حامد زرگر رئیس مرکز پژوهشی آرا :
پیچیدگی شرایط بین المللی که بعضا تحت عنوان «گذار جهانی» از آن یاد می شود، ضرورت توجه به روش های خلاقانۀ نوینی را در دیپلماسی جهانی برجسته کرده است. وقایع اخیر در رابطه با جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و انفعال دولت ها در این زمینه همزمان با جریحه دار شدن افکار عمومی و خشم شهروندان آزادۀ جهان بار دگر نشان داد نظمِ در حال تحولِ نظام جهانی با چالش هایی مواجهه است که حل و فصل آنها بدون بازاندیشی در دیپلماسی رسمی و مرسوم ممتنع خواهد بود.
یکی از ظرفیت های نوینی که می تواند پیشگامانه وارد عرصۀ حل مناقشات دیپلماتیک مبتنی بر علم و اندیشه گردد، دیپلماسی علمی و اندیشکده ای است که مبتنی بر کارویژه های متعدد اندیشکده ها این امکان را دارد که با استفاده از تجربه های داخلی، وارد حوزه های سیاست خارجی و روابط بین المللی شده و به تصمیم سازی و تصمیم گیری در روابط فراسرزمینی بپردازد.
البته که بهره گیری از دیپلماسی علمی و فناوری با هدف تامین اهداف و منافع ملی و رسیدن به سطحی از همکاری های بین المللی امر جدیدی نیست و پیشتر توسط دولت ها با استفاده از ظرفیت های دانشگاهی و علمی مورد استفاده قرار گرفته است. آنچه در این میان مورد تاکید نگارنده است، ناظر به دو نکته است: اول استفاده از دیپلماسی علمی در راستای «حل منازعات بین المللی»، مسائلی که مانند مسئلۀ فلسطین تبدیل به ابرچالش بین المللی شده اند و سالهاست دولت ها نسبت به آن در موضع انفعال قرار گرفته اند؛ و دوم بکارگیری ظرفیت «اندیشکده ها» که ساختاری جدید هستند و با وجود آنکه چندان از عمرشان نمی گذرد، به واسطۀ ویژگی هایی مانند بین رشته ای بودن، واسطۀ میان دانشگاه و حاکمیت بودن، ارتباط عمیق و موثر با میدان و جامعۀ مدنی برقرار کردن و توجه به امر مسئولیت اجتماعی، امکانی برای حل چالش ها و مسائل داخلی کشورها گشوده اند.
لذا اندیشکده ها که تاکنون در عمر کوتاهشان، در داخل مرزهای کشورها با استفاده از شبکه سازی نخبگانی و در دستور کار قرار دادن امرِ مسئولیت اجتماعی، تدوین و تنقیح الگوی مطلوب حکمرانی را هدف خویش قرار داده اند، نمی توانند نسبت به الگوی مطلوب حکمرانی در عرصه های جهانی و فجایعی مانند آنچه امروز در غزه می گذرد، بی تفاوت بوده و «مسئولیت اجتماعی» خویش را در قبال جان های کودکانی که سهمشان از زندگی مرگِ دسته جمعی است، نادیده بگیرند.
واقعیت آن است که تاریخ ۷۵ سال گذشته نشان می دهد، آنچه امروز میان رژیم غاصب صهیونیستی و غزه می گذرد، نتیجۀ عدم وجود مواضع شفاف و عدم ورود مقتدرانۀ کشورهای جهان به مسئله است و نظم رسمی و حاکمِ موجود انتخاب کرده است که تماشاچی این معرکۀ خونین باشد. در چنین شرایطی امید به حل مسئله، صرفا با توسل به استراتژی های غیررسمی، پراکنده و پنهانی مانند ظرفیت های اندیشکده ای ممکن می شود و از همین رو ضروری است اندیشکده های جهانی فارغ از روابط دولت ها به میدان آمده و در یک هماندیشی نخبگانی و دغدغه مندانه، ابرمسئلۀ فلسطین را روی میزهای خود قرار دهند؛ چه بسا که پس از این همه سال ظلم و جنایتِ رژیم کودککشِ صهیونیستی، این هماندیشی به همافزایی و حل مسئلۀ فلسطین منجر گردد و یک کودک، و تنها یک کودک فرصت بیشتری برای زیستن در سرزمینش بیابد.