به همت اندیشکده افرا نشستی با موضوع «تصویراجتماعی فلسطین بعد از طوفان الاقصی» در محل پارک اندیشگاهی دانشگاه تهران برگزار شد. در این نشست دکتر محمد اصغری، مدیر مرکز رصد فرهنگی کشور، دکتر طاهره گودرزی کارشناس حوزه فلسطین، دکتر سید مصطفی موسوی، کارشناس حوزه آمریکا و اروپا و آقای حسین اکبرزاده پژوهشگر حوزه فلسطین و جهان عرب، نکاتی درباره افکار اجتماعی پیرامون فلسطین بیان کردند. در آغاز نشست، زهرا دانش‌طلب پژوهشگر دفتر مطالعات نوآوری اندیشکده افرا و‍‍ دبیر نشست، پژوهشی را با عنوان «محتوای شبکه‌های اجتماعی دربارة فلسطین» ارائه کرد. درواقع این پژوهش به بررسی جنگ هشتگی که در فضای مجازی پا به پای جنگ میدانی فلسطین و اسرائیل در دنیا بعد از ۷ اکتبر روی داده پرداخته است. در این جنگ مجازی، کاربران با برجسته‌کردن هشتگ‌هایِ طرف حمایت خود، موافقت یا مخالفت‌شان را اعلام و به نوعی زورآزمایی و جنگ مجازی را ترتیب دادند. نتیجة این پژوهش نشان داد که بر اساس دو هشتگ ترند «در کنار فلسطین بایستی» و «درکنار اسرائیل بایستی»  بیشترین محتوا از سوی طرفداران فلسطین منتشر شده است. نتایج بخش دیگری از این پژوهش که به بررسی گزارش‌های منتشر شده از سوی موسسات تحقیقاتی دنیا پرداخته بود نیز حاکی از برتری محتوای تولید شده از سوی طرفداران فلسطینی در فضای مجازی داشت. اما نکته جالب توجه این است که این برتری فلسطینیان در جنگ مجازی در حالی‌ روی داده که طبق گزارش الجزیره برخی شبکه‌های اجتماعی از جمله تیک‌تاک و فیس بوک اقدام به محدودکردن انتشار محتوای مرتبط با فلسطین پرداخته و در این زمینه سوگیرانه عمل کرده‌اند. هفته‌نامه اکونومیست نیز در گزارش آنالیزدیتا اذعان می‌کند که از ۷ تا ۲۳ اکتبر ۱ میلیون پست از اینستاگرام، توییتر و یوتیوب جمع‌آوری شد که همگی حاوی هشتگ‌هایی از فهرستی با تعداد مشابه از اصطلاحات طرفدار اسرائیل و فلسطین به زبان انگلیسی بودند. داده‌های ۷ اکتبر، دو طرف تقریباً سهم مساوی از حمایت داشتند؛ اما به فاصله کمتر از دو هفته داده‌ها حاکی از آن بود که پست‌های طرفدار فلسطین ۳.۹ برابر بیشتر از پست‌های طرفدار اسرائیل بود.   در ادامه این نشست دکتر گودرزی به بررسی افکار عمومی ساکنان رژیم صهیونیستی پرداخت. در این زمینه گودرزی گفت: «واقعیت این است که بخش‌های  مختلف رژیم صهیونیستی (اعم از حاکمیتی و اجتماعی)  تصویری مبتنی بر «تلقیِ تهدید امنیتی دانستن فلسطینی‌ها» داشته‌اند و این موضوع، تا پیش از طوفان الاقصی بسیار رایج بوده است. ناگفته نماند که نمی‌توان همة جامعه صهیونیستی را هم یک کل واحد دانست؛ اما وقتی پای موجودیت این رژیم در میان باشد، چه چپ‌گرایان و چه راست‌گرایان یهودی، ایدئولوژی صهیونیسم را دنبال نموده و تلاش می‌کنند که خود را حول محور تهدید خارجی متحد نمایند. تا پیش از طوفان الاقصی، موضوع اصلاحات قانون اساسی به شدت بین جامعه و حاکمیت اسرائیل شکاف ایجاد کرده بود و رژیم صهیونیستی در ضعف‌ترین حالت ممکن از زمان تشکیل قرار گرفته بود. برای همین در این حمله، ارتش و نهادهای اطلاعاتی نظامی رژیم کاملا غافلگیر شدند.»   