محمدمهدی سلیمی، عضو اندیشکده اسرا و کارشناس مسائل سیاسی و رسانه گفت: اروپایی‌ها هنوز کاری درباره تعهدات برجام انجام نداده، قدم به قدم برای ما شرط‌‌گذاری می‌کنند. برای همین به نظرم رویکرد اروپایی‌ها برای برداشتن هر قدم کوچک به همراه شرط‌های پی در پی قدری برای ما خطرناک است. برنامه گفت‌وگوی سیاسی با موضوع «تحلیل مواضع اروپایی ها برای نگه داشتن ایران در برجام» با حضور محمدمهدی سلیمی، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه روی آنتن رادیوگفت‌وگو رفت.   محمدمهدی سلیمی در مصاحبه با رادیوگفت‌وگو بیان کرد: اروپا اقدام عملی برای برطرف کردن نیازها و خواسته‌های اقتصادی ایران انجام نمی‌دهد. اگرچه به نوعی می‌خواهد نقش پلیس خوب را بازی بکند، اما اگر از یک زاویه دیگر به موضوع اینستکس نگاه کنیم، نیازمند بررسی و شناخت جنس دیپلماسی آمریکا و اروپاست. زیرا نیازهای اساسی اروپا در حوزه اقتصادی و امنیتی به آمریکا باعث می‌شود که آنها نتوانند اقدامات عملی درباره کاهش نیازهای اقتصادی ایران انجام بدهند. از آنجا که آمریکا سهم به سزایی در حوزه اقتصادی و امنیتی دارد، این سهم به سزا باعث شده اروپا قادر به اقدام عملی برای برطرف کردن مشکلات اقتصادی ایران نباشد.   عضو اندیشکده اسرا افزود: حال باید دید جمهوری‌اسلامی با برجام چه می کند که در عین حال منجر به باز شدن پرونده‌اش در شورای امنیت نشود و یکسری اقدامات عملی برای برطرف کردن نیازهای مالی‌اش انجام دهد؟ از سوی دیگر در تعهدات برجامی کشورهای اروپایی اشکالاتی وجود دارد. نخست این‌که در صورت برطرف نشدن مشکلات مالی و اقتصادی ایران، اروپا به شکلی جبران بکند؟ هنوز در این رابطه قدم قابل اعتنایی برداشته نشده است. از سوی دیگر نفت که مهم‌ترین و اساسی‌ترین نیازهای اقتصادی و تجاری ما را مرتفع می‌کند، فروش آن به راحتی ممکن نیست. حال آنکه قرار بود، اروپا راه حلی برای این مشکل ارائه کند. دریغ از یک قدم عملی!   استاد روابط بین‌الملل ادامه داد: بر خلاف برخی از کارشناسان، با خوش‌بینی در عرصه بین‌الملل آن هم در برابر کشورهایی مانند آمریکا مخالف هستم. اروپایی‌ها نیز تنها می‌خواهند نقش پلیس خوب را بازی کنند. آنها تعهدات برجامی خود را آنقدر کش دادند تا تحریم‌های دوباره آمریکا تثبیت شود. همان‌طور که قبلا اشاره کردم اروپا وابستگی‌های زیادی در حوزه اقتصاد و امنیت به آمریکا دارد، اما هم می‌خواهد جمهوری‌اسلامی را در برجام نگه دارد و هم به دنبال حفظ حمایت های آمریکاست.   محمدمهدی سلیمی گفت: حقوق بین‌الملل ماحصل همکاری‌های متقابل کشورهاست و یک‌جانبه نیست. بالاخره اروپا از شرایطی برخوردا است که می‌تواند برادریش را ثابت کند، اما در این این میان هر قدم کوچک اروپایی‌ها مسائلی برای ما به همراه داد. برای مثال در هر قدمی بحث شفافیت مالی را پیش می کشند و به دنبال آن بحث FATF را پررنگ می کنند. اروپایی‌ها هنوز کاری درباره تعهدات برجام انجام نداده، قدم به قدم برای ما شرط‌گذاری می‌کنند. برای همین به نظرم رویکرد این مدل تعامل اروپایی ها برای ما خطرناک خواهد بود.   