پژوهشگر حقوق عمومی: غرب به دنبال منافع خودش است و ما نمی توانیم توقع داشته باشیم نگاهشان را عوض کنند. ما باید خودمان را از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی و ... اصلاح کنیم و ارتقا بدهیم.
مسعود ابراهیمی در مصاحبه با برنامه گفتگوی سیاسی که با عنوان «بررسی ابعاد ضعف اروپا در مقابل آمریکا» از آنتن رادیو گفت و گو پخش می شد، با تاکید بر اینکه مذاکره با غرب بدون رعایت مقدمات داخلی آن پیشاپیش محکوم به شکست و خسارت است، خاطرنشان کرد: مادامی که اقتصاد داخلی، سرمایه اجتماعی، توان علمی و تکنولوژیک و ... به حدی از استقرار و ضمانت پایداری نرسیده باشد، مذاکره با غرب یعنی با دست خالی به میدان نبرد رفتن!
این پژوهشگر حقوق عمومی با این مقدمه که می خواهد جمله ای را بگوید که چندان زیبا نیست اما واقعیت است گفت: اگر صلح و آرامش می خواهیم باید همواره آماده پیکار در همه زمینه ها باشیم. وی سپس در تشریح این جمله گفت: ما اگر دنبال آسایش و به دست آوردن حقوق حقه خودمان در عرصه بینالمللی هستیم، ناچار هستیم از این که در همه عرصه ها از جمله اقتصادی، فرهنگی، علمی، نظامی و ... خودمان را در بالاترین سطح آمادگی در مواجهه با تهدیدات قرار دهیم.
ابراهیمی درباره مدل تعامل آمریکا و اروپا که پس از شکست برجام موضوع بسیاری محافل است گفت: سه سناریو در این باره وجود دارد. اول اینکه به واقع اروپا در برخی زمان ها و مسائل مرعوب آمریکا بوده و هست. چه اینکه اروپایی ها آمریکاییها را بهتر از هر ملت دیگری می شناسند و می دانند که آمریکا به هیچ هیچ خط قرمزی به جز منافع خودشان ندارند. سناریوی دوم تشریک مساعی بین اوپا و آمریکا است. مانند مذاکرات منتهی به برجام که نقش پلیس خوب و بد بین طرف های غربی تقسیم شده بود. سناریوی سوم هم که اغلب از آن غافل هستند این است که بسیاری موارد اروپایی ها به کیاست خاصی آمریکا را جلو می اندازند تا از طریق آن ها منویات خودشان پیگیری کنند و در برجام هم علیرغم اینکه اغلب تحلیلگران روی سناریوهای اول و دوم مانور میدادند به نظر بنده سناریوی سوم هم دور از ذهن نیست.
ابراهیمی در ادامه تأکید کرد: علیرغم مسائل مطروحه ما باید وظیفه خود را به درستی انجام بدهیم. غرب به دنبال منافع خودش است و از نگاه خودشان اعمالشان مشروع است و ما نمی توانیم توقع داشته باشیم دیدگاهشان را عوض کنند. ما باید خودمان را از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی و ... اصلاح کنیم و ارتقا بدهیم. در مذاکره، غرب مانند حریفی است که از نقاط ضعف طرف مقابلش خبر دارد و مدام از آن نواحی برای به زانو در آوردنش اقدام می کند. تا زمانی که موارد مذکور اصلاح نشود و ارتقا نیابند، مذاکره با غرب شکست از پیش تضمین شده است!
وی افزود: ما باید از همه ظرفیت های دیپلماتیک و امکاناتی که حقوق بینالملل به ما می دهد استفاده کنیم؛ اما واقعبینانه و نه در پس پرده خوشبینی. غرب با داشتن اَبَر رسانه های خویش حقوق بینالملل را آن طور که مطلوبش است می سازد و تفسیر می کند. در همین ماجرای حمله ایالات متحده به عراق، علیرغم مخالفت صریح دبیر کل فقید سازمان ملل آقای کوفی عنان، آمریکاییها ماده ۵۱ منشور ملل متحد درباره «دفاع مشروع» را طوری تفسیر کردند که بتوانند به عراق حمله کنند! این یعنی غرب و خاصه آمریکا حقوق بینالملل را نیز صرفا وسیله ای برای پیشبرد اهداف خود در سطح بینالمللی می داند.
