محمدکاظم عبدالحمیدی، عضو اندیشکده اسرا و کارشناس مسائل سیاسی: بعد از حمله آمریکا به عراق بیش از صد گروه مسلح و افراطی در عراق بوجود آمد. تشکیل این گروه‌ها واکنشی به اشغال عراق بود که از جمله می‌توان زرقاوی را محصول مستقیم حمله آمریکا به عراق دانست.   برنامه گفت‌وگوی سیاسی با موضوع بررسی و تحلیل شگردهای دشمن در اشاعه اسلام‌هراسی در رسانه‌های بیگانه و فضای مجازی در حضور محمدکاظم عبدالحمیدی، کارشناس مسائل سیاسی و رسانه روی آنتن شبکه رادیو گفت‌وگو رفت.   محمدکاظم عبدالحمیدی، پژوهشگر مرکز پژوهشی آرا در آغاز اشاره کرد: اگر ماهیت و عملکرد گروه‌های افراطی خاورمیانه مانند القاعده و داعش به طور جامعه‌شناسانه‌تر و عمیق‌تری بررسی شوند متوجه تأثیر شرایط و مسائل منطقه بر آن ها می شویم. یعنی شرایطی که برخی قدرت به ویژه آمریکا در منطقه ایجاد کرده اند. در حقیقت تندروی در منطقه، محصول حضور غرب است نه علت آن.   کارشناس مسائل رسانه ادامه داد: پس از بهره‌برداری از ایجاد این گروه ها برای حضور در منطقه و استفاده از منابع این نقطه، قدرت های بزرگ از همین گروه ها برای هدف بعدی یعنی اسلام هراسی استفاده می کنند. در این باره رسانه‌های غربی از سه تاکتیک به طور کلی بهره می‌گیرند. تحریف، بزرگ‌نمایی و نهایتاً جایگزینی است؛ جایگزینی به معنای ارائه الگوهای بدیع و غیرواقعی از اسلام می باشد.   وی افزود: غرب نخستین گروه‌های افراطی در منطقه را برای مقابله با شوروی در افغانستان ایجاد کردند. همین اخیراً رئیس‌جمهور فعلی آمریکا، رئیس‌جمهوری سابق این کشور را مسئول ایجاد داعش مطرح می کند. گذشته از ایجاد مستقیم گروه های تندور، گاهی نیز به طور غیرمستقیمی و با تمرکز به مقوله محرومیت مقدمات ایجاد این گروه ها از جانب غرب فراهم می شود. این محرومیت می‌تواند از فقر اقتصادی تا محرومیت از قدرت سیاسی و شئونات اجتماعی باشد.   کارشناس مسائل سیاسی و رسانه‌ای ادامه داد: بعد از حمله ۲۰۰۳ ایالات متحده به عراق بیش از صد گروه مسلح و افراطی در عراق شکل می‌گیرد. تشکیل این گروه‌ها واکنشی به اشغال عراق توسط نیروی بیگانه است و اگر واکنشی صورت نمی‌گرفت و تخریبی نبود، اتفاقات بعدی در عراق رخ نمی‌داد. زرقاوی محصول مستقیم حمله آمریکا به عراق است. اگرچه در این باره باید گفت گاهی اوقات برخورد رادیکالی و تحقیر خرده فرهنگ‌ها و نگاه درجه دو به سایر فرهنگ‌ها طبیعی است که گروه‌هایی را به سمت تندروی سوق می‌دهد.   محمدکاظم عبدالحمیدی گفت: وقتی جوامع اروپایی از جمله انگلیس و ... را بررسی می‌کنید، طبق آمار رسمی بیشترین نرخ بیکاری، کمترین درآمد سرانه و بدترین وضعیت به لحاظ بهداشتی، فرهنگی و آموزشی متعلق به مسلمانان است. لذا طبیعی است بر اثر وضعیت بد محرومیت و تحقیر خرده فرهنگ‌ها به واکنش رادیکال آنها منجر می‌شود که اتفاقاً غرب هم روی همین مسئله به طور ویژه سرمایه‌گذاری کرده است.   وی افزود: خشونت سیاسی که در آشوب وجود دارد، سازمان نیافته است و ویژگی‌اش در این است که مشارکت مردمی بالایی دارد. چنین ویژگی را در گروه‌های تروریستی و افراطی نمی‌بینیم. در واقع نه غیرسازمان یافته هستند نه مشارکت مردمی بالایی دارند. اینجا یک شبه توطئه‌ای در میان است. یعنی یک عامل بیرونی دارد آشوب را رقم می‌زند که خشونت سیاسی مردمی را به گروه های مسلح و تروریستی به صورت سازمان یافته بدل می کند که البته این وضعیت به خودی و خود باعث کمرنگ شدن حضور مردم می گردد. همین چیزی که امروز در گروه‌های افراطی منطقه می‌بینیم که سازمان یافته است و ساختار و منابع مالی مشخص دارند، اما مشارکت مردمی ندارد که حاکی از وجود توطئه بیرونی است.