عضو اندیشکده اسرا در پایان اظهار داشت: به نظرم با سابقه‌ای که از آمریکا و اروپا داریم، در شرایط کنونی راه حل ما دیپلماسی متحرک و هدفمند است. به شرطی که محاسبات ما در عرصه بین‌الملل بسیار دقیق باشد. باید معامله‌گر خوبی باشیم و ادبیات ما در مذاکره به سمت معامله برود. یعنی وقتی چیزی می دهیم، قرار است چه چیزی عایدمان بشود؟ در حالی که با کشورهای مواجه هستیم که در عرصه بین‌الملل کاملا واقع‌گرایانه فعالیت می‌کنند. از طرفی ما باید نگاه همه جانبه به جهان داشته باشیم. نباید گزینشی عمل کرد. ضمن این‌که تعریف مشخصی از اهداف‌مان داشته باشیم. در این صورت است که قادر خواهیم بود کنشگری فعالانه در عرصه بین‌الملل داشته باشیم.
محمدکاظم عبدالحمیدی، عضو اندیشکده اسرا و کارشناس مسائل سیاسی: بعد از حمله آمریکا به عراق بیش از صد گروه مسلح و افراطی در عراق بوجود آمد. تشکیل این گروه‌ها واکنشی به اشغال عراق بود که از جمله می‌توان زرقاوی را محصول مستقیم حمله آمریکا به عراق دانست.   برنامه گفت‌وگوی سیاسی با موضوع بررسی و تحلیل شگردهای دشمن در اشاعه اسلام‌هراسی در رسانه‌های بیگانه و فضای مجازی در حضور محمدکاظم عبدالحمیدی، کارشناس مسائل سیاسی و رسانه روی آنتن شبکه رادیو گفت‌وگو رفت.   محمدکاظم عبدالحمیدی، پژوهشگر مرکز پژوهشی آرا در آغاز اشاره کرد: اگر ماهیت و عملکرد گروه‌های افراطی خاورمیانه مانند القاعده و داعش به طور جامعه‌شناسانه‌تر و عمیق‌تری بررسی شوند متوجه تأثیر شرایط و مسائل منطقه بر آن ها می شویم. یعنی شرایطی که برخی قدرت به ویژه آمریکا در منطقه ایجاد کرده اند. در حقیقت تندروی در منطقه، محصول حضور غرب است نه علت آن.   کارشناس مسائل رسانه ادامه داد: پس از بهره‌برداری از ایجاد این گروه ها برای حضور در منطقه و استفاده از منابع این نقطه، قدرت های بزرگ از همین گروه ها برای هدف بعدی یعنی اسلام هراسی استفاده می کنند. در این باره رسانه‌های غربی از سه تاکتیک به طور کلی بهره می‌گیرند. تحریف، بزرگ‌نمایی و نهایتاً جایگزینی است؛ جایگزینی به معنای ارائه الگوهای بدیع و غیرواقعی از اسلام می باشد.   وی افزود: غرب نخستین گروه‌های افراطی در منطقه را برای مقابله با شوروی در افغانستان ایجاد کردند. همین اخیراً رئیس‌جمهور فعلی آمریکا، رئیس‌جمهوری سابق این کشور را مسئول ایجاد داعش مطرح می کند. گذشته از ایجاد مستقیم گروه های تندور، گاهی نیز به طور غیرمستقیمی و با تمرکز به مقوله محرومیت مقدمات ایجاد این گروه ها از جانب غرب فراهم می شود. این محرومیت می‌تواند از فقر اقتصادی تا محرومیت از قدرت سیاسی و شئونات اجتماعی باشد.   کارشناس مسائل سیاسی و رسانه‌ای ادامه داد: بعد از حمله ۲۰۰۳ ایالات متحده به عراق بیش از صد گروه مسلح و افراطی در عراق شکل می‌گیرد. تشکیل این گروه‌ها واکنشی به اشغال عراق توسط نیروی بیگانه است و اگر واکنشی صورت نمی‌گرفت و تخریبی نبود، اتفاقات بعدی در عراق رخ نمی‌داد. زرقاوی محصول مستقیم حمله آمریکا به عراق است. اگرچه در این باره باید گفت گاهی اوقات برخورد رادیکالی و تحقیر خرده فرهنگ‌ها و نگاه درجه دو به سایر فرهنگ‌ها طبیعی است که گروه‌هایی را به سمت تندروی سوق می‌دهد.   