاریخ چهارم دی ماه ۱۴۰۲ برگزار شد. در این نشست مجازی آقای محمدحسین سروش مدیرعامل اندیشکده سرآمد، خانم ارهاما صدیق پژوهشگر اندیشکده سیاست های راهبردی اسلام آباد، خانم ایزابلا زیدان پژوهشگر دانشگاه الشام سوریه، آقای میلاد حرمتی پژوهشگر اندیشکده سرآمد، آقای امید بابلیان کارشناس مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه و آقای بندیکت ارتل پژوهشگر مدرسه عالی فنی رگنسبورگ حضور داشتند و به بیان دیدگاههای خود در خصوص ابعاد جنگ غزه پرداختند.
طوفان الاقصی خیزش جهانی و فروپاشی تصویر پوشالی رژیم صهیونیستی
محمد حسین سروش در ابتدا ضمن قدردانی از حضور شرکت کنندگان در این وبینار بر اهمیت گفتگو میان پژوهشگران مختلف در مورد پیامدهای جنگ غزه تاکید کرد و بیان داشت انقلاب اسلامی ایران بذر امید را در دل مردم مظلوم منطقه و بخصوص فلسطین کاشت و در دهه های اخیر همواره از مجاهدت و مقاومت مردم فلسطین حمایت کرد. عملیات طوفان الاقصی یک زلزله سیاسی علیه رژیم صهیونیستی بود که تصویر پوشالی ساخته شده از این رژیم، پویایی قدرت در منطقه و میل به مقاومت و آزادی فلسطین را افزایش داد. حمایت جهانی از فلسطینیان در نقاط مختلف دنیا چشم گیر است و اصرار امریکا بر ادامه جنگ و وتوی قطعنامه های شورای امنیت در خصوص آتش بس جنگ غزه و اتخاذ استاندارهای دوگانه تصویر ضدحقوق بشر این کشور و حامیانش را بیش از گذشته نمایان ساخت. عملیات طوفان الاقصی به طور اساسی چشم انداز سیاسی منطقه را تغییر داد و برنامه های ایالات متحده برای عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل را متوقف کرد.
افزایش حمایت از حماس و کاهش کشورهای حامی رژیم صهیونیستی
در ادامه جلسه آقای میلاد حرمتی پژوهشگر اندیشکده سرآمد به بررسی واکنشهای جامعه بینالمللی نسبت به جنگ اخیر در غزه پرداخته و بر مواضع و رویکرد کشورها، به ویژه ایالات متحده، تمرکز داشتند. “در سطح بینالمللی، انتقادات به اسرائیل به دلیل تلفات غیرنظامیان و بحران انسانی، افزایش یافته است. علاوه بر این، افزایش حمایت از آتشبس در جلسات مجمع عمومی سازمان ملل متحد و تغییر در نظرات عمومی نسبت به واکنش به این جنگ مشهود است. کشورهایی چون کانادا، استرالیا و ژاپن، که در ابتدا از اسرائیل حمایت میکردند، پس از گذشت دو ماه به قطعنامه حاوی مفاد آتشبس رأی مثبت داده اند. در این میان، قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل با ۱۳ رای موافق حاوی مفادی راجع به ارائه کمکهای بشردوستانه و ایجاد شرایطی مطلوب جهت دستیابی به آتشبس تصویب شده است.ایالات متحده، تنها به دلیل فشارهای جهانی، از وتو قطعنامه خودداری کرد. دولت بایدن با فشارهای داخلی، از سوی دموکراتها و عموم مردم، برای آتشبس روبروست.
وی در ادامه تاکید کرد، “نظرسنجیهای عمومی نشان میدهد که حمایت از اسرائیل کاهش یافته و درخواستها برای آتشبس رو به افزایش است.حمایت از حماس در برخی از کشورهای عربی مانند لبنان، اردن و مصر افزایش یافته است. تغییرات چشمگیری نیز در نظرات مردم عربستان سعودی مشاهده میشود و بیش از ۹۱ درصد از مردم عربستان از این جنگ به عنوان یک پیروزی برای فلسطینیان حمایت میکنند. در مقابل، مخالفت گسترده با اقدامات اسرائیل و درخواستهایی جهت قطع روابط با این کشور نیز وجود دارد. تأثیر این جنگ بر منافع ملی آمریکا نیز قابل توجه است؛ حمایت مداوم آمریکا از اسرائیل نه تنها به اعتبار و نفوذ آن ضربه زده است بلکه به عنوان حمایت از جنگ توسط آمریکا و غرب علیه عربها مطرح میشود. این مسئله پیامدهای منفی بلندمدت برای سرمایهگذاری و منافع ایالات متحده در منطقه را به همراه خواهد داشت.با این وجود، نقش افکار عمومی و نگرشهای طولانیمدت در تعیین مسیر و نتایج جنگ بسیار حائز اهمیت است”
لزوم توجه به احساس انسانی مشترک و مسئولیت جهانی در مبارزه برای عدالت و صلح
سپس، خانم ارهاما صدیقا از اندیشکده سیاستهای راهبردی اسلام آباد، به ایراد سخنرانی خود پرداختند. آرهاما با شدت خشونت و رنجی که در طول جنگ غزه به مردم این منطقه تحمیل شد را محکوم کرد، و بر تأثیر ویرانگر آن بر غیرنظامیان، به ویژه کودکان، تأکید نمود. وی نادرست بودن استفاده از زور و بیتوجهی به زندگی انسانی را مورد انتقاد قرار داد و تناقضهای اخلاقی و انسانی مسئولان را بیان نمود. ارهاما در صحبتهایش تصویر واضحی از هزینههای بشری جنگ ترسیم کرد و به جزئیات تخریب خانهها، معیشت، و صدمات روانی به مردم بیگناه اشاره کرد. ارهاما از جامعه بینالمللی خواست سکوت خود را شکسته و افرادی که در برابر جنایات انجام شده در غزه مسئولند، مسئولیت خود را بپذیرند. او بر ضرورت اقدام فوری برای حفاظت از جان فلسطینیها و پایان دادن به بحران انسانی تأکید کرد.در ادامه ارهاما با دعوت به توجه به احساس انسانی مشترک و مسئولیت جهانی، از افراد و کشورها درخواست کرد تا در مبارزه برای عدالت و صلح در منطقه مشارکت کنند. سخنرانی آرهاما فراتر از گزارش رویدادها بود و هدفش برانگیختن احساسات، چالش بخشیدن دیدگاهها، و الهام بخش بود. این صحبتها فراخوانی قدرتمند به مسئولیتپذیری، و همبستگی در برابر رنجهای انسانی بود.
