سازمان تأمين اجتماعي بزرگترين و گسترده­ ترين نهاد نظام تأمين اجتماعي كشور از منظر گستره فعاليت‌ها و جمعيت زیر پوشش است؛ متاسفانه چالش هایی در این میان، باعث عدم تکمیل مسیر و رسیدن به هدف نهایی شده است؛ چالش هایی که برطرف سازی آن ها باید در کوتاه ترین زمان آغاز شود تا در آینده، درگیر مشکلاتی از این نوع، برای این سازمان، نشویم.

مرکز پژوهشی آرا در کتاب " گزارش راهبردی چالش های نظام تأمین اجتماعی در ایران " که توسط اندیشکده سرآمد گردآوری شده است به بررسی نظام تامین اجتماعی و چالش های به وجود آمده برای این سازمان می‌پردازد.

در این گزارش راهبردی آمده است: نخستین چالش پیش روی این سازمان مبحث، مصارف و منابع در صندوق‌ها می باشد؛ درحالی که در يك صندوق متوازن بايد يك‌سوم منابع به درمان، يك‌سوم به هزينه­هاي مستمري‌بگيران حال و يك‌سوم براي مستمري‌بگيران آينده ذخيره شود؛ وضعيت موجود سازمان و همچنين جهت حركت روندها نشان مي­دهد ميزان ذخيره اندك است و نشان‌دهنده نزديك شدن به نقطه خطر است و يك شوك سياسي و اقتصادي ناشي از اوضاع داخلي و يا حتي منطقه‌ای مي­تواند اين تعادل ضعيف و ناپايدار را در فرآيند منابع و مصارف سازمان تأمين اجتماعي به‌شدت تحت تأثير قرار دهد.

مؤلفه ­هاي تسريع‌كننده نقطه سربه‌سر عبارتند از:

  • عدم انجام تعهدات توسط دولت (عدم پرداخت به‌موقع و كامل ٣ درصد حق بيمه، عدم پرداخت منابع مقرر در اجراي قانون معافيت از سهم كارفرما و...).
  •  ضربه به ذخاير نقدي سازمان در بانك­ها كه بر اثر اجراي برنامه­ هاي تعديل ساختاري و تضعيف ارزش پول ملي، ارزش واقعي خود را از دست داد.
  •  بازنشستگي­ هاي پيش از موعد مصوب دولت و مجلس بدون تأمين بار مالي ناشي از اجراي آن
  •  مصوبات دولت، شوراي اقتصاد و مجلس شوراي اسلامي مبني بر افزايش قيمت­ها و تعرفه­ها كه سازمان به‌شدت از آن‌ها متأثر گرديده است.
  • پايين بودن درصد اشتغال در سال­هاي جنگ تحميلي و سال­هاي اخير با تأثيرپذيري از سياست­هاي اقتصادي دولت
  •  دريافت تعرفه­ ها و عوارض از سازمان
  •  دريافت ماليات از سود سرمايه‌گذاري سازمان
  • عدم بهره­ گيري مناسب از فرصت­ها، ذخاير و منابع توسط سازمان ظرف دو دهه گذشته
  • عدم افزايش حقوق متناسب با تورم
  • اعلام غيرواقعي دستمزد بيمه‌شدگان توسط كارفرمايان
  • اختصاص بخش عمده­اي از ذخاير سازمان به احداث بيمارستان­ها و مراكز درماني

 

  • افزايش نرخ بيكاري حاصل از موج جمعيتي متولدان دهه ٦٠

جمعيت كشور در سال‌هاي دهه ٦٠ رشد چشمگيري داشته است. اين تكانه جمعيتي برخلاف تصور اوليه كه مي‌توانست براي صندوق­ هاي بيمه ­اي فرصت‌ساز باشد، با سوءمديريت، تبديل به چالشي جدي براي صندوق­ هاي بيمه شد، چراكه جامعه توان محدودي براي اشتغال‌ زايي دارد و انباشته‌ شدن تقاضا براي كار به فشارهاي سياسي و اجتماعي، تبديل شد؛ فشارهایی كه توان صندوق ­هاي بيمه­ اي را تهديد و محدود نموده است.

