• سال ۲۰۲۴ را به‌واقع می‌توان سال انتخابات‌هایی نامید که سیاست خارجی و تقابل‌های دیپلماتیک و نظامی را دگرگون می‌سازند، مسئله جدید و مهمی نیز در ایالات‌متحده آمریکا (زین‌پس آمریکا) توجه قشر پژوهشگران به‌ویژه تحلیلگران سیاسی را به‌خود جلب کرده است و آن نامزدی دونالد ترامپ (زین‌پس ترامپ)، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا در انتخابات ۲۰۲۴ است. دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ که با شعار «نخست آمریکا» (America First) شروع شد، نوید گسترش همکاری را به بسیاری از کشورها نظیر پادشاهی عربستان سعودی می‌داد. از سویی دیگر به برخی از کشورها همچون جمهوری اسلامی ایران و افغانستان، لطمه‌های بسیاری وارد کرد که برجسته‌ترین آنها، شهادت سردار سلیمانی بوده است. خساراتی که ترامپ به متحدانش وارد کرده همچنان آثارش باقی مانده است؛ به‌طوری‌که اروپا همچنان زخم‌های ناشی از سیاست‌های ترامپ را التیام نبخشیده است، برجام بی‌نتیجه باقی مانده و خروج از توافق اقلیمی پاریس نیز لطمه جدی به جامعه بین‌المللی در قبال مسائل زیست ‌محیطی وارد نموده است. باری، حضور ترامپ به عنوان تک تاز جمهوری‌خواهان سناریوهای بسیاری را در مسائل ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی و ژئوراهبردی ترسیم می‌کند. لذا در یادداشت حاضر به دوره دوم انتخاب ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا ذیل طرح سناریوهای پیش رو اشاره خواهیم نمود. از این رو عنوان یادداشت حاضر «دوره ترامپ ۲.۰» (یعنی دور دوم ترامپ) نیز نام دارد. دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ، تصویری از حمایت بی‌چون و چرای آمریکا از رژیم صهیونیستی را ارائه می‌کند چنانچه به زعم برخی از صاحب‌نظران، اسرائیل به‌مثابه ایالت ۵۳اُم آمریکا است. هدف ترامپ در منطقه آسیای جنوب غربی، عادی‌سازی روابط کشورهای منطقه به‌خصوص کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی است. چنانچه در دوره نخست روابط برخی کشورهای عربی با رژیم مذکور عادی شد. منطقه غرب آسیا. حال سناریویی که می‌توان در خصوص تمام منطقه در نظر داشت آن است که پس از انتخاب برای دور دوم، ترامپ با هماهنگی متحدانش در منطقه عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی را از سر می‌گیرد. علت طرح این سناریو نیز آشفتگی اوضاع در دوره بایدن است. تاریخ تحقق این سناریو را می‌توان روزهای پس از پیروزی در انتخابات و اوایل سال ۲۰۲۵ در نظر گرفت. جمهوری اسلامی ایران. ترامپ در دوران ریاست‌جمهوری قبلی خود سیاست «فشار حداکثری»[۴] علیه ایران را دنبال کرد که شامل تحریم‌های گسترده اقتصادی بود. در صورت پیروزی مجدد، ترامپ این سیاست را ادامه خواهد داد و حتی ممکن است تحریم‌های بیشتری علیه ایران اعمال کند تا فشارها بر ایران افزایش یابد. البته با توجه به فرسایشی شدن و هزینه‌بر بودن تحریم‌ها و اقدامات علیه ایران، ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و خروج یک‌جانبه از برجام، این بار ترامپ با بسته سیاستی جدیدی به ایران می‌پردازد. از سویی دیگر احتمال دارد با گذشت ۱ سال از ریاست‌جمهوری، ترامپ به ایران پیشنهاد مذاکرات پشت درب‌های بسته را ‌دهد و برجام ۲.