ابراهیمی با انتقاد از دستگاه دیپلماسی کشور گفت: دنیا را نباید محدود به غرب بدانیم. قاره های دیگر از جمله آفریقا و قاره خودمان آسیا پر از پتانسیل های بکر اقتصادی و اجتماعی است. نوع ملت های این نواحی ملت هایی هستند که با ما مشترکات تمدنی دارند و روحیه سیاسی آنان طوری است که واقعا اهل مذاکره و مبادله هستند و منفعتطلبی یک طرفه.
ابراهیمی در پایان گفت: زمان آن فرا رسیده است که دعوت از ملت ها به ایستادگی و مقاومت از طریق حرف و سخن جای خودش را به ارائه الگو و تجربه عینی بدهد. ما با رساندن اقتصاد، فرهنگ و جایگاه علمی خویش به نقطه مطلوب می توانیم دیگر ملت ها را با خود همراه کنیم. در حقیقت اقدامات سلبی باید جای خودش را به ساز و کارهای ایجابی دهد.
محمدمهدی سلیمی، عضو اندیشکده اسرا و کارشناس مسائل سیاسی و رسانه گفت: اروپاییها هنوز کاری درباره تعهدات برجام انجام نداده، قدم به قدم برای ما شرطگذاری میکنند. برای همین به نظرم رویکرد اروپاییها برای برداشتن هر قدم کوچک به همراه شرطهای پی در پی قدری برای ما خطرناک است.
برنامه گفتوگوی سیاسی با موضوع «تحلیل مواضع اروپایی ها برای نگه داشتن ایران در برجام» با حضور محمدمهدی سلیمی، استاد روابط بینالملل دانشگاه روی آنتن رادیوگفتوگو رفت.
محمدمهدی سلیمی در مصاحبه با رادیوگفتوگو بیان کرد: اروپا اقدام عملی برای برطرف کردن نیازها و خواستههای اقتصادی ایران انجام نمیدهد. اگرچه به نوعی میخواهد نقش پلیس خوب را بازی بکند، اما اگر از یک زاویه دیگر به موضوع اینستکس نگاه کنیم، نیازمند بررسی و شناخت جنس دیپلماسی آمریکا و اروپاست. زیرا نیازهای اساسی اروپا در حوزه اقتصادی و امنیتی به آمریکا باعث میشود که آنها نتوانند اقدامات عملی درباره کاهش نیازهای اقتصادی ایران انجام بدهند. از آنجا که آمریکا سهم به سزایی در حوزه اقتصادی و امنیتی دارد، این سهم به سزا باعث شده اروپا قادر به اقدام عملی برای برطرف کردن مشکلات اقتصادی ایران نباشد.
عضو اندیشکده اسرا افزود: حال باید دید جمهوریاسلامی با برجام چه می کند که در عین حال منجر به باز شدن پروندهاش در شورای امنیت نشود و یکسری اقدامات عملی برای برطرف کردن نیازهای مالیاش انجام دهد؟ از سوی دیگر در تعهدات برجامی کشورهای اروپایی اشکالاتی وجود دارد. نخست اینکه در صورت برطرف نشدن مشکلات مالی و اقتصادی ایران، اروپا به شکلی جبران بکند؟ هنوز در این رابطه قدم قابل اعتنایی برداشته نشده است. از سوی دیگر نفت که مهمترین و اساسیترین نیازهای اقتصادی و تجاری ما را مرتفع میکند، فروش آن به راحتی ممکن نیست. حال آنکه قرار بود، اروپا راه حلی برای این مشکل ارائه کند. دریغ از یک قدم عملی!