مقاومت فلسطین و نمایش پویایی قدرت در حال تکامل منطقه
در ادامه بحث، ایزابلا به بحث درگیری طولانی مدت فلسطین و اسرائیل اشاره کرد. او درد و رنج ناشی از حضور اسرائیل به عنوان یک همسایه را برجسته کرد و بر ماهیت درهم تنیده آرمان های فلسطین و سوریه، جنگ ها و درگیری های پایدار تأکید نمود. ایزابلا ادعا کرد که فلسطینی ها و سوری ها به دلیل جنگ طولانی مدت با ناملایمات شدیدی مواجه شده اند و تاکید کرد که بحث در مورد آرمان فلسطین مانند عبور از یک محیط جنگ زده، شبیه به درگیری های جاری در سوریه از سال ۲۰۱۱ است. وی از بیتفاوتی برخی رژیم های عربی نسبت به آرمان فلسطین انتقاد کرد و تاکید کرد که خطری که صهیونیست ها متوجه می شوند صرفاً از فلسطین نشات نمی گیرد، بلکه از جامعه عرب سرچشمه می گیرد. ایزابلا به توجه جامعه بشری که اخیراً آرمان فلسطین پس از ۷ اکتبر به خود جلب کرده است، اشاره کرد و آن را به تحقیقات جهانی که توسط بیانیه های سازمان ملل در اذعان به زمینه تاریخی درگیری برانگیخته شده است، نسبت داد. وی تأکید می کند که این درگیری جدید نیست و ۷۵ سال طول کشیده است، اما اخیراً به دلیل هدف قرار دادن رسانه ها و پوشش گزینشی اسرائیل مورد توجه گستردهتری قرار گرفته است. زیدان با استناد به تجربیات و مشاهدات شخصی از زندگی در نزدیکی فلسطین، عملیات نظامی اسرائیل را محکوم می کند و تاکید می کند که آنها فقط حماس را هدف قرار نمی دهند، بلکه درگیر پاکسازی قومی هستند. او نمایش اقدامات اسرائیل را به عنوان اقدام تدافعی به چالش می کشد و توجه را به هدف قرار دادن عمدی غیرنظامیان جلب کرد و بر نیاز به مشارکت جامعه و تغییر رسانههای جریان اصلی برای افشای حقیقت تأکید کرد. ایزابلا معتقد است که مقاومت فلسطین نشاندهنده پویایی قدرت در حال تغییر در منطقه است و خواستار افزایش حمایت بینالمللی و مداخله سازمان ملل با استفاده از قطعنامههای جایگزین فراتر از آنهایی است که توسط ایالات متحده وتو شده است تا به مناقشه رسیدگی شود. علاوه بر این، او نظریه دو کشوری را نادیده می گیرد و مدعی است که این راه حل صرفاً برای تجاوز و سرکوب مداوم اسرائیل علیه فلسطینی ها مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
نقش منفعل کشور آلمان و تعهد غیرقابل مذاکره بر امنیت اسرائیل
در ادامه بحث بندیکت به بررسی نظرات رسانه ها و دولت آلمان در مورد اسرائیل و این جنگ پرداخت.بندیکت واکنش پیچیده آلمان به بحران اسرائیل-غزه را با تمرکز بر تعامل بین سیاست داخلی و خارجی بررسی کرد. وی به کنکاش در مفهوم “Staatsräson” پرداخت و اهمیت تاریخی آن را به عنوان یک جزء جدایی ناپذیر از خودانگاره آلمان که توسط تاثیر عمیق هولوکاست شکل گرفته است، برجسته کرد. این اصطلاح بر تعهد غیرقابل مذاکره به امنیت اسرائیل تأکید میکند، که بازتاب احساسات ابراز شده توسط صدراعظم آنگلا مرکل و فراتر از خطوط احزاب سیاسی است. در حالی که آلمان از لحاظ تاریخی رابطه ویژهای با اسرائیل دارد و از راهحل دو کشوری حمایت میکند، اخیراً انتقادهایی درباره شهرکسازی اسرائیل در نقض قوانین بینالمللی مطرح کرده است. در ادامه بندیکت به سیاست خارجی کنونی آلمان در جریان درگیری اسرائیل و غزه پرداخت. علیرغم محکومیت فزاینده جهانی، دولت آلمان علناً از تهاجم مداوم اسرائیل حمایت می کند. صدر اعظم اولاف شولز، نقش مهمی را ایفا می کند و از گفتگوهای «آتش بس» جلوگیری می کند و حتی از رأی دادن به قطعنامه سازمان ملل برای آتش بس عمومی بشردوستانه خودداری کرد. ارتل با بیان موضع محتاطانه آلمان به دلیل نگرانی در مورد افزایش یهودی ستیزی، تنش بین دولت و پیگیری راه حل دو دولتی را برجسته کرد. علاوه بر این، به وضعیت امنیت داخلی در آلمان، شامل مناقشات بر سر ممنوعیت تظاهرات حامیان فلسطین، انتقاد از یهودی ستیزی در جریان اعتراضات، و اقدامات اتخاذ شده علیه سازمان های مرتبط با حماس، اشاره کرد. این نتیجه گیری پیچیدگی های سیاست خارجی آلمان را منعکس می کند و سوالاتی را در مورد تعادل بین مسئولیت تاریخی، واقعیت های ژئوپلیتیکی و ملاحظات داخلی مطرح می کند.