در حال حاضر بر اساس اعلام مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری در بهار ۹۴ با رشد ۱.۴ درصدی به ۱۲.۲ درصد رسیده است. شمار رسمی بیکاران هم به ۳ میلیون و ۱۴۹هزار نفر رسیده است. در واقع بر اساس این آمار ۱.۸ میلیون جوان بیکارند. بايد توجه كنيم كه افزايش منابع درآمدي سازمان تأمين اجتماعي ارتباط مستقيمي با نگه‌داشت و افزايش سطح اشتغال دارد؛ از اين­رو، مقوله افزايش بيكاري در كشور چالشي بزرگ براي سازمان تأمين اجتماعي است.

  • عدم اجراي قاعده عدالت

 يك حالت نامطلوب در سازمان تأمين اجتماعي، ورودي­هاي متفاوت با خروجي­هاي يكسان و يا خروجي­هاي يكسان با ورودي­هاي متفاوت است؛ که اين امر با قاعده عدالت مغایرت دارد. در بخش بيمه‌شدگان، تنوع و تعدد نظام­هاي بازنشستگي در هيچ كشوري به اندازه ايران نیست، به‌طوري‌كه در حال حاضر در صندوق تأمين اجتماعي تقريباً بيش از ١٥ حالت بازنشستگي وجود دارد، همچنين تنوع و تعدد سن و تنوع و تعدد در سوابق بازنشستگي نیز ديده مي­شود. علاوه بر اين نقل‌وانتقال كسورات بازنشستگي از صندوق­ها و دستگاه­هاي دولتي به سازمان تأمين اجتماعي كاملاً با اصل عدالت در تضاد است.

  • تصميم‌سازي و تصميم­گيري غيرعلمي

 ضعف نظام آماري و اطلاعاتي، ضعف نظام محاسبات بيمه­اي و تصميم­گيري در خارج از قلمرو سازمان از جمله نقاط ضعف تاريخي در فرآيند نظام تصميم‌سازي و تصميم‌­گيريِ اين سازمان است.

  • عدم به‌كارگيري مكانيزم­هاي علمي در فرآيند كاري و رفتار سازمان

 ضعف اطلاعات و عدم به‌كارگيري اصول جديد در سازمان تأمين اجتماعي، امروز اين سازمان را در رابطه با يافته­هاي جديد صنعت بيمه با چالش­هاي جدي روبه‌رو مي­كند. در اين راستا تنظيم حق بيمه‌هاي صحيح به لحاظ آماري از اساسي­ترين اموري است كه مي­تواند تسهيلات لازم را به‌منظور اجراي برنامه­هاي بيمه­هاي اجتماعي فراهم سازد و فقدان آن، امكان توسعه و اجراي سياست­هاي علمي را از سازمان مي­گيرد.

  • فقدان يك راهبرد مشخص در تعامل با شركاي اجتماعي و نظام تصميم­گيري كشور

 گستردگي عمليات سازمان تأمين اجتماعي و فراگير بودن قلمرو كاري آن سبب شده است هرگونه تغييرات در حوزه­هاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي و... كشور اثرات مستقيم و غيرمستقيمی بر عملكرد اين سازمان برجاي گذارد و بسياري از اين متغيرها خارج از كنترل مديريت آن قرار دارد.

از طرفي ميزان كنترل و تأثيرگذاري سازمان به‌علت فقدان يك راهبرد تدوين‌شده بر بسياري از متغيرهاي ديگر از جمله قوانين و مقررات، مصوبات مجلس و دولت، رفتار شركاي اجتماعي و... بسيار محدود است، حال آنكه همه عوامل به‌شدت بر عملكرد و كار اين سازمان تأثير جدي مي­گذارند.

مهم‌ ترين نهادهايي كه به‌صورت برون‌زا به لحاظ پشتوانه ­هاي قانوني، فشارهاي سياسي و اجتماعي و... مي­توانند اثرات مثبت يا منفي در اهداف و مأموريت­ هاي اين سازمان داشته باشند، عبارتند از: شركاي اجتماعي، دولت، مجلس شوراي اسلامي، شوراي نگهبان و قوه قضاییه.

درج دیدگاه

CAPTCHA
سوال امنیتی، جهت تشخیص هویت انسانی کاربر.
۵ + ۱ =

Solve this simple math problem and enter the result.‎ E.g.‎ for 1+3, enter 4.‎