استاد روابط بینالملل ادامه داد: بر خلاف برخی از کارشناسان، با خوشبینی در عرصه بینالملل آن هم در برابر کشورهایی مانند آمریکا مخالف هستم. اروپاییها نیز تنها میخواهند نقش پلیس خوب را بازی کنند. آنها تعهدات برجامی خود را آنقدر کش دادند تا تحریمهای دوباره آمریکا تثبیت شود. همانطور که قبلا اشاره کردم اروپا وابستگیهای زیادی در حوزه اقتصاد و امنیت به آمریکا دارد، اما هم میخواهد جمهوریاسلامی را در برجام نگه دارد و هم به دنبال حفظ حمایت های آمریکاست.
محمدمهدی سلیمی گفت: حقوق بینالملل ماحصل همکاریهای متقابل کشورهاست و یکجانبه نیست. بالاخره اروپا از شرایطی برخوردا است که میتواند برادریش را ثابت کند، اما در این این میان هر قدم کوچک اروپاییها مسائلی برای ما به همراه داد. برای مثال در هر قدمی بحث شفافیت مالی را پیش می کشند و به دنبال آن بحث FATF را پررنگ می کنند. اروپاییها هنوز کاری درباره تعهدات برجام انجام نداده، قدم به قدم برای ما شرطگذاری میکنند. برای همین به نظرم رویکرد این مدل تعامل اروپایی ها برای ما خطرناک خواهد بود.
عضو اندیشکده اسرا در پایان اظهار داشت: به نظرم با سابقهای که از آمریکا و اروپا داریم، در شرایط کنونی راه حل ما دیپلماسی متحرک و هدفمند است. به شرطی که محاسبات ما در عرصه بینالملل بسیار دقیق باشد. باید معاملهگر خوبی باشیم و ادبیات ما در مذاکره به سمت معامله برود. یعنی وقتی چیزی می دهیم، قرار است چه چیزی عایدمان بشود؟ در حالی که با کشورهای مواجه هستیم که در عرصه بینالملل کاملا واقعگرایانه فعالیت میکنند. از طرفی ما باید نگاه همه جانبه به جهان داشته باشیم. نباید گزینشی عمل کرد. ضمن اینکه تعریف مشخصی از اهدافمان داشته باشیم. در این صورت است که قادر خواهیم بود کنشگری فعالانه در عرصه بینالملل داشته باشیم.
محمدکاظم عبدالحمیدی، عضو اندیشکده اسرا و کارشناس مسائل سیاسی: بعد از حمله آمریکا به عراق بیش از صد گروه مسلح و افراطی در عراق بوجود آمد. تشکیل این گروهها واکنشی به اشغال عراق بود که از جمله میتوان زرقاوی را محصول مستقیم حمله آمریکا به عراق دانست.
برنامه گفتوگوی سیاسی با موضوع بررسی و تحلیل شگردهای دشمن در اشاعه اسلامهراسی در رسانههای بیگانه و فضای مجازی در حضور محمدکاظم عبدالحمیدی، کارشناس مسائل سیاسی و رسانه روی آنتن شبکه رادیو گفتوگو رفت.
محمدکاظم عبدالحمیدی، پژوهشگر مرکز پژوهشی آرا در آغاز اشاره کرد: اگر ماهیت و عملکرد گروههای افراطی خاورمیانه مانند القاعده و داعش به طور جامعهشناسانهتر و عمیقتری بررسی شوند متوجه تأثیر شرایط و مسائل منطقه بر آن ها می شویم. یعنی شرایطی که برخی قدرت به ویژه آمریکا در منطقه ایجاد کرده اند. در حقیقت تندروی در منطقه، محصول حضور غرب است نه علت آن.
کارشناس مسائل رسانه ادامه داد: پس از بهرهبرداری از ایجاد این گروه ها برای حضور در منطقه و استفاده از منابع این نقطه، قدرت های بزرگ از همین گروه ها برای هدف بعدی یعنی اسلام هراسی استفاده می کنند. در این باره رسانههای غربی از سه تاکتیک به طور کلی بهره میگیرند. تحریف، بزرگنمایی و نهایتاً جایگزینی است؛ جایگزینی به معنای ارائه الگوهای بدیع و غیرواقعی از اسلام می باشد.