محمدمهدی سلیمی، عضو اندیشکده اسرا و کارشناس مسائل سیاسی و رسانه گفت: تاکید رهبری بر نقش جوانان در بیانیه گام دوم انقلاب نشان می‌دهد که بسیج دانش‌آموزی تنها در زمان جنگ ضرورت نداشت. به طور قطع رسالت آنها در رابطه با آینده کشور به مراتب مهم شده است. برنامه گفت‌وگوی سیاسی با موضوع «تحلیل و بررسی روز نوجوان و بسیج دانش آموزی با نگاهی به تحقق منویات بنیانگذار انقلاب برای زنده نگه داشتن اندیشه بسیجی» با حضور محمدمهدی سلیمی، مسئول سابق اتحادیه انجمن‌های دانش‌آموزان استان تهران روی آنتن شبکه رادیو گفت‌وگو رفت. محمدمهدی سلیمی اظهار کرد: تمام افرادی که در رابطه با بسیج دانش‌آموزی فعالیت می‌کنند، تمام هم و غمشان این است که نسل‌های آینده نیز با مرام و نگاه حسین فهمیده در جامعه نقش‌آفرینی کنند. زمانی جنگ سخت علیه ما به راه انداختند که دشمن، جبهه و ادواتش مشخص بود. نوجوانان و جوانان کشور ما با فهم درستی که از انقلاب با تکیه بر نفس مسیحایی امام خمینی(ره) داشتند، ۳۶ هزار شهید دانش‌آموز تقدیم انقلاب کردند. پژوهش‌گر مرکز پژوهشی آرا ادامه داد: لذا یک ششم شهدای کشور ما، شهدای دانش‌آموز هستند، اگرچه در کشور به اندازه خودش به این شهدا پرداخته نشد. ما باید بیش از این به شهدای دانش‌آموز بپردازیم. امروز نوع مواجهه با دشمن عوض شده و شاید بتوان گفت عمیق‌ترین لایه جنگ نرم و جنگ فرهنگی که دشمن دنبال می‌کند، در کف مدارس است. لذا باید چنین تعبیر کرد که نقطه مواجه ما با دشمن کف مدارس است. چنان‌که همیشه به دانش‌آموزان می‌گویم جنگ با دشمن مانند یک طنابکشی است، دشمن با تمام ادوات، عِده و عُده اش آن‌ور است و جریان ناب انقلاب اسلامی این طرف است. مسئول سابق اتحادیه انجمن‌های بسیج دانش‌آموزی تاکید کرد: هر کسی که نوجوانان و جوانان کشور را همراه داشته باشد، بزرگ‌ترین سرمایه نظام اجتماعی را دارد و دشمن این را خوب فهمیده است. خوشبختانه مجموعه‌ها، نهادها و سازمان‌هایی که متولی تربیت نوجوان‌ها در کشور هستند که مهم‌ترین آنها نهاد بسیج دانش‌آموزی است، این مواجه را درک کردند. اکنون کف مدارس ما محل جنگ فرهنگی، روانی و نرم شده است که مطابق با آن ما باید نیرو تربیت کنیم. لزوم تقویت بسیج دانش‌آموزی روز به روز بیشتر احساس می‌شود که نه تنها رسالت و مأموریت آن تمام نشده، بلکه خیلی بیشتر شده است. محمدمهدی سلیمی گفت: در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، رهبری بیشترین بار را بر دوش جوانان متخصص انقلاب اسلامی گذاشتند. قطعاً برای تمدن‌سازی نوین اسلامی باید نیروی در آن سطح و بر اساس شاخص‌های انقلاب اسلامی تربیت شود. این تاکید رهبری بر نقش جوانان در آینده کشور نشان می‌دهد که نیاز به بسیج دانش‌آموزی روز به روز حیاتی تر می‌شود. وی افزود: اگر مفهوم بسیج به معنای اعم آن در نظر بگیریم، انجمن‌های اسلامی که به طور صریح از سوی رهبری در اردیبهشت ۹۵ تشکل‌های امین و انقلابی نامیده شد، در حقیقت بسیجیانی هستند که با عنوان دیگری فعالیت می‌کنند و در بسیاری از صحنه‌ها به نوعی مکمل یکدیگرند. لذا در محور انقلاب و نظام علمی کشور باید کسانی قرار بگیرند که دغدغه‌شان درباره نظام بیشتر از بقیه باشد. محمدمهدی سلیمی در پایان عنوان داشت: یک عنصر بسیجی و دغدغه‌مند این را پذیرفته که تلاش و زحمتشش حتما بیشتر از بقیه است. به عبارتی هر کس در این بزم مقرب‌تر است جام بلا بیشترش می‌دهند. بنابراین عنصر بسیجی این را پذیرفته که باید به انقلاب نسبت به سایرین متعهدتر و معتقدتر باشد و برای ماندگاری آرمان‌ها و ارزش‌های انقلابی جمهوری اسلامی لازم است تلاش بیشتری کند.