ظهور یک رژیم آپارتاید با هدف نسلکشی و انسان زدایی
در ادامه آقای امید بابلیان از مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه به این موضوع پرداخت که وقایع اخیر در غزه عمیقاً ریشه در تاریخ هفتاد ساله اشغال و تحقیر عزت فلسطین دارد، ریشه در بیانیه بالفور در سال ۱۹۱۷ و متعاقب آن اشغال سرزمین فلسطین توسط اروپا در سال ۱۹۴۶ دارد. در ادامه وی اقدامات اسرائیل بر اساس اصل دفاع مشروع را محکوم کرد و بیان می کند که بر اساس قوانین بین المللی غیرقابل توجیه است که یک اشغالگر اقدامات ظالمانه علیه نیروهای آزادیبخش مانند حماس را توجیه کند. وی در ادامه اشاره کرد که این روایت بر بیتفاوتی جهان غرب نسبت به بحران تاریخی و در نتیجه کشتار و آوارگی مردم فلسطین و ظهور یک رژیم آپارتاید با هدف نسلکشی و انسانزدایی صورت گرفته است. وی تاریخچه مقاومت فلسطین را مورد بررسی قرار داد که از مقاومت یکپارچه تا مذاکرات و سازش تکامل یافته و در نهایت توسط اسرائیل به نفع طرح هایی مانند توافق صلح ابراهیم خیانت شده است. با توجه به بافت تاریخی و هدف ادعایی اسرائیل برای اشغال کامل اراضی، صرف نظر از وجود یا حذف حماس، مقاومت همچنان ادامه خواهد داشت. در ادامه از کشورهای غربی به دلیل حمایت کورکورانه آنها از اسرائیل انتقاد کرد و نشان میدهد که این امر به جایگاه اخلاقی آنها آسیب رسانده و آنها را از بحث درباره حقوق بشر و نظم مبتنی بر قوانین باز میدارد. بابلیان نسبت به تشدید دوقطبی شدن در سطح بین المللی و کشورهای غربی هشدار می دهد و خواستار تجدید نظر در رویکرد غرب برای جلوگیری از ظهور یک نظم جدید بین المللی است. وی در ادامه بیان داشت که، جمهوری اسلامی ایران در واکنش به وضعیت غزه چهار اولویت کلیدی را برای جامعه بینالمللی پیشنهاد میکند: توقف فوری و دائمی حملات، افزایش کمکهای بشردوستانه با ایجاد کریدور بشردوستانه، مخالفت با کوچ اجباری، و رفع کامل محاصره غزه.
بریتیش پترولیوم یک شرکت نفت و گاز چندملیتی است که دفتر مرکزی آن در لندن واقع شده است. این شرکت از لحاظ سهم بازار یکی از بزرگترین شرکتهای نفت و گاز جهان است. این شرکت به همراه شرکتهای رویال داچ شل، شورون، اکسانموبیل و توتال، پنج شرکت بزرگ نفتی در جهان به شمار میآیند که تحت عنوان «سوپر میجر» نامیده میشوند. ظرفیت تولید نفت خام بریتیش پترولیوم به طور متوسط معادل ۳٫۴ میلیون بشکه در روز است. این شرکت محصولات خود را در ۸۰ کشور عرضه مینماید و مالک شبکهای از ۱۸۳۰۰ جایگاه سوخت در سرتاسر جهان است.
برنارد لونی (متولد ۱۹۷۰) تاجر ایرلندی است که در فوریه ۲۰۲۰، بهعنوان مدیر اجرایی بریتیش پترولیوم منصوب شد. او دارای دکترای افتخاری و مدرک لیسانس مهندسی برق از دانشگاه کالج دوبلین و کارشناسی ارشد مدیریت از دانشکده بازرگانی استنفورد است.