محمدکاظم عبدالحمیدی گفت: وقتی جوامع اروپایی از جمله انگلیس و ... را بررسی می‌کنید، طبق آمار رسمی بیشترین نرخ بیکاری، کمترین درآمد سرانه و بدترین وضعیت به لحاظ بهداشتی، فرهنگی و آموزشی متعلق به مسلمانان است. لذا طبیعی است بر اثر وضعیت بد محرومیت و تحقیر خرده فرهنگ‌ها به واکنش رادیکال آنها منجر می‌شود که اتفاقاً غرب هم روی همین مسئله به طور ویژه سرمایه‌گذاری کرده است.   وی افزود: خشونت سیاسی که در آشوب وجود دارد، سازمان نیافته است و ویژگی‌اش در این است که مشارکت مردمی بالایی دارد. چنین ویژگی را در گروه‌های تروریستی و افراطی نمی‌بینیم. در واقع نه غیرسازمان یافته هستند نه مشارکت مردمی بالایی دارند. اینجا یک شبه توطئه‌ای در میان است. یعنی یک عامل بیرونی دارد آشوب را رقم می‌زند که خشونت سیاسی مردمی را به گروه های مسلح و تروریستی به صورت سازمان یافته بدل می کند که البته این وضعیت به خودی و خود باعث کمرنگ شدن حضور مردم می گردد. همین چیزی که امروز در گروه‌های افراطی منطقه می‌بینیم که سازمان یافته است و ساختار و منابع مالی مشخص دارند، اما مشارکت مردمی ندارد که حاکی از وجود توطئه بیرونی است.
پژوهش‌گر مطالعات امنیتی مطرح کرد: تخطئه کسانی که بر نگاه درست و ارزش ها پافشاری می کنند مکمل نفوذ جریانی است که رهبری همیشه درخصوص آن هشدار داده اند.   برنامه گام دوم انقلاب اسلامی و فرآیندهای تحول و پیشرفت با حضور آرش پاک اندیش ، مدرس دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی و عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا روی آنتن شبکه رادیوگفت‌وگو رفت.   آرش پاک اندیش در آغاز با بیان اینکه به اذعان همه در حوزه قانونی و برنامه ای مشکل و کمبودی نداریم، عنوان کرد : این قوانین و آیین نامه‌ها در عرصه نظری خیلی خوب نگاشته شده است اما اینکه چرا به مرحله عمل نمی رسد جای بحث دارد. در واقع بخش بزرگی از تحولاتی که بر اساس اسناد بالادستی در حوزه های مختلف وجود داشته است عملیاتی نشده است.   وی افزود: رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم، بی توجهی به شعارهای انقلابی در برخی از برهه های تاریخ را متذکر شده اند. این برهه ها باید توسط ما شناسایی شوند تا غفلت ها و در برخی موارد خیانت های آن زمان ها هویدا شود.   این مدرس دانشگاه خاطر نشان کرد: اگر بهترین برنامه در دست افراد با کفایت قرار نگیرد و به طور مشخص قوه اجراییه در اختیار جریان انقلابی یعنی جریانی که به استقلال کشور بیاندیشد قرار نگیرد و دانشمندان بومی و متعهد در تصمیم گیری ها دخالت داده نشوند، پیشرفتی در اجرای برنامه ها حاصل نخواهد شد.   پاک اندیش در بخش دیگری از صحبت های خود در رادیو گفت و گو، جوانان و دانشگاهیان را مهمترین موتور محرکه پیشرفت کشور دانست و عنوان کرد: در بیانیه گام دوم ۴۱ مرتبه کلمه جوان تکرار شده است که از نظر اهمیت تاکید در درجه سوم پس از اسلام و انقلاب قرار دارد.   