امیرحسین دهقانیان گفت: ما باید قدری نگاه محافظهکارانه را کنار بگذاریم و به حواشی نگاه نکنیم و در این نوبت که مورد تاکید رهبری است نباید اجازه دهیم با ایجاد ابهام در بند آخر برنامه جامع اقدام مشترک، برداشتهای متفاوت و چندپهلو صورت بگیرد و ما را بازی بدهند.
برنامه گفتوگوی سیاسی با موضوع «تاکید رهبر انقلاب در دیدار با فرماندهان سپاه مبنی بر اینکه کاهش تعهدات برجامی با جدیت کامل و به صورت دقیق باید انجام پذیرد» با حضور امیرحسین دهقانان، کارشناس مسائل سیاسی و عضو اندیشکده اسرا از مرکز پژوهشی آرا، روی آنتن شبکه رادیوگفتوگو رفت.
امیرحسین دهقانان با حضور در گفت و گوی سیاسی رادیوگفتوگو اظهار کرد: به طور اساسی نمیتوانیم این موضوع را رد کنیم که اکنون بستری که در آن قرار داریم، بستر جنگ است. یعنی در واقع ما در حال تلاش هستیم تا آنچه که به ناحق از آن دور نگه داشته شدیم، دریافت کنیم و حق خودمان را بگیریم. به طور طبیعی در چنین شرایطی نگاه باید نگاه و دید جنگی باشد. لذا در رفتار با اروپا باید شیوهای را در نظر بگیریم که باعث رعب و وحشت شود.
وی افزود: به عبارتی طرف مقابل باید واقعا فکر کند، اگر حرفی زده شده، پس به آن عمل میشود و صرفاً شو یا نمایش نیست. برای مثال آنها سطح غنیسازی ما را قبل از برجام مقدمهای برای رسیدن به کلاهک هستهای میدانستند، لذا ما باید برای اینکه ترس آنها زیاد شود، این تصورشان را اجرایی کنیم و درصد غنیسازی را بالا ببریم.
پژوهشگر مرکز آرا افزود: در برابر رعب و ترس، نقطه مقابل که به نظرم اثرگذاری بسیار اندکی دارد، همین گامهای محافظهکارانهای است که ما در زمینه کاهش تعهدات برجامی به ویژه در گام سوم برداشتیم. به نظرم برداشتن چنین گامهایی شاید فقط مصرف داخلی داشته باشد.
کارشناس مسائل سیاسی عنوان داشت: در چنین مذاکراتی یکی نقش پلیس خوب را دارد و آن دیگری نقش پلیس بد. یکی از طرفهای مقابل همین که روال به شکلی پیش میرود که نزدیک به نتیجه گرفتن است، زیر میز میزند. چرا چنین رفتاریهایی بروز میدهد؟ برای اینکه تا میتوانند از طرف مقابل امتیاز بگیرند.
دهقانان ادامه داد: در چنین شرایطی تصور میکنم ما هم باید قدری نگاه محافظهکارانه را کنار بگذاریم و به حواشی میدان نگاه نکنیم و قدری از مصلحتاندیشیهایمان فاصله بگیریم و در این نوبت که مورد تاکید رهبری است نباید اجازه دهیم با ایجاد ابهام در بند آخر برنامه جامع اقدام مشترک، برداشتهای متفاوت و چندپهلو صورت بگیرد و ما را بازی بدهند.
وی افزود: حال که طرف مقابل برداشت چند پهلو میکند و با ما قصد بازی دارد، چرا ما باز نکنیم؟ دعوای ما با غرب، دعوای گفتمانی است و تا زمانی که «استقلال»، «آزادی» و «جمهوری اسلامی» باشد، دعواها وجود دارد و فقط زمین بازی عوض میشود و ظاهرشان تغییر پیدا میکند.
امیرحسین دهقانان در پایان اظهار داشت: روزی که به آشتی برسیم، فضا به شکلی خواهد بود که منافع آنها برآورده شود و به گفته رهبری فضای آشتی بین ما و آنها، فضای گرگ و میش است و برای ما مناسب نیست. لذا باید قدری جدیتر موضوع کاهش تعهدات اعمال شود و اگر متصدیان امر قصد جدیت به خرج دادن در این زمینه را ندارند، میتوان آنها را تغییر داد یا خلاصه تصمیمی باید گرفته شود که طرف مقابل احساس واقعی پیدا کند که نمایشی در کار نیست و جدیت زیادی پشت تصمیمات کاهش تعهدات برجامی ایران است.
عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا: تجربه حکایت از آن دارد که انعطاف در برابر آمریکا باعث گستاختر شدنش میشود. همانطور که در برجام به جای اینکه به تعهداتشان عمل کنند، گستاختر از گذشته خواستار پذیرش تعهدات بیشتری از سوی جمهوریاسلامی هستند.
برنامه گفتوگوی سیاسی با موضوع «بررسی و تحلیل تاکید رهبر انقلاب در نفی هرگونه مذاکره با آمریکا و اهداف آمریکا از سیاست فشار حداکثری بر ملت ایران و نتایج آن» با حضور حامد صفایی، کارشناس مسائل بینالملل روی آنتن شبکه رادیویی گفتوگو رفت.
حامد صفایی در مصاحبه با رادیو گفتوگو عنوان کرد: آمریکا با فشار حداکثری به جمهوریاسلامی به دنبال این است که خواستههایش را به مردم ایران تحمیل کند. آن ها باب مذاکره را باز گذاشتند تا آنچه که از طریق فشار نتوانستند به آن دست پیدا کنند، در مذاکره به دست بیاورند. مذاکره آمریکا با جمهوری اسلامی به این شکل نیست که یک امتیاز ما بگیریم و یک امتیاز آنها بگیرند.
وی افزود: آمریکا در مذاکره فرمولش به این شکل است که امتیاز نقد میخواهد و اینطور نیست که تنها به وعده شما اطمینان کند. اگر هم از خواسته آنها امتناع کنید، هوچیگری، فضاسازی رسانهای را ترتیب میدهند که طرف مقابل از مذاکره امتناع کرد و باید دوباره به میز مذاکره برگردد و به همین دلیل فشار حداکثری بستگی به نوع مواجهه ما دارد. اگر از طرف جمهوریاسلامی مقاومت را ببیند که بحث فشار حداکثری تاثیری بر سیاستهای جمهوریاسلامی ندارد، به طور قطع فشار را تعدیل میکند و سیاستهایش را تغییر میدهد.
کارشناس مسائل بینالملل ادامه داد: در این میان آنچه مهم است واکنش ما است، دو نوع رویکرد و سیاست در برابر فشار حداکثری وجود دارد، یک عده بحث سازش، مذاکره و تنشزدایی را در پیش میگیرند و یک عده دیگر بحث مقاومت، تهدیدزدایی و ایستادگی را مطرح میکنند. در این برهه آنچه اکثریت بر آن معتقدند بحث مقاومت و ایستادگی در برابر فشارهای حداکثری آمریکاست.
حامد صفایی گفت: یکسری دلایل برای مذاکره نکردن وجود دارد، نخست اینکه ما یکدوره تجربه مذاکره با آمریکا را داریم، حال بحث این است که شرایط کنونی، شرایطی نیست که بتوانیم مذاکره کنیم و شرایط تهدیدآمیز است. اگر در چنین شرایطی پای میز مذاکره بروید، با دست خالی وارد شدید و از پیش بازنده هستید. از طرفی موضوع مذاکره و عدم اعتماد ما به طرف مقابل مطرح است که این سیگنال را می دهد که در برهه کنونی به سمت مذاکره نرویم.
وی افزود: تجربه مذاکره با آمریکا حاصلش برجام است که این مساله به ما یکسری تجارب داد، نخست اینکه در برجام به این نتیجه رسیدیم که امکان تعامل با آمریکا با این شرایط وجود ندارد، آمریکا کشوری است که تعهدات خودش را زیر پا میگذارد و همانطور که رهبری فرمودند وقتی خرش از پل بگذرد، به ریش من و شما میخندد. در مذاکرات برجام دو سال و نیم صحبتهایی صورت گرفت و توافقی نوشته شد، سپس رئیسجمهوری به کاخ سفید میآید و به راحتی با یک امضاء از این توافق خارج میشود.