مهدی مشکینی گفت: زم بیش از ۵۰۰ منبع خبری در داخل داشت، اکنون باید آن منابع خبری شناسایی و منهدم شوند، لذا تصور نمی‌کنم جریان ضدانقلاب دیگر بتواند چنین شبکه‌ای را شکل دهد. زیرا این ضربه، بسیار سنگین بود. برنامه گفت‌وگوی سیاسی با موضوع «تحلیل بازتاب دستگیری روح‌الله زم و اشراف اطلاعاتی سپاه پاسداران» با حضور مهدی مشکینی، کارشناس مسائل رسانه و از پژوهشگران اندیشکده اسراء روی آنتن شبکه رادیوگفت‌وگو رفت. این فعال رسانه ای عنوان داشت: قبل از هر توضیحی باید این سخن آقای طائب، رئیس سازمان اطلاعات سپاه را یادآور شوم که زمان سیلی‌های سخت به جریان‌های ضد انقلاب فرا رسیده است. بسیاری از تحلیلگران سیاسی وقتی این سخن را شنیدند، تصور نمی‌کردند منظور از سیلی سخت چنین سیلی باشد که یک شبکه ضد امنیتی را به طور کامل فرو پاشد. وی افزود: به نظرم بازداشت زم، فقط بازداشت یک فرد یا گروه، سردبیر یا ادمین یک کانال تلگرامی نیست، بلکه یک شبکه منسجم وابسته به فرانسه و یک شبکه ضد امنیت ملی که میلیون‌ها دلار پول برای هزینه‌های نیروی انسانی، تکنولوژی پیشرفته و حفاظتش تدارک دیده شده بود. به طوری که حفاظت از زم شاید بالاتر از یک وزیر بلندپایه فرانسوی بود، یعنی این فرد به اندازه یک عضو کابینه برای فرانسه اهمیت داشت. زم تنها یک جاسوس نبود، بلکه او یک عامل امنیتی بود که از طریق دیتاها و اطلاعاتی که از طریق گروه‌های ضد انقلاب و منافقین گرفته بود، یک شبکه ضد امنیت تشکیل داده بود و البته به نظرم مشکلات زیادی را هم برای ما به وجود آورد. کارشناس مسائل رسانه ادامه داد: یکی از مسائلی که زم برای ما به وجود آورد، مساله مربوط به اعتراضات دی ماه ۹۶ بود. او بر اعتراضات به حق مردم که به دلیل مسائل معیشتی و ناشی از ناکارآمدی‌های مدیریتی بود سوار شد و با دخالت خود آن را به یک مسئله امنیتی تبدیل کرد. این بزرگ‌ترین ظلمی بود که زم و شبکه پشتیبان آن در حق مردم کردند. همچنین در موضوع تحریم‌ها، این شبکه ضدامنیتی مدام متوسل به مسیرهایی می‌شد که ما از طریق آن تحریم‌ها را دور می‌زدیم و آنها را به صورت علنی منتشر می‌کرد. مهدی مشکینی گفت: آن‌طوری که شنیدم دو سال سازمان اطلاعات سپاه این جریان را تحت نظر داشته است. البته برخی می‌گویند دستگاه اطلاعاتی ما می‌توانست زم را زیر ضربه قرار دهد و خیلی زودتر او را به دام بیندازد، چرا چنین کاری نکرده؟ به نظرم ساختار و سازمان امنیتی ما قصد انهدام یک شبکه را داشته است و نه یک فرد را. وی افزود: اگر سازمان اطلاعات سپاه می‌خواست به راحتی می‌توانست فردی مانند زم را حذف کند، اما با یک راهبرد مشخص سعی کرد تا همراهان وی را نیز شناسایی کند. زم گفته بود بیش از ۵۰۰ منبع خبری دارد، حال باید آن منابع خبری در داخل کشور شناسایی شوند که خیلی موضوع مهمی است و اگر این شبکه شناسایی شود، تصور نمی‌کنم جریان ضدانقلاب دیگر بتواند تا سال‌ها چنین شبکه‌ای را شکل بدهد. کارشناس مسائل رسانه در مصاحبه با رادیو گفت‌وگو بیان کرد: من تصور می‌کنم سپاه در خصوص گام دوم، تا کنون به وظایف خودش به خوبی عمل کرده است. ابتدا زدن پهپاد آمریکایی و پس از آن شبکه ضدامنیتی زم. سپاه قدم‌های بزرگی را در گام دوم برداشته و شاید اولین جریان یا نهادی بوده که این قدر سریع به وعده رهبری برای تحقق بیانیه گام دوم عمل کرده باشد.
پژوهش‌گر مطالعات امنیتی مطرح کرد: تخطئه کسانی که بر نگاه درست و ارزش ها پافشاری می کنند مکمل نفوذ جریانی است که رهبری همیشه درخصوص آن هشدار داده اند.   برنامه گام دوم انقلاب اسلامی و فرآیندهای تحول و پیشرفت با حضور آرش پاک اندیش ، مدرس دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی و عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا روی آنتن شبکه رادیوگفت‌وگو رفت.   آرش پاک اندیش در آغاز با بیان اینکه به اذعان همه در حوزه قانونی و برنامه ای مشکل و کمبودی نداریم، عنوان کرد : این قوانین و آیین نامه‌ها در عرصه نظری خیلی خوب نگاشته شده است اما اینکه چرا به مرحله عمل نمی رسد جای بحث دارد. در واقع بخش بزرگی از تحولاتی که بر اساس اسناد بالادستی در حوزه های مختلف وجود داشته است عملیاتی نشده است.   وی افزود: رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم، بی توجهی به شعارهای انقلابی در برخی از برهه های تاریخ را متذکر شده اند. این برهه ها باید توسط ما شناسایی شوند تا غفلت ها و در برخی موارد خیانت های آن زمان ها هویدا شود.   این مدرس دانشگاه خاطر نشان کرد: اگر بهترین برنامه در دست افراد با کفایت قرار نگیرد و به طور مشخص قوه اجراییه در اختیار جریان انقلابی یعنی جریانی که به استقلال کشور بیاندیشد قرار نگیرد و دانشمندان بومی و متعهد در تصمیم گیری ها دخالت داده نشوند، پیشرفتی در اجرای برنامه ها حاصل نخواهد شد.   پاک اندیش در بخش دیگری از صحبت های خود در رادیو گفت و گو، جوانان و دانشگاهیان را مهمترین موتور محرکه پیشرفت کشور دانست و عنوان کرد: در بیانیه گام دوم ۴۱ مرتبه کلمه جوان تکرار شده است که از نظر اهمیت تاکید در درجه سوم پس از اسلام و انقلاب قرار دارد.   وی اضافه کرد: رهبری در سال های اخیر به مسئولان و دست اندرکاران تاکید کرده اند که نیروهای وفادار به انقلاب باید مورد حمایت قرار بگیرند. تخطئه کسانی که بر نگاه درست و ارزش ها پافشاری می کنند مکمل نفوذ جریانی است که رهبری همیشه درخصوص آن هشدار داده اند. در واقع اگر جوانان انقلابی از میدان خارج شوند موتور محرکه انقلاب از کار خواهد افتاد.   کارشناس مسائل سیاسی با تاکید بر اینکه همواره در معرض آماج توطئه ها و نفوذ قرار داریم، اظهار کرد: نفوذ همیشه به صورت به کار گماردن جاسوس فردی نیست. گاه نفوذ یک جریان است که به معنای ایجاد تحول در نگرش و ذهن مسئول است و نقطه هدف نفوذ جریانی همانا نخبگان، تصمیم گیران و تصمیم سازان هستند.   پاک اندیش در پایان برنامه گام دوم رادیو گفت و گو تاکید کرد : نابرابری و بی عدالتی در رژیم طاغوت سبب شد مردم به سمت نگاهی گرایش پیدا کنند که پرچم‌دار آن امام خمینی(ره) و با عدالت‌خواهی گره خورده بود. مقصود از نگاه انقلابی که گاهی از دید عوام، سطحی و شعاری به نظر می رسد، همین آرمان های اصیلی است که انقلاب اسلامی بر اساس آن پدید آمده است و ما هر زمان که از آرمان های انقلابی فاصله گرفتیم دچار خسران شده ایم.