وی افزود: غرب نخستین گروههای افراطی در منطقه را برای مقابله با شوروی در افغانستان ایجاد کردند. همین اخیراً رئیسجمهور فعلی آمریکا، رئیسجمهوری سابق این کشور را مسئول ایجاد داعش مطرح می کند. گذشته از ایجاد مستقیم گروه های تندور، گاهی نیز به طور غیرمستقیمی و با تمرکز به مقوله محرومیت مقدمات ایجاد این گروه ها از جانب غرب فراهم می شود. این محرومیت میتواند از فقر اقتصادی تا محرومیت از قدرت سیاسی و شئونات اجتماعی باشد.
کارشناس مسائل سیاسی و رسانهای ادامه داد: بعد از حمله ۲۰۰۳ ایالات متحده به عراق بیش از صد گروه مسلح و افراطی در عراق شکل میگیرد. تشکیل این گروهها واکنشی به اشغال عراق توسط نیروی بیگانه است و اگر واکنشی صورت نمیگرفت و تخریبی نبود، اتفاقات بعدی در عراق رخ نمیداد. زرقاوی محصول مستقیم حمله آمریکا به عراق است. اگرچه در این باره باید گفت گاهی اوقات برخورد رادیکالی و تحقیر خرده فرهنگها و نگاه درجه دو به سایر فرهنگها طبیعی است که گروههایی را به سمت تندروی سوق میدهد.
محمدکاظم عبدالحمیدی گفت: وقتی جوامع اروپایی از جمله انگلیس و ... را بررسی میکنید، طبق آمار رسمی بیشترین نرخ بیکاری، کمترین درآمد سرانه و بدترین وضعیت به لحاظ بهداشتی، فرهنگی و آموزشی متعلق به مسلمانان است. لذا طبیعی است بر اثر وضعیت بد محرومیت و تحقیر خرده فرهنگها به واکنش رادیکال آنها منجر میشود که اتفاقاً غرب هم روی همین مسئله به طور ویژه سرمایهگذاری کرده است.
وی افزود: خشونت سیاسی که در آشوب وجود دارد، سازمان نیافته است و ویژگیاش در این است که مشارکت مردمی بالایی دارد. چنین ویژگی را در گروههای تروریستی و افراطی نمیبینیم. در واقع نه غیرسازمان یافته هستند نه مشارکت مردمی بالایی دارند. اینجا یک شبه توطئهای در میان است. یعنی یک عامل بیرونی دارد آشوب را رقم میزند که خشونت سیاسی مردمی را به گروه های مسلح و تروریستی به صورت سازمان یافته بدل می کند که البته این وضعیت به خودی و خود باعث کمرنگ شدن حضور مردم می گردد. همین چیزی که امروز در گروههای افراطی منطقه میبینیم که سازمان یافته است و ساختار و منابع مالی مشخص دارند، اما مشارکت مردمی ندارد که حاکی از وجود توطئه بیرونی است.
پژوهشگر مطالعات امنیتی مطرح کرد: تخطئه کسانی که بر نگاه درست و ارزش ها پافشاری می کنند مکمل نفوذ جریانی است که رهبری همیشه درخصوص آن هشدار داده اند.
برنامه گام دوم انقلاب اسلامی و فرآیندهای تحول و پیشرفت با حضور آرش پاک اندیش ، مدرس دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی و عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا روی آنتن شبکه رادیوگفتوگو رفت.
آرش پاک اندیش در آغاز با بیان اینکه به اذعان همه در حوزه قانونی و برنامه ای مشکل و کمبودی نداریم، عنوان کرد : این قوانین و آیین نامهها در عرصه نظری خیلی خوب نگاشته شده است اما اینکه چرا به مرحله عمل نمی رسد جای بحث دارد. در واقع بخش بزرگی از تحولاتی که بر اساس اسناد بالادستی در حوزه های مختلف وجود داشته است عملیاتی نشده است.
وی افزود: رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم، بی توجهی به شعارهای انقلابی در برخی از برهه های تاریخ را متذکر شده اند. این برهه ها باید توسط ما شناسایی شوند تا غفلت ها و در برخی موارد خیانت های آن زمان ها هویدا شود.