کارشناس مسائل بینالملل در مصاحبه با رادیوگفتوگو بیان کرد: برجام نشان داد که دشمنی آمریکا با ما فقط به دلیل مساله هستهای نیست و این دشمنی خیلی عمیقتر است و خود مسئولان آمریکایی عنوان کردند که دروغ در DNA ایرانیان است و مسئول دیگری گفت باید ریشه ملت ایران را خشکاند! این نوع صحبت مسئولان آمریکایی نشان میدهد که اصلا مساله آمریکاییها مساله هستهای ما نیست و اصل آنها دنبال اهداف دیگری هستند. از سوی دیگر تجربه حاکی از آن است که انعطاف در برابر آمریکا باعث گستاختر شدنش میشود.
عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا در مصاحبه با رادیو گفتوگو با اشاره به بازار داغ مذاکره با غرب گفت: در یک تصویر راجع به مذاکرات دیدم که هویجی در دست موش و پنیری در دست خرگوش پنیر است. این تصویر حکایت از آن داشت که طرفین مذاکره با یک بده و بستان ساده کنار خواهند آمد. اما درباره ما و آمریکایی ها، اختلافات ماهوی است و نباید آن را به سطوح شکلی و تاکتیکی فروکاست.
برنامه گفتوگوی سیاسی با موضوع «تحلیل و تبیین مقاومت در اندیشه رهبری به خصوص محور مقاومت در منطقه» با حضور علی خالقی پور، کارشناس مسائل سیاسی و عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا روی آنتن رادیوگفتوگو رفت.
علی خالقیپور در ابتدای صحبت های خود اشاره داشت: تصور میکنم سال گذشته بود که گروه «ب» بیانیه ای علیه ایران صادر کرد مبنی بر اینکه جمهوریاسلامی در خاورمیانه ۱۵ میلیارد دلار خرج کرده است. البته که این مبلغ اغراق است و برای اینکه مردم ما را نسبت به نظام بدبین کنند مطرح شده است. چند روز بعد ترامپ اعلام کرد، آمریکا ۷ تریلیون دلار در خاورمیانه خرج کرده است و این تاسفبار است که با هواپیمای چراغ خاموش در عراق مینشینیم. این موضوع نکته بسیار مهمی است، مقایسه کنید ۱۵ میلیارد دلار کجا و ۷ تریلیون دلار کجا!
این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: مقایسه هزینهای که آمریکا در منطقه خرج کرد با جمهوریاسلامی نشان دهنده یکی از مولفههای پیروزی مقاومت در منطقه است. از آن طرف برخی از مسئولان ما بر این باور هستند چون ما زبان انگلیسی میدانیم غرب به مذاکره با ما تمایل دارد! برجام حاصل چه بود؟ حاصل اینکه جمهوریاسلامی به غنیسازی ۲۰ درصد رسید. در حقیقت با وجود ترور دانشمندان هستهای و حملات سایبری که به نیروگاههای ما داشتند، این مقاومت بود که امکان مذاکره را فراهم کرد. با توجه به جهش ایران در حوزه فناوری هسته ای بود که غرب به مذاکره با ما روی آورد و نه اینکه دولت ما تغییر کرد و یک تیم غربپسند و انگلیسیدان بر سر کار آمد.
عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا عنوان داشت: از یک طرف مقام رهبری بارها در سخنانشان تاکید کردند، دشمنی ما با غرب قائم به شخص نیست. در حالی که برخی از سیاستمداران ما میگویند اوباما خوب بود، اما ترامپ دیوانه است. گروه «ب» فلان است و گروه «ج» بهمان. سیاست آمریکا قائم به شخص نیست، ممکن است روش متفاوت باشد اما هدف همه سیاستگذاران آمریکا یکی است. جان کری هم اخیرا گفته بود ترامپ یک روش اشتباه برای خودش اتخاذ کرد، ما نیز قصد داشتیم بعد از اینکه برجام را امضا کردیم، بگوییم یا مسائل موشکی را قبول کنید یا ما از برجام خارج میشویم.