وی اضافه کرد: رهبری در سال های اخیر به مسئولان و دست اندرکاران تاکید کرده اند که نیروهای وفادار به انقلاب باید مورد حمایت قرار بگیرند. تخطئه کسانی که بر نگاه درست و ارزش ها پافشاری می کنند مکمل نفوذ جریانی است که رهبری همیشه درخصوص آن هشدار داده اند. در واقع اگر جوانان انقلابی از میدان خارج شوند موتور محرکه انقلاب از کار خواهد افتاد.   کارشناس مسائل سیاسی با تاکید بر اینکه همواره در معرض آماج توطئه ها و نفوذ قرار داریم، اظهار کرد: نفوذ همیشه به صورت به کار گماردن جاسوس فردی نیست. گاه نفوذ یک جریان است که به معنای ایجاد تحول در نگرش و ذهن مسئول است و نقطه هدف نفوذ جریانی همانا نخبگان، تصمیم گیران و تصمیم سازان هستند.   پاک اندیش در پایان برنامه گام دوم رادیو گفت و گو تاکید کرد : نابرابری و بی عدالتی در رژیم طاغوت سبب شد مردم به سمت نگاهی گرایش پیدا کنند که پرچم‌دار آن امام خمینی(ره) و با عدالت‌خواهی گره خورده بود. مقصود از نگاه انقلابی که گاهی از دید عوام، سطحی و شعاری به نظر می رسد، همین آرمان های اصیلی است که انقلاب اسلامی بر اساس آن پدید آمده است و ما هر زمان که از آرمان های انقلابی فاصله گرفتیم دچار خسران شده ایم.
امیرحسین دهقانیان گفت: ما باید قدری نگاه محافظه‌کارانه را کنار بگذاریم و به حواشی نگاه نکنیم و در این نوبت که مورد تاکید رهبری است نباید اجازه دهیم با ایجاد ابهام در بند آخر برنامه جامع اقدام مشترک، برداشت‌های متفاوت و چندپهلو صورت بگیرد و ما را بازی بدهند.   برنامه گفت‌وگوی سیاسی با موضوع «تاکید رهبر انقلاب در دیدار با فرماندهان سپاه مبنی بر اینکه کاهش تعهدات برجامی با جدیت کامل و به صورت دقیق باید انجام پذیرد» با حضور امیرحسین دهقانان، کارشناس مسائل سیاسی و عضو اندیشکده اسرا از مرکز پژوهشی آرا، روی آنتن شبکه رادیوگفت‌وگو رفت.   امیرحسین دهقانان با حضور در گفت و گوی سیاسی رادیوگفت‌وگو اظهار کرد: به طور اساسی نمی‌توانیم این موضوع را رد کنیم که اکنون بستری که در آن قرار داریم، بستر جنگ است. یعنی در واقع ما در حال تلاش هستیم تا آنچه که به ناحق از آن دور نگه داشته شدیم، دریافت کنیم و حق خودمان را بگیریم. به طور طبیعی در چنین شرایطی نگاه باید نگاه و دید جنگی باشد. لذا در رفتار با اروپا باید شیوه‌ای را در نظر بگیریم که باعث رعب و وحشت شود.   وی افزود: به عبارتی طرف مقابل باید واقعا فکر کند، اگر حرفی زده شده، پس به آن عمل می‌شود و صرفاً شو یا نمایش نیست. برای مثال آنها سطح غنی‌سازی ما را قبل از برجام مقدمه‌ای برای رسیدن به کلاهک هسته‌ای می‌دانستند، لذا ما باید برای اینکه ترس آنها زیاد شود، این تصورشان را اجرایی کنیم و درصد غنی‌سازی را بالا ببریم.   پژوهشگر مرکز آرا افزود: در برابر رعب و ترس، نقطه مقابل که به نظرم اثرگذاری بسیار اندکی دارد، همین گام‌های محافظه‌کارانه‌ای است که ما در زمینه کاهش تعهدات برجامی به ویژه در گام سوم برداشتیم. به نظرم برداشتن چنین گام‌هایی شاید فقط مصرف داخلی داشته باشد.   کارشناس مسائل سیاسی عنوان داشت: در چنین مذاکراتی یکی نقش پلیس خوب را دارد و آن دیگری نقش پلیس بد. یکی از طرف‌های مقابل همین که روال به شکلی پیش می‌رود که نزدیک به نتیجه گرفتن است، زیر میز می‌زند. چرا چنین رفتاری‌هایی بروز می‌دهد؟ برای اینکه تا می‌توانند از طرف مقابل امتیاز بگیرند. دهقانان ادامه داد: در چنین شرایطی تصور می‌کنم ما هم باید قدری نگاه محافظه‌کارانه را کنار بگذاریم و به حواشی میدان نگاه نکنیم و قدری از مصلحت‌اندیشی‌هایمان فاصله بگیریم و در این نوبت که مورد تاکید رهبری است نباید اجازه دهیم با ایجاد ابهام در بند آخر برنامه جامع اقدام مشترک، برداشت‌های متفاوت و چندپهلو صورت بگیرد و ما را بازی بدهند.   وی افزود: حال که طرف مقابل برداشت چند پهلو می‌کند و با ما قصد بازی دارد، چرا ما باز نکنیم؟ دعوای ما با غرب، دعوای گفتمانی است و تا زمانی که «استقلال»، «آزادی» و «جمهوری اسلامی» باشد، دعواها وجود دارد و فقط زمین بازی عوض می‌شود و ظاهرشان تغییر پیدا می‌کند.   امیرحسین دهقانان در پایان اظهار داشت: روزی که به آشتی برسیم، فضا به شکلی خواهد بود که منافع آنها برآورده شود و به گفته رهبری فضای آشتی بین ما و آنها، فضای گرگ و میش است و برای ما مناسب نیست. لذا باید قدری جدی‌تر موضوع کاهش تعهدات اعمال شود و اگر متصدیان امر قصد جدیت به خرج دادن در این زمینه را ندارند، می‌توان آنها را تغییر داد یا خلاصه تصمیمی باید گرفته شود که طرف مقابل احساس واقعی پیدا کند که نمایشی در کار نیست و جدیت زیادی پشت تصمیمات کاهش تعهدات برجامی ایران است.
عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا: تجربه حکایت از آن دارد که انعطاف در برابر آمریکا باعث گستاخ‌تر شدنش می‌شود. همان‌طور که در برجام به جای این‌که به تعهدات‌شان عمل کنند، گستاخ‌تر از گذشته خواستار پذیرش تعهدات بیشتری از سوی جمهوری‌اسلامی هستند.   برنامه گفت‌وگوی سیاسی با موضوع «بررسی و تحلیل تاکید رهبر انقلاب در نفی هرگونه مذاکره با آمریکا و اهداف آمریکا از سیاست فشار حداکثری بر ملت ایران و نتایج آن» با حضور حامد صفایی، کارشناس مسائل بین‌الملل روی آنتن شبکه رادیویی گفت‌وگو رفت. حامد صفایی در مصاحبه با رادیو گفت‌وگو عنوان کرد: آمریکا با فشار حداکثری به جمهوری‌اسلامی به دنبال این است که خواسته‌هایش را به مردم ایران تحمیل کند. آن ها باب مذاکره را باز گذاشتند تا آنچه که از طریق فشار نتوانستند به آن دست پیدا کنند، در مذاکره به دست بیاورند. مذاکره آمریکا با جمهوری اسلامی به این شکل نیست که یک امتیاز ما بگیریم و یک امتیاز آنها بگیرند. وی افزود: آمریکا در مذاکره فرمولش به این شکل است که امتیاز نقد می‌خواهد و این‌طور نیست که تنها به وعده شما اطمینان کند. اگر هم از خواسته آنها امتناع کنید، هوچی‌گری، فضاسازی رسانه‌ای را ترتیب می‌دهند که طرف مقابل از مذاکره امتناع کرد و باید دوباره به میز مذاکره برگردد و به همین دلیل فشار حداکثری بستگی به نوع مواجهه ما دارد. اگر از طرف جمهوری‌اسلامی مقاومت را ببیند که بحث فشار حداکثری تاثیری بر سیاست‌های جمهوری‌اسلامی ندارد، به طور قطع فشار را تعدیل می‌کند و سیاست‌هایش را تغییر می‌دهد. کارشناس مسائل بین‌الملل ادامه داد: در این میان آنچه مهم است واکنش ما است، دو نوع رویکرد و سیاست در برابر فشار حداکثری وجود دارد، یک عده بحث سازش، مذاکره و تنش‌زدایی را در پیش می‌گیرند و یک