برنارد لونی با خرید داراییهایی از شرکت معدنی بی اچ پی بیلیتون و فروش پیشنهادی تجارت آلاسکا، شرکت بریتیش پترولیوم را به درجه بالایی رسانده و مدلهای تجاری نوآورانهای مانند آکر بیپی در نروژ ایجاد کرده است. برنارد لونی بریتیش پترولیوم را تشویق کرده تا صنعت را در روشهای تشخیص متان و همچنین کاهش پایدار انتشار گازهای گلخانهای تقریباً ۳ میلیونتنی معادل CO2 در دو سال گذشته هدایت کند. لونی در طول مدت حضورش در بالادست، پیشرفتهای قابلتوجهی در تنوع جنسیتی و جهانی داشته بهطوری که تیم رهبری منطقهای او در حال حاضر یکسوم زنان و یکسوم از کشورهای خارج از ایالات متحده و بریتانیا هستند.
برنارد لونی مسیر جدیدی را برای شرکت ترسیم کرده که در این مسیر جدید کمک به حل مشکلات انرژی و ایجاد سیستمی که بتوان از آن انرژی ایمن، مقرونبهصرفه و با کربن کمتر تولید کرد و درعینحال ارزش بلندمدتی را برای سهامداران به وجود آورد را مدنظر قرار داده است.
با عنایت به نقش مؤثر برنارد لونی در مدیریت شرکت نفت و گاز بریتیش پترولیوم و بازار انرژی دنیا و اهمیت حوزه انرژی و نفت و گاز برای کشور ایران دفتر مطالعات اقتصادی اندیشکده سرآمد،به بررسی تحلیلی دیدگاههای وی در حوزه انرژی پرداخته که فایل کامل آن در دسترس قرار گرفته است.
دانلود فایل کامل
اقتصاد دریا سهم قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی کشورهای بهرهمند از مزیتهای دریایی دارد. ایران با وجود داشتن۵۸۰۰ کیلومتر نوار ساحلی جنوبی و شمالی (۴۰ درصد مرزهای کشور)، دارای ظرفیتها و فرصتهای بیشماری در حوزه اقتصاد دریا است؛ ولی تاکنون علیرغم اقدامات انجام شده، در استفاده از این نعمت خدادادی چندان موفق نبوده است. عدم استفاده حداکثری از ظرفیتهای اقتصاد دریا در کشور، سبب ایجاد فاصله قابل توجهی در وضعیت جمعیت و فعالیتهای مستقر در نوار ساحلی جنوبی کشور با حالت مطلوب خود شده است. با این حال و با وجود اینکه میزان جمعیت و فعالیت در نواحی ساحلی کشور در مقایسه با سایر کشورها در سطح محدودی قرار دارد، اما معضلات زیست محیطی و اجتماعی این نواحی بیش از مناطق ساحلی بسیاری از کشورهای در حال توسعه و در حال گذار بوده که بیانگر ناپایداری توسعه در نواحی ساحلی کشور است. حدود ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی ایران از طریق دریا تأمین میگرددد که با توجه به ظرفیتهای موجود در کشور، رقم بسیار پایینی محسوب میشود. برای نمونه حدود ۴۸ درصد از تولید ناخالص داخلی ویتنام و نیز حدود ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی چین به عنوان یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان دریاپایه است.
اسناد بالادستی کشور توجه ویژهای به اقتصاد دریامحور داشته است. از جمله این اسناد میتوان به سند چشم انداز ۱۴۰۴، لایحه قانون برنامه هفتم توسعه و سیاستهای کلی اقتصاد دریامحور ابلاغشده از سوی مقام معظم رهبری (مدظه العالی) اشاره کرد. طبق سند چشم انداز، جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۰۴ هجری شمسی، باید جایگاه اول اقتصادی منطقه را داشته باشد. در فصل ۱۲ لایجه قانون برنامه هفتم توسعه نیز بر ضرورت توجه به اقتصاد دریا تاکید شده است. سند آمایش سرزمین نیز تاکید بر توسعه مناطق ساحلی و افزایش تراکم جمعیت، فعالیتها و صنایع مرتبط در این مناطق را مورد تأکید قرار داده است.
در راستای توسعه اقتصاد دریامحور در کشور راهبردهای زیر باید در دستور کار قرار گیرد:
افزایش تراکم صنایع و جمعیت در نوار ساحلی جنوبی کشور: مطابق اسناد فرادست توسعه خطه جنوبی کشور در اولویت قرار دارد. عدم توزیع صحیح جمعیت و فعالیت در پهنه سرزمینی کشور باعث بروز معضلات، اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی شده است و این امر باعث تمرکزگرایی در شهرهای مرکزی از جمله شهر تهران و شهرهای شمالی کشور شده است. مکانیابی صنایع آببر در نواحی خشک و کمآب کشور باعث ایجاد بحرانهای محیط زیستی و تنشهای آبی شده که این موضوع تنشهای اجتماعی مختلفی را نیز به دنبال داشته است. از سوی دیگر این تمرکزگرایی، باعث موج گسترده مهاجرت و کاهش جمعیت مناطق جنوبی شده است. از این رو ضروری است تا مطابق سیاستهای کلان کشور، به سمت بازتوزیع جمعیت و فعالیت متناسب با ظرفیتهای سرزمینی بر مبنای اقتصاد دریامحور حرکت شود.