این مدرس دانشگاه خاطر نشان کرد: اگر بهترین برنامه در دست افراد با کفایت قرار نگیرد و به طور مشخص قوه اجراییه در اختیار جریان انقلابی یعنی جریانی که به استقلال کشور بیاندیشد قرار نگیرد و دانشمندان بومی و متعهد در تصمیم گیری ها دخالت داده نشوند، پیشرفتی در اجرای برنامه ها حاصل نخواهد شد.
پاک اندیش در بخش دیگری از صحبت های خود در رادیو گفت و گو، جوانان و دانشگاهیان را مهمترین موتور محرکه پیشرفت کشور دانست و عنوان کرد: در بیانیه گام دوم ۴۱ مرتبه کلمه جوان تکرار شده است که از نظر اهمیت تاکید در درجه سوم پس از اسلام و انقلاب قرار دارد.
وی اضافه کرد: رهبری در سال های اخیر به مسئولان و دست اندرکاران تاکید کرده اند که نیروهای وفادار به انقلاب باید مورد حمایت قرار بگیرند. تخطئه کسانی که بر نگاه درست و ارزش ها پافشاری می کنند مکمل نفوذ جریانی است که رهبری همیشه درخصوص آن هشدار داده اند. در واقع اگر جوانان انقلابی از میدان خارج شوند موتور محرکه انقلاب از کار خواهد افتاد.
کارشناس مسائل سیاسی با تاکید بر اینکه همواره در معرض آماج توطئه ها و نفوذ قرار داریم، اظهار کرد: نفوذ همیشه به صورت به کار گماردن جاسوس فردی نیست. گاه نفوذ یک جریان است که به معنای ایجاد تحول در نگرش و ذهن مسئول است و نقطه هدف نفوذ جریانی همانا نخبگان، تصمیم گیران و تصمیم سازان هستند.
پاک اندیش در پایان برنامه گام دوم رادیو گفت و گو تاکید کرد : نابرابری و بی عدالتی در رژیم طاغوت سبب شد مردم به سمت نگاهی گرایش پیدا کنند که پرچمدار آن امام خمینی(ره) و با عدالتخواهی گره خورده بود. مقصود از نگاه انقلابی که گاهی از دید عوام، سطحی و شعاری به نظر می رسد، همین آرمان های اصیلی است که انقلاب اسلامی بر اساس آن پدید آمده است و ما هر زمان که از آرمان های انقلابی فاصله گرفتیم دچار خسران شده ایم.
امیرحسین دهقانیان گفت: ما باید قدری نگاه محافظهکارانه را کنار بگذاریم و به حواشی نگاه نکنیم و در این نوبت که مورد تاکید رهبری است نباید اجازه دهیم با ایجاد ابهام در بند آخر برنامه جامع اقدام مشترک، برداشتهای متفاوت و چندپهلو صورت بگیرد و ما را بازی بدهند.
برنامه گفتوگوی سیاسی با موضوع «تاکید رهبر انقلاب در دیدار با فرماندهان سپاه مبنی بر اینکه کاهش تعهدات برجامی با جدیت کامل و به صورت دقیق باید انجام پذیرد» با حضور امیرحسین دهقانان، کارشناس مسائل سیاسی و عضو اندیشکده اسرا از مرکز پژوهشی آرا، روی آنتن شبکه رادیوگفتوگو رفت.
امیرحسین دهقانان با حضور در گفت و گوی سیاسی رادیوگفتوگو اظهار کرد: به طور اساسی نمیتوانیم این موضوع را رد کنیم که اکنون بستری که در آن قرار داریم، بستر جنگ است. یعنی در واقع ما در حال تلاش هستیم تا آنچه که به ناحق از آن دور نگه داشته شدیم، دریافت کنیم و حق خودمان را بگیریم. به طور طبیعی در چنین شرایطی نگاه باید نگاه و دید جنگی باشد. لذا در رفتار با اروپا باید شیوهای را در نظر بگیریم که باعث رعب و وحشت شود.