عده دیگر بحث مقاومت، تهدیدزدایی و ایستادگی را مطرح می‌کنند. در این برهه آنچه اکثریت بر آن معتقدند بحث مقاومت و ایستادگی در برابر فشارهای حداکثری آمریکاست. حامد صفایی گفت: یکسری دلایل برای مذاکره نکردن وجود دارد، نخست این‌که ما یک‌دوره تجربه مذاکره با آمریکا را داریم، حال بحث این است که شرایط کنونی، شرایطی نیست که بتوانیم مذاکره کنیم و شرایط تهدیدآمیز است. اگر در چنین شرایطی پای میز مذاکره بروید، با دست خالی وارد شدید و از پیش بازنده هستید. از طرفی موضوع مذاکره و عدم اعتماد ما به طرف مقابل مطرح است که این سیگنال را می دهد که در برهه کنونی به سمت مذاکره نرویم. وی افزود: تجربه مذاکره با آمریکا حاصلش برجام است که این مساله به ما یکسری تجارب داد، نخست این‌که در برجام به این نتیجه رسیدیم که امکان تعامل با آمریکا با این شرایط وجود ندارد، آمریکا کشوری است که تعهدات خودش را زیر پا می‌گذارد و همان‌طور که رهبری فرمودند وقتی خرش از پل بگذرد، به ریش من و شما می‌خندد. در مذاکرات برجام دو سال و نیم صحبت‌هایی صورت گرفت و توافقی نوشته شد، سپس رئیس‌جمهوری به کاخ سفید می‌آید و به راحتی با یک امضاء از این توافق خارج می‌شود. کارشناس مسائل بین‌الملل در مصاحبه با رادیوگفت‌وگو بیان کرد: برجام نشان داد که دشمنی آمریکا با ما فقط به دلیل مساله هسته‌ای نیست و این دشمنی خیلی عمیق‌تر است و خود مسئولان آمریکایی عنوان کردند که دروغ در DNA ایرانیان است و مسئول دیگری گفت باید ریشه ملت ایران را خشکاند! این نوع صحبت مسئولان آمریکایی نشان می‌دهد که اصلا مساله آمریکایی‌ها مساله هسته‌ای ما نیست و اصل آنها دنبال اهداف دیگری هستند. از سوی دیگر تجربه حاکی از آن است که انعطاف در برابر آمریکا باعث گستاخ‌تر شدنش می‌شود.
عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا در مصاحبه با رادیو گفت‌و‌گو با اشاره به بازار داغ مذاکره با غرب گفت: در یک تصویر راجع به مذاکرات دیدم که هویجی در دست موش و پنیری در دست خرگوش پنیر است. این تصویر حکایت از آن داشت که طرفین مذاکره با یک بده و بستان ساده کنار خواهند آمد. اما درباره ما و آمریکایی ها، اختلافات ماهوی است و نباید آن را به سطوح شکلی و تاکتیکی فروکاست.   برنامه گفت‌وگوی سیاسی با موضوع «تحلیل و تبیین مقاومت در اندیشه رهبری به خصوص محور مقاومت در منطقه» با حضور علی خالقی پور، کارشناس مسائل سیاسی و عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا روی آنتن رادیوگفت‌وگو رفت. علی خالقی‌پور در ابتدای صحبت های خود اشاره داشت: تصور می‌کنم سال گذشته بود که گروه «ب» بیانیه ای علیه ایران صادر کرد مبنی بر اینکه جمهوری‌اسلامی در خاورمیانه ۱۵ میلیارد دلار خرج کرده است. البته که این مبلغ اغراق است و برای اینکه مردم ما را نسبت به نظام بدبین کنند مطرح شده است. چند روز بعد ترامپ اعلام کرد، آمریکا ۷ تریلیون دلار در خاورمیانه خرج کرده است و این تاسف‌بار است که با هواپیمای چراغ خاموش در عراق می‌نشینیم. این موضوع نکته بسیار مهمی است، مقایسه کنید ۱۵ میلیارد دلار کجا و ۷ تریلیون دلار کجا! این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: مقایسه هزینه‌ای که آمریکا در منطقه خرج کرد با جمهوری‌اسلامی نشان دهنده یکی از مولفه‌های پیروزی مقاومت در منطقه است. از آن طرف برخی از مسئولان ما بر این باور هستند چون ما زبان انگلیسی می‌دانیم غرب به مذاکره با ما تمایل دارد! برجام حاصل چه بود؟ حاصل اینکه جمهوری‌اسلامی به غنی‌سازی ۲۰ درصد رسید. در حقیقت با وجود ترور دانشمندان هسته‌ای و حملات سایبری که به نیروگاه‌های ما داشتند، این مقاومت بود که امکان مذاکره را فراهم کرد. با توجه به جهش ایران در حوزه فناوری هسته ای بود که غرب به مذاکره با ما روی آورد و نه اینکه دولت ما تغییر کرد و یک تیم غرب‌پسند و انگلیسی‌دان بر سر کار آمد. عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا عنوان داشت: از یک طرف مقام رهبری بارها در سخنان‌شان تاکید کردند، دشمنی ما با غرب قائم به شخص نیست. در حالی که برخی از سیاستمداران ما می‌گویند اوباما خوب بود، اما ترامپ دیوانه است. گروه «ب» فلان است و گروه «ج» بهمان. سیاست آمریکا قائم به شخص نیست، ممکن است روش متفاوت باشد اما هدف همه سیاستگذاران آمریکا یکی است. جان کری هم اخیرا گفته بود ترامپ یک روش اشتباه برای خودش اتخاذ کرد، ما نیز قصد داشتیم بعد از اینکه برجام را امضا کردیم، بگوییم یا مسائل موشکی را قبول کنید یا ما از برجام خارج می‌شویم. خالقی افزود: دولت قبلی ایالات متحده قصد داشت با فشار بر افکار عمومی جمهوری‌اسلامی ناچار کنند سایر مسائل را هم بپذیرد و اگر نپذیرفت تهدید به خروج از برجام کند. اما ترامپ ابتدا خارج شد و بعد پیوستن مجددش را منوط به امتیازدهی بیشتر ایران کرد. لذا رویکرد سیاستمداران آمریکایی نشان می‌دهد که آنها شیوه و روشی متفاوت دارند، اما در پایان همه یک هدف دارند. وی افزود: در یک تصویر بسیار مشهوری از مذاکره چنین ترسیم شده که یک موش در برابر یک خرگوش برای مذاکره آمده است که در دست موش هویچ است و در دست خرگوش پنیر. این تصویر حکایت از آن داشت که آنها اختلاف منافع داشتند که بر سر میز مذاکره آمدند، نه اختلاف ذاتی و ماهوی. در حالی که رهبری فرمودند رابطه ما با آمریکا گرگ و میش است و این دقیقا به این موضوع اشاره دارد که ما در ذات و هویت با هم اختلاف داریم و نه صرف منافع. کارشناس مسائل سیاسی در پایان بیان کرد: دو رویکرد درباره نظام سلطه و استکبار وجود دارد. یکی سازش و دیگری مقاومت. این دو ۱۸۰ درجه با یکدیگر متفاوت دارند. مثلا یکی از این اختلاف‌ها تصور تاکتیکی بودن نزاع طرفین است. طرفداران رویکرد سازش بر این باورند که اختلافشان با نظام سلطه و غرب در تاکتیک است، اما انقلابیون و طرفداران مقاومت حرفشان این است که اختلاف با نظام سلطه ماهوی است و در اصل و هویت با هم اختلاف دارند.