در تایید این ادعا گودرزی آماری از وضعیت افکار عمومی داخل سرزمین‌های اشغالی نسبت به جنگ ارائه کرد. بر اساس نظرسنجی انجام شده توسط موسسه دموکراسی اسرائیل، ۷۵ درصد از یهودیان اسرائیلی با درخواست آمریکا برای انتقال از مرحله پرشدت جنگ به مرحله کم شدت مخالفند. در بین جامعه عرب ساکن «اراضی ۱۹۴۸» نیز ۵۶ درصد مخالف خاتمه جنگند! که این تا حدی گویای همراهی جامعه عرب اسرائیل با یهودیان در تهدید دانستن فلسطینی‌هاست. همچنین ۳۷.۸ درصد جامعه یهودی خواستار مذاکره فوری با حماس بدون توقف درگیری و جنایات ارتش صهیونیستی بوده‌اند. این در حالی است که ۷۴.۹ درصد جامعه فلسطینی اراضی ۴۸ خواستار مذاکره فوری حتی به قیمت توقف جنگ بوده‌اند. طوفان الاقصی هزینه‌های اجتماعی زیادی برای صهیونیست‌ها داشته ولی به امید داشتن امنیت بیشتر که با غیاب مقاومت فلسطین برای آنها معنا می‌یابد، این جامعه در حال تلاش برای تحمل آنهاست. در این میان، نیاز بسیار شدیدی به روانپزشک و اختلالات روانی صهیونیست‌ها هم وجود دارد که خبرهای بسیاری دال بر مهاجرت منفی روانپزشکان و کمبود سرانه روانپزشک در سیستم دولتی منتشر شده است.» دکتر محمد اصغری مدیر مرکز رصد فرهنگی به تحلیل و بررسی افکار ایرانیان درباره طوفان الاقصی پرداختند؛ اما پیش از ورود به این بحث دربارة شکسته شدن هیمنة اسرائیل در دنیا گفتند: «بزرگترین نتیجه طوفان الاقصی این بود که اسرائیل دیگر هیمنه سابق را ندارد. این عملیات در واکنش به هتک حرمت مسجد الاقصی و همچنین هتک حرمت بانوان فلسطینی در قدس اشغالی صورت گرفت. عملیات طوفان الاقصی یک نوع تغییر شناختی در مسئله فلسطین بود.» اما در بخش افکار ایرانیان دربارة ابعاد مختلف مسئله فلسطین و طوفان الاقصی، اصغری آماری از جدیدترین افکارسنجی صورت گرفته از سوی مرکز رصد فرهنگی را ارائه داد که بخشی از آن بدین شرح است: «۳۲ درصد از پاسخگویان اذعان داشتند که پیش از درگیری‌های اخیر هم پیگیر اخبار فلسطین بوده‌اند. ۲۲.۵ درصد قبل از جنگ اخیر اخبار فلسطین را دنبال نمی‌کردند؛ ولی در حال حاضر دنبال می‌کنند. ۶۶.۸ درصد از پاسخگویان اخبار مربوط به تحولات اخیر فلسطین را بیشتر از طریق صدا و سیما دنبال می‌کنند؛ ۸.۲ درصد افراد بیشتر از طریق اینستاگرام و ۴.۶ درصد از شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان پیگیر اخبار فلسطین هستند. ۷۳.۱ درصد پاسخگویان با گزاره اسرائیل دست نشانده امریکاست موافقند. ۷۳.