خالقی افزود: دولت قبلی ایالات متحده قصد داشت با فشار بر افکار عمومی جمهوریاسلامی ناچار کنند سایر مسائل را هم بپذیرد و اگر نپذیرفت تهدید به خروج از برجام کند. اما ترامپ ابتدا خارج شد و بعد پیوستن مجددش را منوط به امتیازدهی بیشتر ایران کرد. لذا رویکرد سیاستمداران آمریکایی نشان میدهد که آنها شیوه و روشی متفاوت دارند، اما در پایان همه یک هدف دارند.
وی افزود: در یک تصویر بسیار مشهوری از مذاکره چنین ترسیم شده که یک موش در برابر یک خرگوش برای مذاکره آمده است که در دست موش هویچ است و در دست خرگوش پنیر. این تصویر حکایت از آن داشت که آنها اختلاف منافع داشتند که بر سر میز مذاکره آمدند، نه اختلاف ذاتی و ماهوی. در حالی که رهبری فرمودند رابطه ما با آمریکا گرگ و میش است و این دقیقا به این موضوع اشاره دارد که ما در ذات و هویت با هم اختلاف داریم و نه صرف منافع.
کارشناس مسائل سیاسی در پایان بیان کرد: دو رویکرد درباره نظام سلطه و استکبار وجود دارد. یکی سازش و دیگری مقاومت. این دو ۱۸۰ درجه با یکدیگر متفاوت دارند. مثلا یکی از این اختلافها تصور تاکتیکی بودن نزاع طرفین است. طرفداران رویکرد سازش بر این باورند که اختلافشان با نظام سلطه و غرب در تاکتیک است، اما انقلابیون و طرفداران مقاومت حرفشان این است که اختلاف با نظام سلطه ماهوی است و در اصل و هویت با هم اختلاف دارند.
عضو دپارتمان سیاسی مرکز آرا پیشنهاد مکرون در میانجیگری میان ایران و آمریکا را یک فریب دانست و گفت: جالب است که درباره این ملاقاتها هیچگونه اطلاعرسانی نمی شود.
برنامه گفتوگوی سیاسی با موضوع «بررسی نقشه آمریکا و فرانسه برای تحمیل مذاکره مجدد به ایران و تلاش برای خنثی کردن تلاش محور مقاومت» با حضور دکتر آرش پاکاندیش، کارشناس مسائل سیاسی و مدرس دانشگاه روی آنتن شبکه رادیوگفتوگو رفت.
عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا در مصاحبه با رادیوگفتوگو اظهار کرد: امروز که فرانسه نقش پلیس خوب را بازی میکند، در سال ۹۲ و در زمان دولت اوباما سختگیرانهترین حرکات را در جریان مذاکرات اعمال کرد و نقش پلیس بد را داشت. اکنون تقسیم کار تغییر پیدا کرده و فرانسه در نقش پلیس خوب ظاهر شده است. برای همین مکرون در جریان اجلاس J7 ادعا میکند که یک بسته پیشنهادی دارد و معتقد است که در برابر توقف گامهای ایران در کاهش تعهدات برجامی، اروپا حرکاتی را در پیش میگیرد.
پاکاندیش افزود: وعده اعتبار ۱۵ میلیون دلاری به ایران داده شد که در اینجا سوال پیش میآید که مکرون که حاضر است اعتبار ۱۵ میلیون دلاری به ایران در ازای یکسری فعالیتها پرداخت کند، چرا وعده چهار میلیون یورویی آنها برای اینستکس عملی نمیشود. با ذکر این مثال میخواهم بگویم پیشنهاد مکرون یک بازی و فریب است و از آن سو ذوقزدگی ایجاد شده در بین یک سری سیاستمداران ما، قابل تامل است. عجیب این استکه درباره اتفاقات رخ داده و ملاقاتهایی که صورت گرفته است، هیچ گونه اطلاعرسانی صورت نمیگیرد.
کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: به نظرم درباره اطلاعرسانی در موضوع سفر به بیاریتز و در خصوص مواضع فرانسه و آمریکا نوعی سانسور هدفمند رخ داده است. این در حالی است که برخی مکالمات و سخنان مطرح شده در این دیدارها و موضع گیری ها به نوعی توهین مستقیم به مردم ایران از است. خبرنگار از ترامپ سوال کرد، منظور از ملاقات با رئیسجمهور ایران در هفتههای آتی چیست؟ ترامپ در پاسخ با لحن تمسخر و گستاخانه میگوید: ایران دچار محدودیت مالی در منابع خود شده. یادتان باشد که من چیزی به آنها پرداخت نمیکنم.