توسعه صنایع دریایی و گردشگری دریامحور: پهنه ساحلی و جنوبی کشور دارای ظرفیتهای بینظیری در حوزه گردشگری هستند، اما استفاده مناسب از این فرصتهای بینظیر صورت نگرفته است. ضروری است تا با توسعه زیرساخت گردشگری مناسب این مناطق امکان جذب گردشگر را افزایش داد. استفاده از ابزارهای رسانهای، برای حوزه گردشگری ساحلی و اقتصاد دریاپایه در راستای تبلیغات یکی از موارد ضروری در این زمینه است.
افزایش همکاریهای بینالمللی جهت جذب سرمایه خارجی: رقابت قدرتهای اقتصادی آسیا و جهان این امکان را به کشور میدهد تا با یک دیپلماسی راهبردی صحیح از فرصتهای ایجاد شده برای جذب سرمایههای خارجی در جهت تسریع توسعه صنایع دریایی و همینطور بنادر جنوبی و شمالی کشور اقدام کند.
فعالسازی نقش آفرینی بنادر در راستای کریدورهای بینالمللی: یکی از اقدامات اساسی کشور در راستای افزایش سهم اقتصاد دریامحور از تولید ناخالص داخلی کشور باید فعالسازی نقشآفرینی بنادر اصلی کشور در راستای کریدورهای بینالمللی باشد. زیرا به این شکل استفاده دائمی و با تمام ظرفیت از آن بندر تثبیت شده و دوره زمانی بازگشت سرمایه استفاده شده در ایجاد و احداث آن زیرساخت بندری کاهش مییابد که سرمایه در گردش کشور برای ایجاد زیرساختهای جدید و لازم در اقصی نقاط کشور را فراهم میکند. با توجه واقع شدن دریای خزر در شمال و آبهای اقیانوسی در جنوب کشور و نیز تفاهمات و قراردادهای موجود امکان بهرهبرداری از بنادر کشور در راستای کریدور بینالمللی شمال – جنوب در دوره کوتاه مدت بیش از کریدورهای شرقی – غربی کشور فراهم است و باید به عنوان اهداف اولیه در فعالسازی نقشآفرینی بنادر کشور در حوزه ترانزیتی مد نظر قرار داده شود.
اولویتبندی توسعه برای بنادر کشور: یکی از دیگر اقدامات ضروری در افزایش سهم اقتصاد دریامحور برای کشور اولویتبندی پروژه ها و پرهیز از نگاه جزیرهای توسط بخشهای مختلف کشور است. از آنجا که این مهم بدون داشتن یک چشمانداز یکپارچه از وضعیت بنادر کشور و سهم آنها در اقتصاد ایران در طول دوره میانمدت و بلندمدت ممکن نیست، ایجاد یک سند جامع با نظارت و همکاری همه سازمانهای تأثیرگذار و مسئول در حوزه اقتصاد دریا ضروری است. فقدان وجود چنین سندی تاکنون سبب عدم توسعه سریع مناطق استراتژیک و اختصاص قطرهچکانی منابع مالی به مناطق مختلف بوده است که بهرهبرداری از پروژهها را بسیار طولانی کرده و کشور را از سود آنها نیز محروم کرده است. همکاری قوای مختلف کشور در این زمینه به منظور عدم ایجاد هماهنگی در اولویتبندی منابع و اجرای پروژهها از ضروریترین نیازهای کشور برای حداکثرسازی هماهنگی و کاهش اتلاف زمان و هزینههای کشور است.
توسعه سواحل و بنادر جنوب کشور جهت تقویت امنیت پایدار و ابعاد هویتی خلیج فارس: توسعه شهرها و بنادر جنوبی کشور با ایجاد رشد اقتصادی میتواند ثبات جمعیت و به تبع آن امنیت پایدار را به همراه داشته باشد. حضور گسترده و هدفمند در حوزه بنادر و اقتصاد دریا در خلیج فارس مهمترین عامل در بعد هویتی نیز خواهد بود. در دنیای امروز در کنار قدرت نظامی و سیاسی، ابعاد اقتصادی، اجتماعی و هویتی نیز اهمیت قابل توجهی دارند. حضور کمرنگ در اقتصاد دریایی این امکان را به کشورهای حوزه خلیج فارس داده است تا با مطرح کردن بنادر و صنایع خود، به خود این اجازه را بدهند تا از واژههای جعلی برای این عنصر هویتی ایران استفاده کنند.
مقدمه
تحولات بینالمللی نشان از ایجاد ائتلافهای منطقهای به منظور شکلدهی به نظم نوین جهانی دارد. در همین راستا کشورهای ایالات متحده آمریکا، هند، امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۲۲ با تأسیس گروه همکاری I2U2 اقدام به انجام سرمایهگذاریهای مشترک در زمینههای حمل و نقل، آب، انرژی، فضا، سلامت و امنیت غذایی نمودهاند. عادیسازی روابط اعراب و رژیم صهیونیستی یکی از اهداف مستتر در تشکیل این گروه است، از طرف دیگر تقویت سیاستهای تحریمی علیه ایران با استفاده از ظرفیت شرکای راهبردی آمریکا هدف پنهان این گروه همکاری است.