شبکه سیاست گذاری ملی ایران؛ دولت جدید آمریکا دولت تصمیمات و اقدامات نسنجیده است. خروج از معاهدات دو و چند جانبه بین‌المللی مثل شورای حقوق بشر سازمان ملل، معاهده محیط زیستی پاریس، برجام، مواجهه خارج از آنچه نزاکت بین‌المللی خوانده می شود در قبال چین و اتحادیه اروپا نمونه هایی از منظومه ناموزون خلاف عرف و معاهدات بین‌المللی است که دولت ترامپ انجام داده است. اقدام آخر دولت آمریکا مبنی بر قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست گروه های تروریستی را نیز می توان به این لیست بلند بالا افزود. مجلس نمایندگان ایالات متحده، حدود یک دهه است که برای معرفی سپاه به عنوان یک گروه تروریستی تلاش می کند. اما در سال۱۳۹۶ یعنی در زمان اوج تلاشهای شان برای رسیدن به این هدف، به دلیل فقدان انطباق مفاهیم و مصادیق قانون «سازمان تروریستی خارجی» با فعالیت‌های سپاه پاسداران، این طرح از دستور کار خارج شد. اغلب دولتمردان آمریکایی و رسانه ها تصمیم جدید آمریکا را بیشتر یک عملیات روانی علیه جمهوری اسلامی ایران می دانند، اما بررسی اجمالی این تصمیم از حیث نتایج آن در روابط بین‌الملل ضروری به نظر می رسد. فارغ از این که اقدام اخیر ایالات متحده نیز مانند بسیاری از اقدامات دیگر این کشور برخلاف اصل عدم مداخله در حقوق بین‌الملل است که در بند ۷ ماده ۲ منشور ملل متحد به آن تصریح شده، اما آنچه اهمیت ویژه ای دارد، این است که گروه تروریستی تلقی کردن سپاه پاسداران تأثیرات غیرقابل انکاری بر رویارویی نیروهای نظامی ایالات متحده با این نیرو خواهد گذاشت. ایالات متحده پس از حادثه ۱۱ سپتامبر با مطرح کردن تفسیر جدیدی از دفاع مشروع (مندرج در ماده ۵۱ منشور ملل متحد) و حقوق مخاصمات مسلحانه (یا همان حقوق بین‌الملل بشردوستانه) این حق را برای خود قائل شد تا بطور پیش‌دستانه هرگاه گروهی را تروریستی تلقی کرد، آن را در هر نقطه ای از دنیا مورد تهاجم قرار دهد. چنانچه ایالات متحده بخواهد همان دیدی را که نسبت به حزب الله لبنان، حماس و ... دارد به سپاه پاسداران نیز تسری دهد، بدیهی است یک تفاوت عمده وجود دارد و آن اینکه سپاه پاسداران از ارکان یک کشور مستقل و دارای پشتوانه قانونی است و از این رهگذر امکان استفاده از قاعده مقابله به مثل بطور رسمی برای آن فراهم خواهد بود. چنانکه این مهم را در تصمیم مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی نیز شاهد بودیم. وندی شرمن، از مسئولین عالی‌رتبه وزارت خارجه دولت اوباما در این رابطه گفته است: «با قرار دادن نام ارتش یک کشور خارجی در فهرست سازمان‌های تروریستی، ما نیرو‌های خودی را در خطر می‌اندازیم. به ویژه اینکه نیرو‌های آمریکایی در عراق، در نزدیکی ایران هستند». این گفته شرمن حاکی از آن است که او این احتمال را داده که ایران با استفاده از قاعده مقابله به مثل، ضریب خطر برای نظامیان آمریکایی حاضر در منطقه را افزایش دهد. تا کنون تقریباً تمام کشورها مهمترین قوانین بین‌المللی حاکم بر حقوق بشردوستانه را پذیرفته اند و  به عضویت کنوانسیون های مرتبط با آن در آمده اند. آمریکا با قرار دادن سپاه پاسداران در زمره گروه های تروریستی، همانطور که در ارتباط با القاعده و طالبان موارد کنوانسیون مذکور را مستلزم رعایت نمی دانست، درباره نیروهای پاسدار ایران نیز این طور رفتار خواهد کرد که قطعا اقدام متقابل از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران، وخامت اوضاع سربازان آمریکایی حاضر در منطقه را به دنبال خواهد داشت.