وی افزود: به عبارتی طرف مقابل باید واقعا فکر کند، اگر حرفی زده شده، پس به آن عمل میشود و صرفاً شو یا نمایش نیست. برای مثال آنها سطح غنیسازی ما را قبل از برجام مقدمهای برای رسیدن به کلاهک هستهای میدانستند، لذا ما باید برای اینکه ترس آنها زیاد شود، این تصورشان را اجرایی کنیم و درصد غنیسازی را بالا ببریم.
پژوهشگر مرکز آرا افزود: در برابر رعب و ترس، نقطه مقابل که به نظرم اثرگذاری بسیار اندکی دارد، همین گامهای محافظهکارانهای است که ما در زمینه کاهش تعهدات برجامی به ویژه در گام سوم برداشتیم. به نظرم برداشتن چنین گامهایی شاید فقط مصرف داخلی داشته باشد.
کارشناس مسائل سیاسی عنوان داشت: در چنین مذاکراتی یکی نقش پلیس خوب را دارد و آن دیگری نقش پلیس بد. یکی از طرفهای مقابل همین که روال به شکلی پیش میرود که نزدیک به نتیجه گرفتن است، زیر میز میزند. چرا چنین رفتاریهایی بروز میدهد؟ برای اینکه تا میتوانند از طرف مقابل امتیاز بگیرند.
دهقانان ادامه داد: در چنین شرایطی تصور میکنم ما هم باید قدری نگاه محافظهکارانه را کنار بگذاریم و به حواشی میدان نگاه نکنیم و قدری از مصلحتاندیشیهایمان فاصله بگیریم و در این نوبت که مورد تاکید رهبری است نباید اجازه دهیم با ایجاد ابهام در بند آخر برنامه جامع اقدام مشترک، برداشتهای متفاوت و چندپهلو صورت بگیرد و ما را بازی بدهند.
وی افزود: حال که طرف مقابل برداشت چند پهلو میکند و با ما قصد بازی دارد، چرا ما باز نکنیم؟ دعوای ما با غرب، دعوای گفتمانی است و تا زمانی که «استقلال»، «آزادی» و «جمهوری اسلامی» باشد، دعواها وجود دارد و فقط زمین بازی عوض میشود و ظاهرشان تغییر پیدا میکند.
امیرحسین دهقانان در پایان اظهار داشت: روزی که به آشتی برسیم، فضا به شکلی خواهد بود که منافع آنها برآورده شود و به گفته رهبری فضای آشتی بین ما و آنها، فضای گرگ و میش است و برای ما مناسب نیست. لذا باید قدری جدیتر موضوع کاهش تعهدات اعمال شود و اگر متصدیان امر قصد جدیت به خرج دادن در این زمینه را ندارند، میتوان آنها را تغییر داد یا خلاصه تصمیمی باید گرفته شود که طرف مقابل احساس واقعی پیدا کند که نمایشی در کار نیست و جدیت زیادی پشت تصمیمات کاهش تعهدات برجامی ایران است.
عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا در مصاحبه با رادیو گفتوگو با اشاره به بازار داغ مذاکره با غرب گفت: در یک تصویر راجع به مذاکرات دیدم که هویجی در دست موش و پنیری در دست خرگوش پنیر است. این تصویر حکایت از آن داشت که طرفین مذاکره با یک بده و بستان ساده کنار خواهند آمد. اما درباره ما و آمریکایی ها، اختلافات ماهوی است و نباید آن را به سطوح شکلی و تاکتیکی فروکاست.
برنامه گفتوگوی سیاسی با موضوع «تحلیل و تبیین مقاومت در اندیشه رهبری به خصوص محور مقاومت در منطقه» با حضور علی خالقی پور، کارشناس مسائل سیاسی و عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا روی آنتن رادیوگفتوگو رفت.