پروژه آیمک یا عرب-مد و اتصال هند از مسیر کشورهای حاشیه خلیج فارس به اروپا
یکی از پروژههای تعریف شده در این گروه اتصال کشورهای عضو I2U2 به یکدیگر و تشکیل کریدور عرب-مد است که بدنبال اتصال هند از مسیر کشورهای عربی به بندرحیفا در رژیم صهیونیستی و در ادامه از طریق بندر پیرائوس یونان به اروپا خواهد بود. شناخت راهبردی ائتلاف منطقهای I2U2 و کریدور عرب-مد که اخیرا در اجلاس گروه ۲۰ تعریف شده است، با توجه به تاثیر مستقیم بر موقعیت ژئوپلتیکی و منافع ایران و همچنین نقش هند در توسعه بندرچابهار از اهمیت بسزایی برخوردار است.
هند از سال ۱۳۹۵ به عنوان شریک خارجی جمهوری اسلامی ایران در توسعه بندر چابهار انتخاب شد ولی تاکنون اقدام قابل توجهی در این زمینه نداشته است و در عمل شرایط تحریم ترانزیتی جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورده است.
شکل ۱: اتصال هند به اروپا از مسیر کشورهای حاشیه خلیج فارس
این ابتکار به دنبال برقراری خطوط مواصلاتی ریلی و جادهای میان رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی و در نتیجه تسریع و تسهیلگری در فرایند عادیسازی روابط اعراب و رژیم صهیونیستی با بهرهگیری از ظرفیت روابط دیرینه رژیم صهیونیستی و هند است و از طرف دیگر با ایفای نقش تعللورزانه هند در توسعه بندر چابهار همزمان تحریم ترانزیتی ایران را دنبال میکند.
ایران بهلحاظ طرح ابتکارات کریدوری در منطقه همواره پیشتاز بوده است، طرح ابتکار کریدور شمال-جنوب در دو دهه گذشته و همچنین ارائه ابتکار ایران-راه شاهدی بر این مدعا است اما آنچه باعث شده است ابتکارات کریدوری ایران نتوانند جایگاه راهبردی خود را بیابند این است که در اجرا و عملیاتی شدن این طرحها به علل داخلی و بینالمللی نظیر بهانهجویی هند در تکمیل بندر چابهار تعلل و وقفه صورت میگیرد. لذا در مقطع فعلی با توجه به طرح کریدورهای رقیب و اهتمام کشورها به تکمیل این کریدورها لازم است با تجدیدنظر در رفتار با شرکای بینالمللی و نگاه جامع به تحولات منطقه اهتمام جدی نسبت به تکمیل پروژههای کریدوری کشور صورت گیرد.
توصیههای سیاستی
با در نظر داشتن نکات مذکور موارد زیر باید مورد توجه ایران باشد:
هند با عبور از خطوط قرمز ایران، تسریع کننده پروژه عادیسازی و تسهیل کننده تحریم ترانزیتی ایران شده است و از اینرو نیازمند واکنش عملیاتی از طرف ایران است؛ درجه این واکنش متناسب با اهمیت موضوع نمیتواند در حد تعارفات دیپلماتیک باقی بماند. تعریف پروژههای مغایر با منافع هند در منطقه یکی از مهمترین واکنشهای ایران به این اقدام هند خواهد بود؛ باتوجه به نوع روابط هند با چین و پاکستان، تشکیل ائتلاف و همکاری مشترک با کشورهای پاکستان و چین و تعریف پروژههای امنیتی، سیاسی و اقتصادی مشترک با چین و پاکستان از جمله مهمترین ابزاری است که میتواند به صورت عملیاتی پیگیری گردد.
استفاده از ظرفیت بازیگران منطقهای و بینالمللی که کریدور عرب-مد در تقابل با منافع ملی آنهاست راهبرد دیگر ایران در مقابله با این کریدور است؛ ائتلاف منطقهای و کریدور عرب – مد به صورت مستقیم در تقابل با منافع کشورهای ترکیه، آذربایجان، پاکستان، چین و روسیه است و از میان این بازیگران چین و ترکیه به طور خاص از لحاظ اقتصادی و سیاسی متضرر خواهند شد و از این حیث منافع آنها با منافع ایران همپوشانی دارد. ترکیه و چین با درک تهدید برخاسته از این ائتلاف منطقهای و بر هم خوردن موازنه قدرت منطقهای به همراه روسیه میتوانند جبههای جدید در برابر این ائتلاف تشکیل دهند. در واقع کریدور عرب – مد علیرغم ماهیت تهدیدزای آن، برای نزدیکی بیشتر ایران و ترکیه و تعریف پروژههای کریدوری اقتصادی در همکاری با چین فرصتی تاریخی پیشروی کشور قرار داده است.