۹ درصد با شکست ناپذیری اسرائیل مخالفند.» دکتر اصغری در جمع‌بندی خود ادامه داد: «شبکه‌های اجتماعی داخلی از قبیل ایتا نقش مهمی در شکل‌دهی اذهان طبقه متوسط و میان‌سال و خصوصا زنان در تحولات جاری فلسطین دارد. باور به شکست اسرائیل در جنگ اخیر بیش از باور به شکست فلسطینی‌هاست. حدود یک سوم از ایرانیان بر این اعتقاد هستند که اسرائیل در جنگ اخیر شکست خورده و اسطوره ارتش شکست‌ناپذیر اعتباری بین ایرانی‌ها ندارد.» موضوع مورد بحث دکتر موسوی درباره وضعیت افکار عمومی امریکا و اروپا دربارة فلسطین و حوادث اخیر آن بود. موسوی در مورد افکار عمومی آمریکا گفت: «براساس بررسی‌ها بعد از ۷ اکتبر دو سوم جوانان ۱۸ تا ۲۹ ساله امریکایی، اسرائیل را اشغالگر می‌دانند. در حالی که با در نظرگرفتن جامعه آماری کل آمریکا ۷۰ درصد چنین دیدگاهی ندارند. نتیجه آنکه اگرچه امروز نسبت حامیان فلسطین در جمعیت کل آمریکا کمتر است؛ اما تاثیر حمایت نسل جوان آمریکا از فلسطین در آیندة سیاست امریکا نمود بیشتری خواهد داشت. کما اینکه از جمله دلایل افول حمایت از اسرائیل در امریکا به حاشیه رفتن و پیر شدن طیف مسیحی سفیدپوست است. یک چهارم جمهوری خواهان، حمایت فعلی بایدن از اسرائیل را بیش از حد می‌دانند. از دیگر نتایج این افکار سنجی این بود که حمایت از راهکار دو دولتی برای حل منازعات بین فلسطین و اسرائیل قبل و بعد طوفان الاقصی نزد افکار عمومی آمریکاییان ثابت است.» دکتر موسوی درباره افکار عمومی اروپا پیرامون فلسطین نیز اضافه کردند: «در اروپا هم شکاف نسلی بین ۶۵ ساله به بالا و زیر ۳۵ سال وجود دارد و جوانان بیشتر حامی فلسطین هستند. اروپایی‌ها به تحولات خاورمیانه نسبت به امریکا اهمیت کمتری می‌دهند، همچنین درصد افراد بدون موضع نیز بیشتر است.» حسین اکبرزاده نیز درباره افکار عمومی جهان عرب اظهار داشت: «در پیمایشی که در ۱۶ کشور عربی درباره فلسطین انجام شد ۶۸ درصد در کنار غزه و حماس می‌ایستند. ۲۳ درصد در کنار مردم غزه ولی در مقابل حماس می­ایستند و تنها یک درصد مخالف مردم فلسطین هستند. ۶۷ درصد، طوفان الاقصی را یک عملیات مشروع مقاومت می‌دانند. ۴۸ درصد، افکار عمومی جهان عرب عملکرد ایران را در طوفان‌الاقصی خوب ارزیابی می‌کنند و ۳۲ درصد عملکرد ایران را بد ارزیابی کردند. درمقابل عملکرد امریکا که ۸۵ درصد آن را بد ارزیابی کرده‌اند و تنها ۳ درصد عملکرد امریکا را خوب دانسته‌اند. ۹۲ درصد نهضت فلسطینی را یک نهضت برای همه اعراب می‌دانند نه فقط برای مردم فلسطین. این موضوع نشان می‌دهد که طوفان الاقصی عادی سازی رابطه با اسرائیل را در بین افکار عمومی با شکست مواجه کرده است.» در ادامه این نشست دکتر گودرزی به بررسی افکار عمومی ساکنان رژیم صهیونیستی پرداخت. در این زمینه گودرزی گفت: «واقعیت این است که بخش‌های  مختلف رژیم صهیونیستی (اعم از حاکمیتی و اجتماعی)  تصویری مبتنی بر «تلقیِ تهدید امنیتی دانستن فلسطینی‌ها» داشته‌اند و این موضوع، تا پیش از طوفان الاقصی بسیار رایج بوده است. ناگفته نماند که نمی‌توان همة جامعه صهیونیستی را هم یک کل واحد دانست؛ اما وقتی پای موجودیت این رژیم در میان باشد، چه چپ‌گرایان و چه راست‌گرایان یهودی، ایدئولوژی صهیونیسم را دنبال نموده و تلاش می‌کنند که خود را حول محور تهدید خارجی متحد نمایند. تا پیش از طوفان الاقصی، موضوع اصلاحات قانون اساسی به شدت بین جامعه و حاکمیت اسرائیل شکاف ایجاد کرده بود و رژیم صهیونیستی در ضعف‌ترین حالت ممکن از زمان تشکیل قرار گرفته بود. برای همین در این حمله، ارتش و نهادهای اطلاعاتی نظامی رژیم کاملا غافلگیر شدند.»   