امیرحسین دهقانیان گفت: ما باید قدری نگاه محافظه‌کارانه را کنار بگذاریم و به حواشی نگاه نکنیم و در این نوبت که مورد تاکید رهبری است نباید اجازه دهیم با ایجاد ابهام در بند آخر برنامه جامع اقدام مشترک، برداشت‌های متفاوت و چندپهلو صورت بگیرد و ما را بازی بدهند.   برنامه گفت‌وگوی سیاسی با موضوع «تاکید رهبر انقلاب در دیدار با فرماندهان سپاه مبنی بر اینکه کاهش تعهدات برجامی با جدیت کامل و به صورت دقیق باید انجام پذیرد» با حضور امیرحسین دهقانان، کارشناس مسائل سیاسی و عضو اندیشکده اسرا از مرکز پژوهشی آرا، روی آنتن شبکه رادیوگفت‌وگو رفت.   امیرحسین دهقانان با حضور در گفت و گوی سیاسی رادیوگفت‌وگو اظهار کرد: به طور اساسی نمی‌توانیم این موضوع را رد کنیم که اکنون بستری که در آن قرار داریم، بستر جنگ است. یعنی در واقع ما در حال تلاش هستیم تا آنچه که به ناحق از آن دور نگه داشته شدیم، دریافت کنیم و حق خودمان را بگیریم. به طور طبیعی در چنین شرایطی نگاه باید نگاه و دید جنگی باشد. لذا در رفتار با اروپا باید شیوه‌ای را در نظر بگیریم که باعث رعب و وحشت شود.   وی افزود: به عبارتی طرف مقابل باید واقعا فکر کند، اگر حرفی زده شده، پس به آن عمل می‌شود و صرفاً شو یا نمایش نیست. برای مثال آنها سطح غنی‌سازی ما را قبل از برجام مقدمه‌ای برای رسیدن به کلاهک هسته‌ای می‌دانستند، لذا ما باید برای اینکه ترس آنها زیاد شود، این تصورشان را اجرایی کنیم و درصد غنی‌سازی را بالا ببریم.   پژوهشگر مرکز آرا افزود: در برابر رعب و ترس، نقطه مقابل که به نظرم اثرگذاری بسیار اندکی دارد، همین گام‌های محافظه‌کارانه‌ای است که ما در زمینه کاهش تعهدات برجامی به ویژه در گام سوم برداشتیم. به نظرم برداشتن چنین گام‌هایی شاید فقط مصرف داخلی داشته باشد.   کارشناس مسائل سیاسی عنوان داشت: در چنین مذاکراتی یکی نقش پلیس خوب را دارد و آن دیگری نقش پلیس بد. یکی از طرف‌های مقابل همین که روال به شکلی پیش می‌رود که نزدیک به نتیجه گرفتن است، زیر میز می‌زند. چرا چنین رفتاری‌هایی بروز می‌دهد؟ برای اینکه تا می‌توانند از طرف مقابل امتیاز بگیرند. دهقانان ادامه داد: در چنین شرایطی تصور می‌کنم ما هم باید قدری نگاه محافظه‌کارانه را کنار بگذاریم و به حواشی میدان نگاه نکنیم و قدری از مصلحت‌اندیشی‌هایمان فاصله بگیریم و در این نوبت که مورد تاکید رهبری است نباید اجازه دهیم با ایجاد ابهام در بند آخر برنامه جامع اقدام مشترک، برداشت‌های متفاوت و چندپهلو صورت بگیرد و ما را بازی بدهند.   وی افزود: حال که طرف مقابل برداشت چند پهلو می‌کند و با ما قصد بازی دارد، چرا ما باز نکنیم؟ دعوای ما با غرب، دعوای گفتمانی است و تا زمانی که «استقلال»، «آزادی» و «جمهوری اسلامی» باشد، دعواها وجود دارد و فقط زمین بازی عوض می‌شود و ظاهرشان تغییر پیدا می‌کند.   امیرحسین دهقانان در پایان اظهار داشت: روزی که به آشتی برسیم، فضا به شکلی خواهد بود که منافع آنها برآورده شود و به گفته رهبری فضای آشتی بین ما و آنها، فضای گرگ و میش است و برای ما مناسب نیست. لذا باید قدری جدی‌تر موضوع کاهش تعهدات اعمال شود و اگر متصدیان امر قصد جدیت به خرج دادن در این زمینه را ندارند، می‌توان آنها را تغییر داد یا خلاصه تصمیمی باید گرفته شود که طرف مقابل احساس واقعی پیدا کند که نمایشی در کار نیست و جدیت زیادی پشت تصمیمات کاهش تعهدات برجامی ایران است.