متن سخنرانی دکتر محمدحسین سروش؛ مدیرعامل اندیشکده سرآمد
در کنفرانس بین المللی «بازاندیشی همکاری اتحادیه اروپا و غرب آسیا و شمال آفریقا» در رومانی به شرح زیر است:
تحولات منطقه خاورمیانه نشان می دهد که این منطقه در نظم نوین جهانی جایگاه برجسته ای خواهد داشت. قدرت های بزرگی مانند چین و آمریکا به دنبال ایفای نقشی حیاتی در منطقه هستند. تشکیل ائتلاف های منطقه ای و انعقاد قراردادهای دوجانبه و چند جانبه با کشورهای منطقه در زمینه های اقتصادی، امنیتی و فناوری و تشکیل گروه i2u2 و تلاش آمریکا برای مقابله با نفوذ چین و از سوی دیگر سرمایه گذاری و همکاری اقتصادی چین با عربستان سعودی و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس نشان می دهد که منطقه خاورمیانه یکی از کانون های رقابت قدرت های جهانی در عرصه های مختلف است. امروزه رقابت های ژئوپلیتیکی و کریدورهای حمل و نقل در منطقه به اوج خود رسیده است و شاهد سرمایه گذاری یکجانبه و چند جانبه کشورها برای تکمیل ترانزیت هستیم. کریدور عرب-مد برای اتصال کشورهای عربی به اسرائیل و یونان که ابتدا در گروه i2u2 مطرح شد و سپس در گروه G20، کریدور بندر فاو عراق و «پروژه توسعه راه» به طول ۱۲۰۰ کیلومتر برای اتصال عراق به ترکیه و اروپا، کریدور ترانس خزر و ترانس افغانستان به عنوان مهمترین کریدورها در دست ساخت است.
ایران از لحاظ تاریخی در قلب مسیرهای شمال - جنوب و شرق - غرب و جاده ابریشم قرار داشته و امروز به دنبال تکمیل کریدور شمال جنوب و شرق - غرب است. در این راستا یکی از مسیرهای راهبردی که می تواند مورد توجه ویژه برای مطالعه در مراکز تحقیقاتی قرار گیرد، کریدور ایران - ارمنستان - گرجستان - رومانی است که آسیا را به اروپا متصل می کند و ایران و رومانی در آن نقش ویژه ای خواهند داشت.
موضوع دیگر تغییر اقلیم و افزایش دمای جهانی در تمام نقاط جهان به ویژه در منطقه خاورمیانه است که منجر به خشکسالی و آسیب به محصولات کشاورزی در مناطق مختلف شده است. جنگ اوکراین و محدودیت صادرات غلات نیز بحران امنیت غذایی را تشدید کرده است. کشورها امروز به دنبال همکاری فرامنطقه ای و کشاورزی فراسرزمینی هستند تا این مشکل را حل کنند. به عنوان مثال دو کشور امارات و رومانی با امضای تفاهم نامه همکاری به دنبال دستیابی به امنیت غذایی در کشورهای خود هستند. ایران به عنوان سرزمینی وسیع و حاصلخیز و با داشتن پیشینه کشاورزی درخشان، از ظرفیت بسیار خوبی در فناوری و نیروی انسانی متخصص برخوردار است.
فناوری یکی دیگر از موضوعاتی است که کشورهای منطقه در این زمینه سرمایه گذاری های هنگفتی انجام داده اند. متاورس، صنعت نیمه هادی و هوش مصنوعی به عنوان لبه فناوری در عصر حاضر مورد توجه ویژه کشورهای منطقه قرار گرفته و در این حوزه نیز شاهد تدوین استراتژی های بلندمدت کشورها بوده ایم. در صنعت نیمه هادی، ایران به دلیل داشتن منابع معدنی کمیاب مورد استفاده در این صنعت، منابع سیلیکون و ژرمانیوم می تواند نقش مهمی در زنجیره تامین این صنعت داشته باشند که امروزه مرحله رقابت را پشت سر گذاشت و وارد فاز جنگ بین قدرت های بزرگ شد.
روابط کشورهای منطقه غرب آسیا طی سال های گذشته به سمت همکاری بین کشورها حرکت کرده است و روابط ترکیه، قطر و ایران با عربستان سعودی و امارات در حالی که دوران پرتنشی را پشت سر گذاشت، وارد عصر جدیدی شده است. موارد فوق نشان می دهد که امروز از دوره اتحادهای استراتژیک فاصله گرفته ایم و شاهد تشکیل ائتلاف های کوچک و همکاری دوجانبه یا چندجانبه کشورها در موضوعات راهبردی مانند موارد ذکر شده هستیم. منطقه غرب آسیا هنوز یکی از گلوگاه های حیاتی حمل و نقل و انرژی در جهان است و در نگاه قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای از جایگاه ویژه ای برخوردار است. سال گذشته، اتحادیه اروپا نیز از شراکت استراتژیک با کشورهای حوزه همکاری خلیج فارس رونمایی کرد و همه این موارد نشان دهنده اهمیت خاورمیانه و غرب آسیا در آینده نظم جهانی است.