در تایید این ادعا گودرزی آماری از وضعیت افکار عمومی داخل سرزمین‌های اشغالی نسبت به جنگ ارائه کرد. بر اساس نظرسنجی انجام شده توسط موسسه دموکراسی اسرائیل، ۷۵ درصد از یهودیان اسرائیلی با درخواست آمریکا برای انتقال از مرحله پرشدت جنگ به مرحله کم شدت مخالفند. در بین جامعه عرب ساکن «اراضی ۱۹۴۸» نیز ۵۶ درصد مخالف خاتمه جنگند! که این تا حدی گویای همراهی جامعه عرب اسرائیل با یهودیان در تهدید دانستن فلسطینی‌هاست. همچنین ۳۷.۸ درصد جامعه یهودی خواستار مذاکره فوری با حماس بدون توقف درگیری و جنایات ارتش صهیونیستی بوده‌اند. این در حالی است که ۷۴.۹ درصد جامعه فلسطینی اراضی ۴۸ خواستار مذاکره فوری حتی به قیمت توقف جنگ بوده‌اند. طوفان الاقصی هزینه‌های اجتماعی زیادی برای صهیونیست‌ها داشته ولی به امید داشتن امنیت بیشتر که با غیاب مقاومت فلسطین برای آنها معنا می‌یابد، این جامعه در حال تلاش برای تحمل آنهاست. در این میان، نیاز بسیار شدیدی به روانپزشک و اختلالات روانی صهیونیست‌ها هم وجود دارد که خبرهای بسیاری دال بر مهاجرت منفی روانپزشکان و کمبود سرانه روانپزشک در سیستم دولتی منتشر شده است.» دکتر محمد اصغری مدیر مرکز رصد فرهنگی به تحلیل و بررسی افکار ایرانیان درباره طوفان الاقصی پرداختند؛ اما پیش از ورود به این بحث دربارة شکسته شدن هیمنة اسرائیل در دنیا گفتند: «بزرگترین نتیجه طوفان الاقصی این بود که اسرائیل دیگر هیمنه سابق را ندارد. این عملیات در واکنش به هتک حرمت مسجد الاقصی و همچنین هتک حرمت بانوان فلسطینی در قدس اشغالی صورت گرفت. عملیات طوفان الاقصی یک نوع تغییر شناختی در مسئله فلسطین بود.» اما در بخش افکار ایرانیان دربارة ابعاد مختلف مسئله فلسطین و طوفان الاقصی، اصغری آماری از جدیدترین افکارسنجی صورت گرفته از سوی مرکز رصد فرهنگی را ارائه داد که بخشی از آن بدین شرح است: «۳۲ درصد از پاسخگویان اذعان داشتند که پیش از درگیری‌های اخیر هم پیگیر اخبار فلسطین بوده‌اند. ۲۲.۵ درصد قبل از جنگ اخیر اخبار فلسطین را دنبال نمی‌کردند؛ ولی در حال حاضر دنبال می‌کنند. ۶۶.۸ درصد از پاسخگویان اخبار مربوط به تحولات اخیر فلسطین را بیشتر از طریق صدا و سیما دنبال می‌کنند؛ ۸.۲ درصد افراد بیشتر از طریق اینستاگرام و ۴.۶ درصد از شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان پیگیر اخبار فلسطین هستند. ۷۳.۱ درصد پاسخگویان با گزاره اسرائیل دست نشانده امریکاست موافقند. ۷۳.