طبق سنت الهی به هر میزان که قدرت‌های شیطانی و سلطه‌گر پول بیشتری در منطقه خاورمیانه خرج می‌کنند، مسیر شکست خود را هموارتر می‌کنند. برنامه گفت‌وگوی سیاسی با موضوع «بررسی و تحلیل سیاست فشار حداکثری آمریکا، سیاستی شکست خورده و بی فرجام» با حضور محمد صفایی، کارشناس مسائل سیاسی و عضو اندیشکده اسرا از مرکز پژوهشی آرا، روی آنتن شبکه رادیوگفت‌وگو رفت. محمد صفایی در مصاحبه با رادیوگفت و گو بیان کرد: در ائتلافی که آمریکا با حضور برخی از کشورهای منطقه علیه جمهوری اسلامی تشکیل داد و فشار زیادی که در یمن وارد کرد، با توجه به نفوذی که محور مقاومت در منطقه به دست آورده و شکست‌های متعددی که محور مقاومت توانست بر آنها تحمیل کند، از جمله شکستی که اسرائیل از لبنان و در سوریه متحمل شد، ناکامی اقداماتی که در عراق داشتند و شکست سنگینی که اخیرا در یمن خوردند، با توجه به قدرت جمهوری اسلامی و محور مقاومت که حاضر نیستند زیر سلطه آمریکا قرار بگیرند، این ائتلاف نتوانسته موفقیتی به دست بیاورد. وی افزود: ممکن است برخی تصور کنند فشارهای اقتصادی آمریکا عامل اصلی مشکلات اقتصادی در کشور شده است، در حالی که اگر به جمعیت و منابع طبیعی کشور و نیروی کار نگاه کنید، متوجه خواهید شد که علت اصلی مشکلات معیشتی که چند سال اخیر در کشور روی داده است، ناشی از مشکلات مدیریتی است و اگر بعضی از وزارتخانه‌ها و مسئولان بهتر عمل می‌کردند، می‌توانستند بهتر از این مسائل و مشکلات را ساماندهی کنند. تصور می‌کنم مهم‌ترین مساله‌ای که در شرایط کنونی می‌تواند به ما کمک کند، اصلاح مسأله مدیریت داخلی کشور است. کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: از ابتدای شکل‌گیری انقلاب اسلامی تحریم‌های آمریکا به ویژه بر صنایع نظامی ما و ارگان‌های نظامی ما وجود داشت، ولی با روحیه جهادی و شهادت‌طلبی، همه این عرصه‌ها را پشت سر گذاشتیم و نتیجه هم گرفتیم. طبق سنت الهی به هر میزان که قدرت‌های شیطانی و سلطه‌گر پول بیشتری در منطقه خاورمیانه خرج می‌کنند، مسیر شکست خود را هموارتر می‌کنند. رهبری نیز در بیاناتشان اشاره کردند که طبق سخنان خود آمریکایی‌ها حداقل هزینه‌ای که در سوریه کردند، ۷ هزار میلیارد دلار تخمین زده شده کاست که بسیار بودجه سنگینی است. عضو اندیشکده اسرا: در حالی آمریکا و متحدانش هزینه‌های هنگفتی را در سوریه خرج کردند که امروز ناچار شدند با همه تبلیغات رسانه‌ای که داشتند و خواستار سرنگونی رژیم قانونی سوریه بودند، بسیاری از نیروها و تجهیزات خود را کاهش دهند، مناطق در تسلط خودشان را به محور مقاومت واگذار کنند، آنها را پیروز بحران سوریه بدانند و پایگاه‌های خود را خالی کنند. اخیرا نیز زمزمه های خالی کردن پایگاه اصلی‌شان در قطر به گوش می رسد. در پایان محمد صفایی عنوان داشت: اگر ما بتوانیم روحیه جهادی را در همه عرصه های کشور شکل دهیم، روحیه‌ای که رهبری تحت عنوان آتش به اختیار از آن یاد کردند و از جوانان خواستند به صحنه بیایند، خواهیم توانست خیلی راحت این برهه را هم پشت سر بگذاریم.
عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا در مصاحبه با رادیو گفت‌و‌گو: وقتی گزارش‌هایی از سوی اطلاعات نیروی هوایی ارسال ‌شد که صدام در حال آماده شدن برای حمله به ایران است، متاسفانه بنا به پاره ای از دلایل، برخی مسئولین چندان توجهی به این گزارش ها نکردند.   برنامه گفت‌وگوی سیاسی با موضوع «بررسی سطح توازن قدرت در دوران دفاع مقدس و روند رشد و تکامل آن در سال‌های بعد» با حضور دکتر عباس آخوندی، عضو پژوهشکده آرا و کارشناس مسائل سیاسی و بین‌الملل روانه آنتن شبکه رادیویی گفت‌وگو شد.   عباس آخوندی در مصاحبه با رادیوگفت‌وگو اظهار کرد: صدام در شروع حمله به ایران گفته بود که در عرض یک هفته چنین و چنان می‌کنیم، اما وقتی وارد میدان عمل شد، دریافت که برای دستیابی به حرف‌هایش راه بسیار دشواری در پیش دارد و بعد از مدتی هم متوجه شد که وعده‌هایش امکان عملی شدن ندارد.   وی افزود: اگرچه جنگ تلفات، ضایعات و ویرانی‌ها داشت و اقتصاد کشور را با مشکل مواجه کرد و بعضی زیرساخت‌های کشور را از بین برد و این مسائل در جای خود قابل بررسی است، اما در این میان بحث کلان‌تری مطرح است که صدام به جنگ با جمهوری‌اسلامی برخاست تا ما را از بین ببرد و دیگر ایرانی نباشد و ایرانستان ایجاد کند و خوزستان و اروند را از ما بگیرد و به کشور خودش ضمیمه کند، اما آیا به این اهدافش رسید؟ وقتی این اهداف کلان را بررسی می‌کنید، مشکلاتی که پیش امده، در مقایسه با آنچه قرار بود، پیش بیاید، قابل تصور نیست.   کارشناس مسائل سیاسی و بین‌الملل ادامه داد: رجال سیاسی اعتقادی نداشتند به این‌که احتمال حمله از سوی صدام به ایران وجود دارد. به همین دلیل وقتی گزارش‌هایی از سوی اطلاعات نیروی هوایی ارسال می‌شد که صدام در حال آماده شدن برای حمله به ایران است و حرکات عراق تنها یک مانور نیست، از سوی سیاستمداران کمتر به این مطلب توجه می‌شد. در این رابطه اطلاعاتی کم و بیش به مسئولان می‌رسید که متاسفانه چندان به این اطلاعات و گزارش‌ها توجه نمی‌شد.   