۰ با ویژگی‌های حقوقی فی‌مابین دو طرف منعقد ‌شود. ترامپ ممکن است به دنبال مذاکره با ایران باشد، اما شرایط سخت‌تری را نسبت به دولت بایدن مطرح کند. او ممکن است خواهان توافقی جامع‌تر باشد که شامل مسائل هسته‌ای، برنامه موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران شود. همچنین مذاکرات ممکن است پیچیده‌تر و طولانی‌تر شود. اعمال فشار علیه همسایگان ایران و تهدید آنها نظیر عراق و ترکیه، راه مذاکرات با ایران را هموار می‌سازد. از سویی دیگر احتمال دارد ترامپ به عربستان برای لغو مراسم حج اولتیماتوم ‌دهد و مادامی که ایران به مذاکره در جهت منافع آمریکا تن ندهد و عربستان نیز از ورود حجاج ایرانی به این کشور جلوگیری نکند، روابط دوستانه آمریکا-عربستان متزلزل ‌شود. حال با وجود جی. دی. ونس، معاون رئیس‌جمهور، که سابقه حضور در ارتش آمریکا را نیز دارد و از جمله سناتورهای تندرو در ایجاد روابط با ایران است، احتمال حضور نیروهای نظامی در اطراف ایران و اختلال در امنیت منطقه‌ای بیشتر می‌شود. نیروهای نظامی آمریکایی در پشت مرزهای شمالی ایران به‌ویژه در نزدیکی مرز با جمهوری آذربایجان که سابقه حضور در سال‌های اخیر را تجربه کرده‌اند به تعدادشان اضافه شده و از این طریق به تهدید امنیت خارجی و داخلی ایران می‌پردازند. فلسطین – لبنان – سوریه. در جریان نسل‌کشی فلسطینیان توسط ارتش اسرائیل (زین‌پس IDF)، درگیر شدن حزب ‌الله لبنان با IDF در بلندی‌های جولان و هدف قرار گرفتن برخی از پایگاه‌های نظامی ایران (سپاه قدس) و حزب‌ الله در لبنان و سوریه، این احتمال وجود دارد که ترامپ در ماه دوم تصدی به منصب ریاست‌جمهوری بودجه‌ای را برای تجهیز نیروهای IDF تخصیص ‌دهد. همچنین در ماه ششم ریاست‌جمهوری نیز حملات به مواضع حزب الله تشدید خواهد شد؛ چنانچه پیشتر نیز بلندی‌های جولان را به‌عنوان جزئی از قلمرو رژیم صهیونیستی شناسایی کرده بود. در ادامه، ترامپ، به کاهش گسترش فجایع در فلسطین پایان خواهد داد. ارائه کمک‌های مالی و تسلیحاتی به رژیم صهیونیستی، خاتمه جنگ در غزه و صلح با فلسطین، نه حماس، از پیش‌شرط‌های ترامپ خواهد بود. عربستان سعودی. ترامپ بارها محمد بن سلمان را با الفاظی چون همکار، دوست خوب و همکار صلح‌جو خطاب قرار داده است. لذا در بدو پیروزی در انتخابات این عربستان سعودی است که پیام تبریک ریاست‌جمهوری را به ترامپ می‌دهد. پیوند مستحکم بین عربستان و آمریکا به بهانه دوستی ترامپ با محمد بن سلمان ایجاد می‌شود و کمک‌های تسلیحاتی نیز برای دفاع از تمامیت ارضی عربستان از سوی آمریکا ارسال خواهد شد. انتظار می‌رود که فناوری و تسهیلات مالی بسیار قابل توجهی به عربستان منتقل و نفت و امتیازات بسیار دیگر به آمریکا در قلمرو سرزمینی عربستان اعطاء ‌شود. این روابط از بدو اعلام پیروزی ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴ گسترده‌تر و دوستانه‌تر از دوره ریاست‌جمهوری بایدن می‌شود. عراق. در ماه‌های اخیر گرایش عراق به آمریکا بیشتر شده و روابط این کشور با ایران رو به سوی تعدیل شدن بیش از اندازه و در مقاطعی سرد شدن می‌آورد. لذا در فاصله زمانی ۳ تا ۶ ماه از تصدی به منصب ریاست‌جمهوری ترامپ، کمک‌های مالی به عراق از سوی آمریکا در قالب بسته کمکی ارائه می‌شود. اما حضور نظامی در این کشور به بهانه جنگ با تروریسم و یا بازدارندگی در قبال ایران کاهش می‌یابد. قیمت نفت عراق برای مشتری آمریکایی پس از گذشت مدت قریب به یکسال از ریاست‌جمهوری ترامپ با کاهش خفیفی مواجه خواهد شد چرا که برای جلوگیری از بسط روابط با ایران – پیش از مذاکره – آمریکا نیاز به سلاحی جز تحریم مستقیم ایران دارد و چه سلاحی بهتر از نفت عراق و وابسته کردن این کشور به کمک‌های مالی در جهت توسعه این کشور. ترکیه. پیروزی ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴ می‌تواند فرصت‌ها و چالش‌های جدیدی برای روابط ترکیه و آمریکا به همراه داشته باشد. نحوه تعامل دو کشور در این دوره بستگی به تحولات داخلی و بین‌المللی و همچنین تصمیمات سیاسی رهبران دو کشور خواهد داشت. اگرچه ترامپ نسبت به بعضی از موضوعات امنیتی حساسیت کمتری نشان می‌دهد، ولی خرید سامانه S-400 توسط ترکیه همچنان می‌تواند موضوع تنش باشد. ممکن است آمریکا تحریم‌های بیشتری را اعمال کند یا فشار بیشتری برای کنار گذاشتن این سامانه به ترکیه وارد آورد. چنانکه ترکیه در سال ۲۰۱۹ از روسیه سامانه موشکی دفاع هوایی S-400 خریداری کرد. این اقدام با واکنش منفی آمریکا مواجه شد و منجر به تعلیق ترکیه از برنامه جنگنده‌های F-35 شد. آمریکا این معامله را تهدیدی برای ناتو و امنیت تجهیزات نظامی غربی می‌دانست. آمریکای تحت رهبری ترامپ، ممکن است به همکاری‌های انرژی با ترکیه، به ویژه در زمینه گاز طبیعی و نفت، توجه بیشتری نشان دهد. این همکاری‌ها می‌تواند به پروژه‌های مشترک جدیدی در حوزه انرژی منجر شود. ترامپ ممکن است تمایل بیشتری به همکاری با ترکیه در مسائل منطقه‌ای، به ویژه در مورد سوریه و مبارزه با گروه‌های تروریستی داشته باشد. این همکاری می‌تواند به توافقات جدیدی در مورد مناطق امن یا نقش ترکیه در بازسازی سوریه منجر شود. امارات متحده عربی. ترامپ در دوران قبلی ریاست‌جمهوری خود روابط نزدیکی با امارات متحده عربی داشت. این روابط نزدیک در صورت پیروزی او ادامه خواهد یافت و همکاری‌های اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک تقویت خواهد شد. ترامپ سیاست فروش تسلیحات پیشرفته به کشورهای خلیج فارس را ادامه می‌دهد. این امر می‌تواند به افزایش توان نظامی این کشورها منجر شود و آن‌ها را در مقابل تهدیدات منطقه‌ای تقویت کند. امارات متحده عربی ممکن است به دنبال تقویت همکاری‌های اقتصادی با آمریکا باشد. این می‌تواند شامل سرمایه‌گذاری‌های مشترک، پروژه‌های زیرساختی، و توافقات تجاری جدید باشد. ترامپ از سیاست‌های اقتصادی که برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی مناسب است، حمایت می‌کند. امارات متحده عربی به دنبال افزایش نقش خود در سیاست‌های منطقه‌ای است. این امر شامل مشارکت فعال‌تر در تلاش‌های صلح منطقه‌ای، حمایت از گروه‌های مختلف و تلاش برای تثبیت امنیت در مناطق ناآرام مانند یمن و لیبی خواهد بود. قطر. قطر روابط خوبی با ایران دارد و این روابط برای توازن قدرت در منطقه مهم است. پیروزی ترامپ و احتمال افزایش فشارهای آمریکا بر ایران می‌تواند قطر را در موقعیت دشواری قرار دهد. این کشور می‌تواند با تقویت روابط نظامی و اقتصادی خود با آمریکا مواجه شود و نقش دیپلماتیک خود را در منطقه افزایش دهد، در حالی که ممکن است با چالش‌های جدیدی از سوی کشورهای همسایه در حاشیه خلیج فارس و افزایش فشارهای آمریکا بر ایران روبرو شود، که قطر را در موقعیت تعادل میان حفظ روابط با ایران و همکاری با آمریکا قرار خواهد داد. در میان سناریوهای مطروحه بروز تنش بسیار با آمریکا و ایجاد روابط پرتنش میان ایران و آمریکا بسیار محتمل خواهد بود. اما روابط بسیار دوستانه آمریکا و عربستان به روابط تازه ترمیم یافته ایران بنابه مسائلی چون حج تیره و سرد نخواهد شد اما به درجه مطلوب نیز نخواهد رسید. روابط آمریکا و عرستان سعودی همچون گذشته می‌شود و از سویی دیگر منطقه شامات نیز تحت تأثیر انتخاب ترامپ و سیاست خارجی وی قرار خواهد گرفت. به‌گونه‌ای که جنگ غزه به تعلیق افتاده و محتمل است که بلندی‌های جولان از سوی ترامپ به رژیم صهیونیستی واگذار ‌شود. لبنان و سوریه نیز به اختلاف با رژیم صهیونیستی در خصوص بلندی‌های جولان ادامه می‌دهند. کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز به روابط دوستانه با آمریکا ادامه خواهند داد و از سود حاصل از نفت خود برای تقویت قوای نظامی‌شان استفاده خواهند کرد. ترکیه نیز که در تلاش برای پیوستن به اتحادیه اروپا است، به عنوان یکی از اعضای ناتو، هر خواسته‌ای از سوی آمریکا را اجابت می‌کند، اما در خصوص حضور نظامی به مفاد پیمان استناد می‌جوید و یکی از نقاطی محسوب می‌گردد که امنیت ایران را به ‌مخاطره می‌اندازد.  
  • نهادهای توسعه‌گر املاک و مستغلات یکی از ارکان اصلی در توسعه صنعت ساختمان به‌ویژه بخش مسکن هستند. توسعه‌گران همچنین به‌عنوان یکی از بازیگران کلیدی در طرح‌های توسعه شهری، تاثیر قابل توجهی در ایجاد تعادل در بازار مسکن و مدیریت عرضه و تقاضا جهت تخصیص بهینه منابع دارند. ازاین‌رو استفاده از تجربه متخصصان و مدیرانی که چندین سال در این حوزه فعالیت کرده و با بخش‌های مختلف دولتی، خصوصی و محلی همکاری داشته‌اند، می‌تواند در راستای اتخاذ سیاست‌های کلان، اهمیت بسیاری داشته باشد. شرکت ریلیتد با مدیریت استفن راس، به دلیل سابقه طولانی در حوزه مسکن و تعهدی که به ساخت مسکن قابل‌استطاعت و جوامع پایدار دارد، از اهمیت و اعتبار ویژه‌ای در این صنعت برخوردار است. شرکت ریلیتد (Related Company) یک شرکت املاک و مستغلات آمریکایی در شهر نیویورک است که در