کلاوس شواب در مقدمه کتاب خود در سال ۲۰۱۶، انقلاب صنعتی چهارم، توصیه کرد که بشریت باید «تغییرات فنآوری چشمگیر را به عنوان دعوتی برای تأمل در مورد اینکه کی هستیم و جهان را چگونه میبینیم، در نظر بگیرد». گزارش ۱۰ فناوری نوظهور برتر سال ۲۰۲۳ پاسخی مداوم به این دعوت برای بهبود وضعیت جهان و انسانهای ساکن در آن است. نیروهای محرک پشت نوآوری های ارائه شده در این گزارش ویژه، شتاب دادن به اتصال جهانی، ظهور هوش مصنوعی، همراه با همگرایی دنیای فیزیکی، دیجیتال و بیولوژیکی است. مطابق با انقلاب صنعتی چهارم، چندین فناوری ذکر شده از داده ها و محاسبات برای ارتقای سلامت عمومی استفاده می کنند. این فهرست به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه هوش مصنوعی باعث بهبود در ارائه خدمات بهداشتی میشود، بهویژه برای کسانی که در مناطقی با منابع کمتر زندگی میکنند. چگونه باتریهای انعطافپذیر فناوریهای پوشیدنی و نمایشگرهای قابل خم شدن را تامین میکنند که دستگاههای پزشکی پوشیدنی و حسگرهای زیستپزشکی را فعال میکنند. و نسل بعدی عصب الکترونیکی که می تواند با میلیون ها سلول به طور همزمان با خیال راحت تر تعامل کند. از آنجایی که مسائل مربوط به سلامت روان در دنیای پس از همه گیری شدیدتر است، فضاهای مشترک مجازی در متاورس، دسترسی جهانی را برای خدمت به نیازمندان تسهیل می کند. در این گزارش، در مورد اینکه چگونه اومیکس فضایی در حال ایجاد نسل جدیدی از «اطلس سلولی» در سطح مولکولی برای کمک به کشف اسرار زندگی است، خواهید آموخت. در یک رویکرد جدید برای درمان، محققان ویروس هایی به نام فاژها را مهندسی می کنند تا سلامت انسان، حیوان و گیاه را تقویت کنند. فراتر از درک و درمان بیماری، ظهور سریع عمومی هوش مصنوعی (AI) پتانسیل بالایی برای افزایش دسترسی و اجرای دانش بشری نشان میدهد. هوش مصنوعی مولد که در ChatGPT و Bard تجسم یافته است، ایجاد محتوای اجتماعی و فنی اصلی را در چند ثانیه نشان داده است. این تواناییها از مدلهای آموزشدیده بر روی محتوای اطلاعاتی گسترده که از وب دریافت میشوند، ایجاد شدهاند. با این حال، مهم است که از مسائل اجتماعی ایجاد شده توسط این قابلیت های «فوق بشری» آگاه باشیم. رفاه انسان نیز در نهایت نیازمند یک سیاره سالم است. با توجه به این نیاز، ۱۰ فناوری برتر شامل حسگرهای پوشیدنی گیاهی است که با بهبود سلامت گیاه، تولید غذا را افزایش می دهد. با تاثیر تغییرات اقلیمی که هرچه بیشتر وخیم تر می شود، دو نوآوری ذکر شده پیشرفت را ارائه می دهند: سوخت پایدار هوانوردی، ساخته شده از منابع بیولوژیکی یا غیر بیولوژیکی، و محاسبات پایدار، که راه را به سمت مراکز داده با کربن صفر خالص هموار می کند. با این حال، نوآوری بسیار بیشتری برای کاهش این تهدید وجودی برای بشریت مورد نیاز است.
دانلود گزارش راهبردی
دکتر علی اصغر پورعزت؛ رئیس دانشکده حکمرانی دانشگاه تهران از اندیشکده های مستقر در پارک اندیشگاهی دانشگاه تهران بازدید کردند.
در این بازدید دکتر حامد زرگر؛ مشاور رئیس دانشگاه تهران الگوها و روشهای مطالعاتی نوینی را تشریح کردند که این اندیشکدهها در پیشبرد اهداف راهبردی شان از آن بهره می برند.
دکتر زرگر با تاکید بر شیوههای جدید رویکرد حل مسئله در این پارک اندیشگاهی تصریح کردند، به محض اینکه مسئلهای توسط نهاد یا سازمان به ما ارجاع شود؛ در دستور کار قرار میگیرد و حول آن موضوع میز تخصصی با سیاستپژوهان و خبرگان اندیشمند آن حوزه تشکیل شده و در کوتاهترین زمان ممکن که اغلب کمتر از هفت روز است پاسخ مناسب تولید شده و به نهاد یا سازمان مربوطه ارائه میشود. دکتر پورعزت نیز ضمن ابراز خرسندی از عملکرد اندیشکدههای مستقر در این مجموعه بر همکاری دوجانبه دانشکده حکمرانی دانشگاه تهران و پارک اندیشگاهی دانشگاه تهران تاکید کردند. در این دیدار؛ دکتر رضا امیدی فر، معاون اجرایی دانشکده حکمرانی دانشگاه تهران نیز دکتر پورعزت را همراهی کردند.
گالری تصاویر
توسط مرکز پژوهشی آرا برگزار می شود؛
نشست تبیین اصلاح مدل حکمرانی با انقلاب فناوری
سومین نشست از سلسله نشست های حکمرانی فناورانه مرکز پژوهشی آرا، یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ از طریق صفحه اینستاگرام این مرکز پخش می شود.
در این نشست که با موضوع انقلاب فناوری و تغییر مدل های حکمرانی برگزار می شود، دکتر سید جواد سادات، مدیر عامل اندیشکده سرآمد و مهندس محمد سخایی، پژوهشگر حوزه فناوری اطلاعات به عنوان دو میهمان برنامه با دکتر ابوطالب صفدری، نویسنده و پژوهشگر حوزه سیاستگذاری و کارشناس میزبان نشست ها در خصوص ضرورت حرکت به سمت فناوری های نوین حکمرانی به بحث و تبادل نظر می پردازند.
نشست های آرا پلاس به همت اندیشکده های مرکز پژوهشی آرا در شب های ماه مبارک رمضان رأس ساعت ۲۳ در صفحه اینستاگرام مرکز پژوهشی آرا به آدرس https://www.instagram.com/ararc_ir/ برگزار می شود.