۹ درصد با شکست ناپذیری اسرائیل مخالفند.» دکتر اصغری در جمع‌بندی خود ادامه داد: «شبکه‌های اجتماعی داخلی از قبیل ایتا نقش مهمی در شکل‌دهی اذهان طبقه متوسط و میان‌سال و خصوصا زنان در تحولات جاری فلسطین دارد. باور به شکست اسرائیل در جنگ اخیر بیش از باور به شکست فلسطینی‌هاست. حدود یک سوم از ایرانیان بر این اعتقاد هستند که اسرائیل در جنگ اخیر شکست خورده و اسطوره ارتش شکست‌ناپذیر اعتباری بین ایرانی‌ها ندارد.» موضوع مورد بحث دکتر موسوی درباره وضعیت افکار عمومی امریکا و اروپا دربارة فلسطین و حوادث اخیر آن بود. موسوی در مورد افکار عمومی آمریکا گفت: «براساس بررسی‌ها بعد از ۷ اکتبر دو سوم جوانان ۱۸ تا ۲۹ ساله امریکایی، اسرائیل را اشغالگر می‌دانند. در حالی که با در نظرگرفتن جامعه آماری کل آمریکا ۷۰ درصد چنین دیدگاهی ندارند. نتیجه آنکه اگرچه امروز نسبت حامیان فلسطین در جمعیت کل آمریکا کمتر است؛ اما تاثیر حمایت نسل جوان آمریکا از فلسطین در آیندة سیاست امریکا نمود بیشتری خواهد داشت. کما اینکه از جمله دلایل افول حمایت از اسرائیل در امریکا به حاشیه رفتن و پیر شدن طیف مسیحی سفیدپوست است. یک چهارم جمهوری خواهان، حمایت فعلی بایدن از اسرائیل را بیش از حد می‌دانند. از دیگر نتایج این افکار سنجی این بود که حمایت از راهکار دو دولتی برای حل منازعات بین فلسطین و اسرائیل قبل و بعد طوفان الاقصی نزد افکار عمومی آمریکاییان ثابت است.» دکتر موسوی درباره افکار عمومی اروپا پیرامون فلسطین نیز اضافه کردند: «در اروپا هم شکاف نسلی بین ۶۵ ساله به بالا و زیر ۳۵ سال وجود دارد و جوانان بیشتر حامی فلسطین هستند. اروپایی‌ها به تحولات خاورمیانه نسبت به امریکا اهمیت کمتری می‌دهند، همچنین درصد افراد بدون موضع نیز بیشتر است.» حسین اکبرزاده نیز درباره افکار عمومی جهان عرب اظهار داشت: «در پیمایشی که در ۱۶ کشور عربی درباره فلسطین انجام شد ۶۸ درصد در کنار غزه و حماس می‌ایستند. ۲۳ درصد در کنار مردم غزه ولی در مقابل حماس می­ایستند و تنها یک درصد مخالف مردم فلسطین هستند. ۶۷ درصد، طوفان الاقصی را یک عملیات مشروع مقاومت می‌دانند. ۴۸ درصد، افکار عمومی جهان عرب عملکرد ایران را در طوفان‌الاقصی خوب ارزیابی می‌کنند و ۳۲ درصد عملکرد ایران را بد ارزیابی کردند. درمقابل عملکرد امریکا که ۸۵ درصد آن را بد ارزیابی کرده‌اند و تنها ۳ درصد عملکرد امریکا را خوب دانسته‌اند. ۹۲ درصد نهضت فلسطینی را یک نهضت برای همه اعراب می‌دانند نه فقط برای مردم فلسطین. این موضوع نشان می‌دهد که طوفان الاقصی عادی سازی رابطه با اسرائیل را در بین افکار عمومی با شکست مواجه کرده است.»  
مرکز پژوهشی آرا در طی نامه‌ای به ۱۳۰ اندیشکده جهان خواستار ارائه طریق در مورد فجایع غزه شدمرکز پژوهشی آرا در ابتکار عملی حدود یک صد اندیشکده مؤثر دنیا را مورد خطاب قرار داده و در نامه‌ای از آنها خواسته است که این سکوت مرگبار را شکسته و در خصوص فجایع غزه ارائه طریق کنند.متن این نامه که به چهار زبان فارسی، عربی، انگلیسی و اسپانیایی منتشر شده به شرح زیر است: به نام خدا رهبر معظم انقلاب:امروز در قضیۀ غزه، این واکنش بر دوش همۀ ما وجود دارد. باید واکنش نشان بدهیم. عده‌ای گرسنه‌اند، عده‌ای زیر بمباران‌اند، عده‌ای دارند صدتا صدتا به شهادت می‌رسند. عالِم، چه عالِم دانشگاه، چه عالِم حوزه باید تلاش کند حق را بشناسد و در کنار حق بایستد. نگاه‌کردن بی‌تفاوت برای عالم و دانشمند جایز نیست.