سال ۱۹۷۲ توسط استفن راس به طور انحصاری به‌عنوان یک توسعه‌دهنده مسکن قابل‌استطاعت شروع به کارکرد و امروز یکی از بزرگ‌ترین توسعه‌دهندگان، تأمین‌کنندگان مالی و دارندگان مسکن ارزان‌قیمت و مسکن کارگری است. ریلیتد در حال حاضر، مالک و مدیر بیش از ۵۰۰۰۰ خانه مسکونی ارزان‌قیمت و مسکن کارگری است و مفتخر است که هرگز یک واحد مسکن ارزان‌قیمت را در بازار عرضه نکرده است. ریلیتد در حال حاضر با دارا بودن تقریباً ۳۵۰۰ نیروی حرفه‌ای و بیش از ۶۰ میلیارد دلار دارایی به صورت املاک و مستغلات، به عنوان بزرگ‌ترین مالک زمین و ساختمان در شهر نیویورک شناخته می‌شود. برخی رویکردها و پیشنهادات راهبردی‌ استفن راس در صنعت املاک و مستغلات به قرار زیر است: روابط نهادی و مشارکت بخش خصوصی و عمومی از نظر راس، ارتباط مؤثر توسعه‌گران بخش خصوصی با نهادهای عمومی و مدنی برای پیشبرد سریع‌تر و کارآمدتر پروژه‌های ساخت‌وساز و توسعه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. او ایمان دارد برنامه‌هایی که در آن منابع مالی پایدار، نیازهای جامعه و روابط کارآمد بین سازمانی به‌خوبی دیده شده باشد، سرمایه‌گذاری‌ها برای تمام کنشگران سودآور خواهد بود. باتوجه‌به بحران اخیر در بخش مسکن و افزایش نجومی قیمت آن به‌ویژه در شهرهای بزرگ، همکاری سیاست‌مداران برای تأمین مسکن اهمیت بیشتری یافته است. ازآنجایی‌که ارزش زمین هر روز افزایش می‌یابد، نیاز به افزایش تراکم برای صرفه‌جویی در قیمت زمین نیز به‌تبع آن بیشتر می‌شود. بااین‌حال افزایش تراکم به‌تنهایی نمی‌تواند راهگشا باشد و نیاز به همکاری بیشتر بخش خصوصی و عمومی است. بازار املاک و استراتژی‌های تامین مالی راس در یکی از سخنرانی‌های خود بیان کرده آن چیزی که تمام شرکت‌های توسعه‌گر املاک و مستغلات باید برای موفقیت خود انجام دهند این است که از وجود منابع مالی جایگزین اطمینان حاصل کنند. این موضوع باعث می‌شود که آن‌ها توسعه را برای ذات توسعه انجام دهند و نه برای کسب درآمد و از این طریق چرخه تجارت را پایدار سازند. برای ایجاد چنین پایداری‌ای نیاز است که درآمد حاصل از توسعه را در پروژه‌های بعدی سرمایه‌گذاری کنند تا چرخه ساخت‌وساز به دلیل کمبود منابع مالی متوقف نشود. باتوجه به افزایش شدید نرخ بهره و ایجاد بحران مسکن، یکی از راهکارهای پیشنهادی استفن راس، عرضه املاک مسکونی اعم از اجاره‌ای، رهن و فروشی با درنظرگرفتن گروه‌های درآمدی مختلف و در متراژها، انواع و شرایط متنوع و همچنین ترکیب آن‌ها با سایر کاربری‌ها است. به‌طوری‌که درآمد حاصل از فروش و اجاره واحدهای مسکونی و تجاری در سطح قیمتی بالا به‌عنوان منابع مالی تأمین مسکن برای گروه‌های درآمد پایین و متوسط استفاده شود. با حفظ گروه‌های درآمدی مختلف در مناطق شهری، نیروی کار موردنیاز برای مراکز مهم کسب و کار تامین می‌شود و سرمایه‌گذران مراکز تجاری و اداری تمایل بیشتری به سرمایه‌گذاری و توسعه این مناطق پیدا می‌کنند. چنین استراتژی‌ای نوعی سرمایه‌گذاری غیرمستقیم برای توسعه آتی است. مسکن