دکتر آخوندی گفت: برخی از سیاستمداران پس از دریافت اطلاعات و سخنان نظامی‌ها بر این باور بودند که شاید آنها می‌خواهند بازار را به نفع خودشان گرم کنند و دوباره وجهه‌ای به دست بیاورند، این موضوع واقعیتی است که وجود دارد. ضمن این‌که بیش از جنگ عراق و ایران، کودتای نقاب اتفاق افتاد و شاید به خاطر آن یک حس بی اعتمادی نسبت به نیروهای نظامی (ارتش) پیش آمده بود. علاوه بر آن در رویکرد امنیتی ما اقدامات پیش‌دستانه‌ای پیش‌بینی نشده بود.   وی افزود: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی رویکرد نظامی جمهوری‌اسلامی بر مبنای دفاع بود و در حال حاضر نیز به همین منوال است. در آن مقطع به دلیل مسائلی که پیش آمده بود نیروهای نظامی ما آمادگی مناسبی نداشتند. بعلاوه کمبود برخی قطعات تجهیزات نظامی، رفتن مستشارهای نظامی و قدری نقل و انتقالات از جمله مشکلاتی بود که در آن برهه زمانی وجود داشت.   کارشناس مسائل سیاسی و بین‌المللی در پایان اظهار کرد: در آن زمان صدام مسائل ایران را رصد می‌کرد و بر اساس پالایش اطلاعاتی که داشت بر این باور بود که می‌تواند با توجه به شرایط و وضعیت سیاسی نظام تازه مستقر شده جمهوری‌اسلامی حملاتی را صورت دهد و در اسرع وقت به اهدافی که مدنظرش بود، دست پیدا کند. پس از مدتی نیروهای نظامی ما توانستند به خودش بیاید و با همکاری یکدیگر به اوضاع سر و سامان دهند و صدام را متوقف کنند.
عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا: تجربه حکایت از آن دارد که انعطاف در برابر آمریکا باعث گستاخ‌تر شدنش می‌شود. همان‌طور که در برجام به جای این‌که به تعهدات‌شان عمل کنند، گستاخ‌تر از گذشته خواستار پذیرش تعهدات بیشتری از سوی جمهوری‌اسلامی هستند.   برنامه گفت‌وگوی سیاسی با موضوع «بررسی و تحلیل تاکید رهبر انقلاب در نفی هرگونه مذاکره با آمریکا و اهداف آمریکا از سیاست فشار حداکثری بر ملت ایران و نتایج آن» با حضور حامد صفایی، کارشناس مسائل بین‌الملل روی آنتن شبکه رادیویی گفت‌وگو رفت. حامد صفایی در مصاحبه با رادیو گفت‌وگو عنوان کرد: آمریکا با فشار حداکثری به جمهوری‌اسلامی به دنبال این است که خواسته‌هایش را به مردم ایران تحمیل کند. آن ها باب مذاکره را باز گذاشتند تا آنچه که از طریق فشار نتوانستند به آن دست پیدا کنند، در مذاکره به دست بیاورند. مذاکره آمریکا با جمهوری اسلامی به این شکل نیست که یک امتیاز ما بگیریم و یک امتیاز آنها بگیرند. وی افزود: آمریکا در مذاکره فرمولش به این شکل است که امتیاز نقد می‌خواهد و این‌طور نیست که تنها به وعده شما اطمینان کند. اگر هم از خواسته آنها امتناع کنید، هوچی‌گری، فضاسازی رسانه‌ای را ترتیب می‌دهند که طرف مقابل از مذاکره امتناع کرد و باید دوباره به میز مذاکره برگردد و به همین دلیل فشار حداکثری بستگی به نوع مواجهه ما دارد. اگر از طرف جمهوری‌اسلامی مقاومت را ببیند که بحث فشار حداکثری تاثیری بر سیاست‌های جمهوری‌اسلامی ندارد، به طور قطع فشار را تعدیل می‌کند و سیاست‌هایش را تغییر می‌دهد. کارشناس مسائل بین‌الملل ادامه داد: در این میان آنچه مهم است واکنش ما است، دو نوع رویکرد و سیاست در برابر فشار حداکثری وجود دارد، یک عده بحث سازش، مذاکره و تنش‌زدایی را در پیش می‌گیرند و یک عده دیگر بحث مقاومت، تهدیدزدایی و ایستادگی را مطرح می‌کنند. در این برهه آنچه اکثریت بر آن معتقدند بحث مقاومت و ایستادگی در برابر فشارهای حداکثری آمریکاست. حامد صفایی گفت: یکسری دلایل برای مذاکره نکردن وجود دارد، نخست این‌که ما یک‌دوره تجربه مذاکره با آمریکا را داریم، حال بحث این است که شرایط کنونی، شرایطی نیست که بتوانیم مذاکره کنیم و شرایط تهدیدآمیز است. اگر در چنین شرایطی پای میز مذاکره بروید، با دست خالی وارد شدید و از پیش بازنده هستید. از طرفی موضوع مذاکره و عدم اعتماد ما به طرف مقابل مطرح است که این سیگنال را می دهد که در برهه کنونی به سمت مذاکره نرویم. وی افزود: تجربه مذاکره با آمریکا حاصلش برجام است که این مساله به ما یکسری تجارب داد، نخست این‌که در برجام به این نتیجه رسیدیم که امکان تعامل با آمریکا با این شرایط وجود ندارد، آمریکا کشوری است که تعهدات خودش را زیر پا می‌گذارد و همان‌طور که رهبری فرمودند وقتی خرش از پل بگذرد، به ریش من و شما می‌خندد. در مذاکرات برجام دو سال و نیم صحبت‌هایی صورت گرفت و توافقی نوشته شد، سپس رئیس‌جمهوری به کاخ سفید می‌آید و به راحتی با یک امضاء از این توافق خارج می‌شود. کارشناس مسائل بین‌الملل در مصاحبه با رادیوگفت‌وگو بیان کرد: برجام نشان داد که دشمنی آمریکا با ما فقط به دلیل مساله هسته‌ای نیست و این دشمنی خیلی عمیق‌تر است و خود مسئولان آمریکایی عنوان کردند که دروغ در DNA ایرانیان است و مسئول دیگری گفت باید ریشه ملت ایران را خشکاند! این نوع صحبت مسئولان آمریکایی نشان می‌دهد که اصلا مساله آمریکایی‌ها مساله هسته‌ای ما نیست و اصل آنها دنبال اهداف دیگری هستند. از سوی دیگر تجربه حاکی از آن است که انعطاف در برابر آمریکا باعث گستاخ‌تر شدنش می‌شود.