این مدرس دانشگاه اظهار داشت: چرا این سخن ترامپ منعکس نمیشود؟ چرا افرادی علاقهمند هستند سر از پا نشناخته با شتاب به سمت مذاکره بروند! از آنسو پیشنهاد داده شد که ایران ۷۰۰ هزار بشکه نفت به فروش برساند که ترامپ با این پیشنهاد هم مخالفت کرد. اما چرا این موضوعات از نگاه ذوقزده بعضی مسئولان سانسور می شود! در این میان فرانسه و آمریکا به دنبال برجام جدید هستند. آنها میخواهند برجام قبلی کنار گذاشته شود و سناریوی جدیدی به راه بیفتد. زیرا مکرون گفته قصد داریم یک توافق هستهای جدید با ایران منعقد کنیم. ما باید به توافقی گستردهتر برای تامین خواستههای امنیتی برسیم.
وی افزود: فرانسه در نقش واسطه میان ایران و آمریکا به دنبال تامین منافع حداکثری خود است و اصلا به دنبال خواستههای جمهوریاسلامی نیست. اما در این وسط بحثی پیش میآید که ما تا چه زمانی باید تجربه کنیم؟ آزمون و خطا کافی است. در خصوص برجام رهبری کشور به افرادی که مذاکره کردند، بالاترین اجازهها را دادند که در بعضی موارد خط قرمزها نیز رد شد و رهبر انقلاب برای نمونه به آن مذاکره تلفنی نابجا با اوباما اشاره کردند.
آرش پاکاندیش، کارشناس مسائل سیاسی در پایان بیان داشت: چنین مسائلی نشان میدهد ما در یکسری مسائل دچار توهمات یا خوشخیالی هستیم که البته در بعضی از رسانهها بوی خیانت نیز به مشام میرسد. مقام رهبری تاکید کردند که مذاکره سم مهلک برای ماست، قابل توجه است که عده ای برای مذاکره خیز برداشتند. خوشبختانه یک روز پس از دیدار ظریف با مکرون در بیاریتز، ایشان موضع خودشان را اصلاح کردند و رئیسجمهور اعلام کرد تنها در صورت بازگشت ترامپ به برجام و حذف تحریمها با مذاکره موافقت خواهد کرد.
عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا در مصاحبه با رادیو گفتوگو با اشاره به دستگیری هفده جاسوس گفت: خوشبختانه اتفاقاتی که افتاده و ما امروز نتایج آن را میبینیم مایه حیرت دشمن شده که ما ارتباطات امن نفوذیها را نیز شناسایی کردیم.
برنامه گفتوگوی سیاسی با موضوع «بررسی نفوذ وزارت اطلاعات ایران به سیستم امن آمریکاییها» با حضور دکتر آرش پاکاندیش، عضو هیئت علمی دانشگاه، عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا و کارشناس حوزه امنیت روی آنتن رادیوگفتوگو رفت.
آرش پاکاندیش در مصاحبه با رادیوگفتوگو اظهار کرد: مجاهدتهای خاموش در حوزه میدانی و اطلاعاتی کار خودش را میکند اما کسانی که به عنوان مدیران اقتصادی و فرهنگی ایفای نقش میکنند را مردم قضاوت کنند که به چه میزان سعی در دوری از نفوذ دارند و با رویکرد خود توانستند خلاف جهت نفوذ وارد عمل شوند. بارها مقام معظم رهبری فرمودند: یکی از ابزار نفوذ مستقیم از طریق مذاکره با آمریکاست.