(۲۵ مهر ۱۴۰۲) به اندیشکده‌ها و اندیشمندان جهان فاجعه‌ای که در روزهای گذشته در بمباران بیمارستان المعمدانیِ غزه روی داد، آن‌چنان فجیع و شنیع بود که جهان را در شوک فرو برد. با مروری بر خیابان‌ها و شبکه‌های اجتماعی در جهان، می‌توان ابعاد اثرگذاری این فاجعه را بر افکار عمومی و انفجار خشم نسبت به رژیم اشغالگر دریافت. البته که بسیار پیش از این تاریخ، تکلیف وجدان‌های بیدار جهانیان با رژیم اشغالگر صهیونیست مشخص شده و ۷۵ سال است که جنایات رژیم کودک کش موجب خشم و انزجار انسان‌های آزادۀ جهان گشته است. اما در این لحظه و در این نقطه از تاریخ که ما ایستاده‌ایم، پرسش اساسی پیش روی ما پژوهشگران و محققان آن است که این خشم چگونه باید در مطالعات و پژوهش‌های علمی متبلور شود؟ جنایاتی که سال‌هاست بر انسان و کرامت انسانی در نقطه‌ای به نام فلسطین اشغالی روی می‌دهد، چه جایگاهی در مطالعاتی دارد که در اندیشکده‌های سراسر جهان در رابطه با حکمرانیِ مطلوب و متعالی انجام می‌گیرد؟ ما اندیشکده‌هایی که رسالتمان را بر تفکر و تحقیق در رابطه با راهبردهای سیاست‌گذاری مطلوب تعریف کرده‌ایم و واسطۀ میان جامعه مدنی، دانشگاه و حاکمیت هستیم، با مسئلۀ افول کرامت انسانی و از آن فراتر کشتار بی‌رحمانة کودکانی که سرزمینشان اشغال شده، چگونه باید برخورد کنیم؟ علم که قرار بود جهان بهتری بسازد، چه موضعی نسبت به بمباران بیمارستانی در وسط جنگ می‌تواند بگیرد؟ بیمارستانی که نه تنها مجروحان را در خود جای داده بود، بلکه مامن زنان و کودکانِ بی پناهی بود که از بمباران گریخته بودند. آیا وقت آن نرسیده است که اندیشکده‌های جهان از ویرانۀ تخصص گرایی و دانش مبتنی بر عینیت دست کشیده و بر سر ارزش مشترکی به نام «کرامت انسانی» با یکدیگر بحث و گفتگو کنند؟ واقعیت آن است که فلسطینیان هرگز هیچ گزینه‌ای جز تسلیم بی قیدوشرط پیش روی خود ندیده‌اند و مرگ تمام آن چیزی بوده است که به آنها پیشنهاد شده و از همین حیث پرسشی که لازم است در دستور کار متفکران و اندیشمندان جهان قرار گیرد، این است که اساساً نسبت میان دانش و زندگی اجتماعی چیست؟ مگر واقعیت اجتماعی غیر از این است سرزمین فلسطین سال‌هاست توسط عده‌ای که پایبند به هیچ آیینی نیستند، اشغال شده و با سنگین‌ترین سلاح‌ها انسانیت را به محاق برده‌اند؟ در میانۀ چنین فاجعه‌ای مبتنی بر کدام پارادایم نظری و کدام الگوی حکمرانی می‌توان نسل‌کشی فلسطینینان را فهم کرد؟ اندیشه، علم و دانش اگر امروز نتواند نسبت به این فاجعۀ دردناک انسانی موضع‌گیری دقیق و شفافی داشته باشد، اعتبارش را برای همیشه از دست خواهد داد. در نهایت ما پژوهشگرانِ مرکز پژوهشی آرا این اقدام وحشیانۀ رژیمِ غاصب و کودک کش صهیونیستی را محکوم کرده و از اندیشکده‌ها و اندیشمندان جهان برای هم اندیشی در باب این وضعیت غیرانسانی و بغرنج دعوت به هم اندیشی می کنیم. اگر از تو درباره غزه پرسیدند؛بگو به آنها در آنجا شهیدی است که شهیدی آن را حمل می‌کند و شهیدی از وی عکس می‌گیرد و شهیدی او را بدرقه می‌کند و شهیدی بر وی نماز می‌خواند.محمود درویش     مرکز پژوهشی آرا تهران، جمهوری اسلامی ایران    
عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا در بررسی طرح معامله قرن اشاره داشت: پیش از این آمریکا پرچم‌دار این مسئله بود ولی امروز صهیونیست ها مباشر و آمریکایی ها عامل و در حقیقت بلندگوی آن‌ها شده اند.   برنامه گفت‌وگوی سیاسی با موضوع «بررسی ابعاد طرح صهیونیستی معامله قرن» با حضور دکتر آرش پاک‌اندیش، عضو هیئت علمی دانشگاه، عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا و کارشناس حوزه امنیت روی آنتن رادیو گفت‌وگو رفت.   پاک‌اندیش در رادیو گفت وگو روند صلح خاورمیانه را دارای تفاوت هایی با معامله قرن دانست و افزود: در گذشته آمریکا این مسئله را خود پرچم داری می کرد ولی در معامله قرن شاهدیم که طرحی کاملاً صهیونیستی ارائه شده و ترامپ در حقیقت بلندگوی صهیونیستهاست.   وی طرح جدید را به مراتب بدتر از طرح های قبلی دول آمریکا ارزیابی کرده و عنوان داشت: ترامپ در راستای اهداف صهیونیست ها اقداماتی در کاخ سفید انجام داد که به رسمیت شناختن اورشلیم یکی از آن ها بود. اگر تا دیروز مسئله حل مناقشات مبتنی بر استقرار دولت صهیونیستی بود، امروز مسئله وطن و ملت صهیونیستی مطرح است و در حقیقت هدف اصلی معامله قرن، تشکیل وطن برای صهیونیست ها است.   پاک‌اندیش اضافه کرد: تشکیل وطن برای صهیونیستی در کتاب دولت یهود در قرن نوزدهم را به خاطر داریم که مبدع تشکیلات ضد بشری صهیونیست بود و امروز ترامپ این تئوری ها را پیاده سازی کرده است.   عضو اندیشکده اسراء با ابراز تاسف از موضع‌گیری های برخی افراد و جریان های داخلی مبنی بر مذاکره مجدد با آمریکا گفت: این افراد باید از غیرت گروه های فلسطینی درس بگیرند. عجب از کسانی که در روزهای اخیر مسئله مذاکره با آمریکا را مطرح کردند. این برازنده دستگاه دیپلماسی دولت نیست.   پاک‌اندیش با بیان اینکه دو جریان استقلال‌خواه و وابسته را در منطقه شاهد هستیم، گفت: امروز این مسئله آشکار شده که رژیم صهیونیستی با همکاری و همراهی برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس تلاش دارند [معامله قرن را پیش برند] و در این میان ترامپ نقش دلال را ایفا می کند.   وی ادامه داد: پایان دادن همیشگی به بازگشت آوارگان فلسطینی در دستور طرح معامله قرن است. آوارگانی که طبق آمار شش میلیون نفر هستند.   پاک‌اندیش در پایان خاطرنشان کرد: امیدوار هستیم برخی گروه های فلسطینی و بخشی از مردم فلسطین خامِ وعده های اقتصادی ترامپ و صهیونیست ها نشوند؛ چرا که با دولتی مواجه هستند که سبک و سیاق آن بدعهدی بوده و مسئله را کاملا به صورت کاسب کارانه می نگرند.