قابل استطاعت و فرصت‌های توسعه راس معتقد است پشتیبانی از خانوارهایی با سطح درآمد کم و متوسط با ساخت مسکن قابل‌استطاعت می‌تواند منجر به حفظ و تأمین نیروی کار موردنیاز مناطق شهری به‌ویژه در شهرهای کوچک و متوسط شود چرا که می‌تواند نیروی کار ماهر را به این مناطق جذب کند، این برنامه، زمانی محقق می‌شود که توسعه‌گران بتوانند سایر محرک‌های اقتصادی و جاذب جمعیت همچون دانشگاه‌ها، مراکز تجاری و کسب‌وکارها را نیز در جریان توسعه جدید به این مناطق جذب کنند. او توسعه‌گران و سرمایه‌گذاران را تشویق می‌کند که هسته مرکزی فعالیت‌هایشان را به خلق محلات پایدار و حمایت از افرادی که در این محلات زندگی می‌کنند معطوف کنند. زمین‌های قهوه‌ای و متروکه در شهرها همواره به‌عنوان پتانسیل‌های توسعه موردتوجه مدیران شهری و توسعه‌گران بوده‌اند. استفن راس دراین‌خصوص همواره بر اهمیت برنامه‌ریزی و همکاری چندجانبه نهادهای ذی‌نفوذ تأکید کرده است. آنچه در توسعه این زمین‌ها جهت تأمین مسکن موردنیاز شهرها ضروری است، وجود برنامه اقتصادی کارآمد با همکاری متخصصین و کسب‌وکارهای فعال جهت اطمینان از درآمد پایدار محلات برای توسعه آتی و نگهداری از مسکن‌های قابل‌استطاعت ساخته شده است. نکته دیگری که باید موردتوجه قرار گیرد این است که چرخه توسعه این مناطق نباید متوقف شود و راه‌حل آن ارتباط دائمی توسعه‌گران و سرمایه‌گذاران با نهادهای عمومی و مدنی مستقر در منطقه است. به این طریق که با سرمایه‌گذاری در زیرساخت و کسب درآمد پایدار از این طریق و یا حفظ مالکیت واحدها و اجاره‌ آن‌ها چه در بازار قابل‌استطاعت چه در بازار آزاد، همواره منافع بخش خصوصی با توسعه پایدار منطقه درگیر باشد. رویکرد پایداری در صنعت ساختمان از نظر استفن راس، یکی از مسئولیت‌های توسعه‌دهندگان زمین و املاک این است که با توسعه تولید، انتقال و راه‌حل‌های تجدیدپذیر در مقیاس بزرگ، انرژی سبز را مستقیماً به شهرها و جوامع محلی ‌آورند و انرژی پاک و قابل‌اعتماد را در دسترس همه قرار دهند. تغییرات اقلیمی یکی از مهم‌ترین پدیده‌هایی است که فعالیت صنعت ساخت‌وساز و توسعه باید آن را در مرکز توجه خود قرار دهد. راس همچنین بیان می‌کند که توسعه‌گران باید به طور فعال اقداماتی را برای کاهش مصرف انرژی از طریق طراحی کارآمد و استانداردهای مقاوم‌سازی و تولید انرژی تجدیدپذیر انجام دهند، نوسانات قیمت را از طریق مدیریت انرژی و تولید متوازن کنترل کنند و ریسک‌های مالی و فنی پروژه‌ را از طریق تجزیه‌وتحلیل و بهبود مصرف انرژي به حداقل برسانند. بنابراین، باتوجه به درس‌آموخته‌های یکی از بزرگ‌ترین و موثرترین توسعه‌گران حوزه املاک و مستغلات می‌توان گفت که توجه به تامین مسکن قابل‌استطاعت، پایداری و همکاری بخش عمومی-خصوصی، نقشی برجسته در توسعه املاک و مستغلات دارد. همچنین اتخاذ رویکردهای مبنی بر تأمین مالی پایدار، افزایش تراکم و جذب نیروی کار ماهر به مناطق شهری با ایجاد محلات پایدار می‌تواند به رشد و پیشرفت این صنعت در کشور کمک بسزایی کند. PDF