علی خالقیپور در ابتدای صحبت های خود اشاره داشت: تصور میکنم سال گذشته بود که گروه «ب» بیانیه ای علیه ایران صادر کرد مبنی بر اینکه جمهوریاسلامی در خاورمیانه ۱۵ میلیارد دلار خرج کرده است. البته که این مبلغ اغراق است و برای اینکه مردم ما را نسبت به نظام بدبین کنند مطرح شده است. چند روز بعد ترامپ اعلام کرد، آمریکا ۷ تریلیون دلار در خاورمیانه خرج کرده است و این تاسفبار است که با هواپیمای چراغ خاموش در عراق مینشینیم. این موضوع نکته بسیار مهمی است، مقایسه کنید ۱۵ میلیارد دلار کجا و ۷ تریلیون دلار کجا!
این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: مقایسه هزینهای که آمریکا در منطقه خرج کرد با جمهوریاسلامی نشان دهنده یکی از مولفههای پیروزی مقاومت در منطقه است. از آن طرف برخی از مسئولان ما بر این باور هستند چون ما زبان انگلیسی میدانیم غرب به مذاکره با ما تمایل دارد! برجام حاصل چه بود؟ حاصل اینکه جمهوریاسلامی به غنیسازی ۲۰ درصد رسید. در حقیقت با وجود ترور دانشمندان هستهای و حملات سایبری که به نیروگاههای ما داشتند، این مقاومت بود که امکان مذاکره را فراهم کرد. با توجه به جهش ایران در حوزه فناوری هسته ای بود که غرب به مذاکره با ما روی آورد و نه اینکه دولت ما تغییر کرد و یک تیم غربپسند و انگلیسیدان بر سر کار آمد.
عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا عنوان داشت: از یک طرف مقام رهبری بارها در سخنانشان تاکید کردند، دشمنی ما با غرب قائم به شخص نیست. در حالی که برخی از سیاستمداران ما میگویند اوباما خوب بود، اما ترامپ دیوانه است. گروه «ب» فلان است و گروه «ج» بهمان. سیاست آمریکا قائم به شخص نیست، ممکن است روش متفاوت باشد اما هدف همه سیاستگذاران آمریکا یکی است. جان کری هم اخیرا گفته بود ترامپ یک روش اشتباه برای خودش اتخاذ کرد، ما نیز قصد داشتیم بعد از اینکه برجام را امضا کردیم، بگوییم یا مسائل موشکی را قبول کنید یا ما از برجام خارج میشویم.
خالقی افزود: دولت قبلی ایالات متحده قصد داشت با فشار بر افکار عمومی جمهوریاسلامی ناچار کنند سایر مسائل را هم بپذیرد و اگر نپذیرفت تهدید به خروج از برجام کند. اما ترامپ ابتدا خارج شد و بعد پیوستن مجددش را منوط به امتیازدهی بیشتر ایران کرد. لذا رویکرد سیاستمداران آمریکایی نشان میدهد که آنها شیوه و روشی متفاوت دارند، اما در پایان همه یک هدف دارند.
وی افزود: در یک تصویر بسیار مشهوری از مذاکره چنین ترسیم شده که یک موش در برابر یک خرگوش برای مذاکره آمده است که در دست موش هویچ است و در دست خرگوش پنیر. این تصویر حکایت از آن داشت که آنها اختلاف منافع داشتند که بر سر میز مذاکره آمدند، نه اختلاف ذاتی و ماهوی. در حالی که رهبری فرمودند رابطه ما با آمریکا گرگ و میش است و این دقیقا به این موضوع اشاره دارد که ما در ذات و هویت با هم اختلاف داریم و نه صرف منافع.
کارشناس مسائل سیاسی در پایان بیان کرد: دو رویکرد درباره نظام سلطه و استکبار وجود دارد. یکی سازش و دیگری مقاومت. این دو ۱۸۰ درجه با یکدیگر متفاوت دارند. مثلا یکی از این اختلافها تصور تاکتیکی بودن نزاع طرفین است. طرفداران رویکرد سازش بر این باورند که اختلافشان با نظام سلطه و غرب در تاکتیک است، اما انقلابیون و طرفداران مقاومت حرفشان این است که اختلاف با نظام سلطه ماهوی است و در اصل و هویت با هم اختلاف دارند.