وی افزود: اما اینکه حالا یک نهضتی راه افتاده و باز هم نظریه تولید میکنند در رسانههای خودشان و رسانههای برون مرزی و داخلی که من به آنها لقب نوکران بیمزد و مواجب در داخل دادم، اگرچه بعضیها با مزد و مواجب هستند، آنها که بیمزد و مواجبند که دیگر خیلی بدبخت هستند، دایم در شیپور مذاکره میدمند. مذاکره ابزاری در دست امریکایی ها برای نفوذ است و طی این چهل سال مردم با مقاومت و جان فشانی در مقابل نظام سلطه ضرباتی وارد آوردند و لذا جریان امریکایی-صهیونیستی به دنبال انتقام از مردم با ایجاد نارضایتی داخلی است. بحث حمله نظامی کاملا منتفی است اما سال هاست که موضوع جنگ نرم مطرح است و با هوشیاری جامعه اطلاعاتی کشور دستاوردهای بی نظیری در زمینه انهدام و خنثی سازی شبکه های جاسوسی انجام گرفته است.
عضو اندیشکده اسرا ادامه داد: در جنگ نرم برای اینکه کشور کمتر آسیب ببیند و به آن حد آخر نرسیم که همیشه بخواهیم تهاجم بکنیم، همیشه میگویند پیشگیری بهتر از درمان است، اکنون ما مدام در حال درمان هستیم و به این شکل انرژی کشور صرف میشود. بالاخره بودجه و نیروی انسانی نیاز است، بهترین فرزندان این کشور در این زمینه در حال جانفشانی هستند، حال طیفی از آنها برون مرزی به عنوان مدافعین حرم بودند، از آن طرف افرادی هم هستند که آنها مظلومترین افرادند، بدون نام و نشان خدمت میکنند. لذا در اینجا باید فکری به حال گلوگاه مذاکره با آمریکا شود.
این عضو هیئت علمی دانشگاه اظهار داشت: در پاسخ به کسانی که مدام مذاکره با آمریکا را تئوریزه میکنند، در همین دستگیریهای اخیر، همین هفده نفر جاسوس را میبینیم در حالی در عقبه آنها یک شبکه گسترده است. در همه عرصه ها از جمله فروش اطلاعات سایبری، اقتصادی، هستهای و همه اینها که میتواند با زندگی مردم مستقیم و غیرمستقیم در ارتباط باشد دارند فعالیت می کنند. این مونوپل را کدام بستر برای حضور راحت این قبیل افراد فراهم میآورد؟ لذا باید آن مونوپل و کریدور بسته شود. در این میان سفرهای که باز است، باید جمع شود. برخی از آنها در پوشش دانشگاهی، بعضی در کسوت رسانهای با تقسیم کار وارد میدان شدند و با برگزاری کنفرانسهای به ظاهر علمی کریدوری برای عوامل نفوذی فراهم میکنند. تحت عنوان اینکه میخواهیم به شما کمک کنیم تا تبادل علمی اتفاق بیفتد.
وی افزود: این سخنان، حرفهای خیلی خوبی است، اما وظیفه رسانه آگاه و مستقل روشنگری است. به اعتقاد من رسانهها در این حوزه کمکاری کردند. تنها وجه سیاسی مذاکرات را پررنگ کردند، در حالی ما اکنون در دانشگاه حضور داریم و بچههایی که متولدین دهه ۷۰ هستند، بچههای ۱۹ و ۲۰ سال که از مدارس به دانشگاه میآیند، مساله و تلقیشان چیزهای دیگری است. حال باید پرسید رسانه ی مسئول، چه کمکی در تبیین و روشنگری انجام دادهاست؟ رویکرد حرفهای وزارت اطلاعات جمهوریاسلامی در دو موضوع است، نخست موضوع اشراف اطلاعاتی بر جاسوسان داخل کشور و دوم ضربه به شبکه جاسوسی.
این کارشناس حوزه امنیت بیان داشت: در واقع آنچه که وزارت اطلاعات در همکاری با سایر دستگاههای اطلاعاتی کشور در داخل مدیریت میکند که نمونه بارز آن با همین دستگیریهای اخیر که با آن موضوع مرتبط است، سی. ای . ای در دو بخش از بستر اینترنت علیه کشورها استفاده کرد، حملات سایبری و ارتباط امن. ما در این دو حوزه آسیبپذیر بودیم، اما خوشبختانه امروز ارتباطات امن نفوذیها را نیز شناسایی کردیم.