دکتر محمدکاظم عبدالحمیدی، عضو اندیشکده اسرا و کارشناس مسائل سیاسی و رسانه گفت: نباید رسانه‌های مقاومت را محدود به رسانه‌هایی کنیم که تنها اخبار حوزه نظامی را پوشش می‌دهند، به نظرم به این شکل درست نیست، زیرا مقاومت به برداشت من، یک مفهوم گسترده‌تر از مفاهیم نظامی است. برنامه «گفت‌وگوی سیاسی» با موضوع بررسی و تحلیل عملکرد دیپلماسی رسانه ای محور مقاومت و نقش شبکه های برون مرزی صدا و سیما با حضور دکتر محمدکاظم عبدالحمیدی، کارشناس مسائل سیاسی و رسانه روی آنتن شبکه رادیو گفت‌وگو رفت. محمدکاظم عبدالحمیدی اظهار داشت: علیرغم اینکه رسانه‌ها قادر به نقش‌آفرینی هستند و نقش آنها در دهه‌های اخیر بیشتر شده، اما همچنان این دولت‌ها هستند که مشی اصلی را در این زمینه دارند. در حال حاضر رسانه‌های جبهه مقاومت به طور کلی با مشکل روبه‌رو هستند که اگر بخواهیم آنها را آسیب‌شناسی کنیم، نخست بحث انحصاری است که در طرف مقابل با آن مواجه هستند. یعنی اگر به پیشینه تحریم رسانه‌ای ایران نگاه کنیم، یکی از نخستین تحریم‌هایی که در این حوزه جدی می‌شود، سال ۸۴ شبکه سحر مجموعه‌ای با عنوان «چشمان آبی زهرا» پخش می‌کند که در این مجموعه یک منتقد فرانسوی می‌گوید علیه هولوکاست با توجه به تحقیقاتی که انجام داده، سخنان متفاوتی می‌زند. در آنجا نخستین تحریم علیه یک رسانه انجام می‌شود. به عبارتی وقتی قرار است که حرفی علیه ابر روایت آنها یعنی هولوکاست زده شود، با این تفکر که نباید حرفی علیه روایت آنها زده شود، تحریم رسانه شکل می‌گیرد. کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: وقتی در برابر طرف مقابل به اصول اولیه خودش در حوزه رسانه اشاره می شود، بر خلاف آنها عمل می کند. برای مثال آنها برای ما گزارشگر ویژه حقوق بشر می‌فرستند و گزارش‌هایی بدون توجه به بافت فرهنگی نظیر حقوق هم‌جنس بازان مخابره می‌کنند، در حالی که از کنار نقض فاحش حقوق بشر در عربستان و امارات به آسانی عبور می کنند. عضو اندیشکده اسراء افزود: معضل دیگر جریان مقاومت بحث منابع مالی و لجستیکی است. در حال حاضر طبق گزارش‌هایی که وجود دارد، الجزیره سال ۱۹۹۶ با بودجه ۱۵۰ میلیون دلاری تاسیس می‌شود که ۱۰ سال بعد از آن پرس‌تی‌وی ۱۰ میلیارد تومان به عرصه رسانه می‌پیوندد. معضل نهایی هم مسئله اخلاق است. جریان مقاومت به دلیل علقه‌های مذهبی و اخلاقی، محدودیت‌ها و معذوریت‌هایی دارد در حالی طرف مقابل دستش در این خصوص باز است. یعنی اخباری که درباره جبهه مقاومت صادر می‌شود، به دلیل وجود پاره از محدودیت ها امکان مخابره ندارد. وی ادامه داد: تا قبل از انقلاب بحرین، شبکه الجزیره بیشتر اخبار جهان اسلام و مسائلی که جریان بیداری اسلامی در مصر و تونس رخ داد را پوشش می‌داد. اما درباره مساله بحرین که به دلیل بافت قومی و فرهنگی متفاوت با دیگر کشورهای در جریان بیداری اسلام است شبکه الجزیره دچار انفعال می‌شود و در آن مقطع زمانی است که العالم بیشتر دیده می‌شود. کارشناس مسائل حوزه رسانه گفت: بخشی که از آن نباید غفلت کرد بحث قدرت نرم است و اگر ما بخواهیم رسانه‌های مقاومت را تنها محدود به رسانه‌هایی کنیم که فقط اخبار حوزه نظامی را پوشش می‌دهند درست نیست. زیرا مقاومت یک مفهوم گسترده‌تر از مفاهیم نظامی است، یعنی مفهومی مبتنی بر یک فرهنک خاص و ورای قدرت نظامی است. دکتر محمدکاظم عبدالحمیدی در مصاحبه با رادیو گفت‌وگو اظهار کرد: در سیاست‌های کلی برنامه ششم که ابلاغی از رهبر انقلاب است، توسعه کمی و کیفی شبکه‌های برون مرزی خیلی تاکید قرار گرفته است. طبق سند سیاست کلی برنامه ششم ما خودمان را در یک جایگاه الهام‌بخش در جهان اسلام تعریف می‌کنیم. این الهام‌بخشی بدون استفاده از رسانه، امکان وقوعش خیلی ضعیف به نظر می رسد. لازم است ایدئولوژی صدور انقلاب در بستر رسانه منتقل شود.
عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا در مصاحبه با رادیو گفت‌و‌گو با اشاره به بازار داغ مذاکره با غرب گفت: در یک تصویر راجع به مذاکرات دیدم که هویجی در دست موش و پنیری در دست خرگوش پنیر است. این تصویر حکایت از آن داشت که طرفین مذاکره با یک بده و بستان ساده کنار خواهند آمد. اما درباره ما و آمریکایی ها، اختلافات ماهوی است و نباید آن را به سطوح شکلی و تاکتیکی فروکاست.   برنامه گفت‌وگوی سیاسی با موضوع «تحلیل و تبیین مقاومت در اندیشه رهبری به خصوص محور مقاومت در منطقه» با حضور علی خالقی پور، کارشناس مسائل سیاسی و عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا روی آنتن رادیوگفت‌وگو رفت. علی خالقی‌پور در ابتدای صحبت های خود اشاره داشت: تصور می‌کنم سال گذشته بود که گروه «ب» بیانیه ای علیه ایران صادر کرد مبنی بر اینکه جمهوری‌اسلامی در خاورمیانه ۱۵ میلیارد دلار خرج کرده است. البته که این مبلغ اغراق است و برای اینکه مردم ما را نسبت به نظام بدبین کنند مطرح شده است. چند روز بعد ترامپ اعلام کرد، آمریکا ۷ تریلیون دلار در خاورمیانه خرج کرده است و این تاسف‌بار است که با هواپیمای چراغ خاموش در عراق می‌نشینیم. این موضوع نکته بسیار مهمی است، مقایسه کنید ۱۵ میلیارد دلار کجا و ۷ تریلیون دلار کجا! این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: مقایسه هزینه‌ای که آمریکا در منطقه خرج کرد با جمهوری‌اسلامی نشان دهنده یکی از مولفه‌های پیروزی مقاومت در منطقه است. از آن طرف برخی از مسئولان ما بر این باور هستند چون ما زبان انگلیسی می‌دانیم غرب به مذاکره با ما تمایل دارد! برجام حاصل چه بود؟ حاصل اینکه جمهوری‌اسلامی به غنی‌سازی ۲۰ درصد رسید. در حقیقت با وجود ترور دانشمندان هسته‌ای و حملات سایبری که به نیروگاه‌های ما داشتند، این مقاومت بود که امکان مذاکره را فراهم کرد. با توجه به جهش ایران در حوزه فناوری هسته ای بود که غرب به مذاکره با ما روی آورد و نه اینکه دولت ما تغییر کرد و یک تیم غرب‌پسند و انگلیسی‌دان بر سر کار آمد. عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا عنوان داشت: از یک طرف مقام رهبری بارها در سخنان‌شان تاکید کردند، دشمنی ما با غرب قائم به شخص نیست. در حالی که برخی از سیاستمداران ما می‌گویند اوباما خوب بود، اما ترامپ دیوانه است. گروه «ب» فلان است و گروه «ج» بهمان. سیاست آمریکا قائم به شخص نیست، ممکن است روش متفاوت باشد اما هدف همه سیاستگذاران آمریکا یکی است. جان کری هم اخیرا گفته بود ترامپ یک روش اشتباه برای خودش اتخاذ کرد، ما نیز قصد داشتیم بعد از اینکه برجام را امضا کردیم، بگوییم یا مسائل موشکی را قبول کنید یا ما از برجام خارج می‌شویم. خالقی افزود: دولت قبلی ایالات متحده قصد داشت با فشار بر افکار عمومی جمهوری‌اسلامی ناچار کنند سایر مسائل را هم بپذیرد و اگر نپذیرفت تهدید به خروج از برجام کند. اما ترامپ ابتدا خارج شد و بعد پیوستن مجددش را منوط به امتیازدهی بیشتر ایران کرد. لذا رویکرد سیاستمداران آمریکایی نشان می‌دهد که آنها شیوه و روشی متفاوت دارند، اما در پایان همه یک هدف دارند. وی افزود: در یک تصویر بسیار مشهوری از مذاکره چنین ترسیم شده که یک موش در برابر یک خرگوش برای مذاکره آمده است که در دست موش هویچ است و در دست خرگوش پنیر. این تصویر حکایت از آن داشت که آنها اختلاف منافع داشتند که بر سر میز مذاکره آمدند، نه اختلاف ذاتی و ماهوی. در حالی که رهبری فرمودند رابطه ما با آمریکا گرگ و میش است و این دقیقا به این موضوع اشاره دارد که ما در ذات و هویت با هم اختلاف داریم و نه صرف منافع. کارشناس مسائل سیاسی در پایان بیان کرد: دو رویکرد درباره نظام سلطه و استکبار وجود دارد. یکی سازش و دیگری مقاومت. این دو ۱۸۰ درجه با یکدیگر متفاوت دارند. مثلا یکی از این اختلاف‌ها تصور تاکتیکی بودن نزاع طرفین است. طرفداران رویکرد سازش بر این باورند که اختلافشان با نظام سلطه و غرب در تاکتیک است، اما انقلابیون و طرفداران مقاومت حرفشان این است که اختلاف با نظام سلطه ماهوی است و در اصل و هویت با هم اختلاف دارند.

صفحه‌ها