عضو اندیشکده اسرا: هنوز بسیاری از هموطنان ما درگیر ماجرای خون‌های آلوده‌ای هستند که دست‌های فرانسوی صحنه‌گردان اصلی آن فاجعه بود. چطور یک بار دیگر به این کشور می توان اعتماد کرد؟   آرش پاک‌اندیش، پژوهشگر مرکز پژوهشی آرا در مصاحبه با خبرگزاری فارس، اظهار داشت: برایان هوک نماینده دولت ایالات متحده در امور ایران صراحتاً اعلام کرده است که «کرونا ایران را از تحریم‌ها نجات نخواهد داد» و ذره‌ای از استراتژی «فشار حداکثری» بر ایران کاسته نخواهد شد. وی افزود: چطور باور کنیم سازمان پزشکان بدون مرز که همچون سایر سازمان‌های بین‌المللی در سیطره نفوذ آمریکایی‌ها است، نگران جان ایرانی‌ها شده و برای کمک به ایران، تجهیزات و کارشناس اعزام کرده است؟ این کارشناس مسائل امنیتی اظهار داشت: ورود گروه موسوم به «پزشکان بدون مرز» از مبداء هر کشوری از جمله فرانسه به ایران قطعا امکان باز شدن کریدور نفوذ به کشور و خروج اطلاعات ژنتیکی مردم را این بار به بهانه مقابله با ویروس کرونا فراهم می آورد. وی ادامه داد: هنوز بسیاری از هموطنان ما درگیر ماجرای خون‌های آلوده‌ای هستند که دست‌های فرانسوی صحنه‌گردان اصلی آن فاجعه بود. چطور یک بار دیگر به این کشور می توان اعتماد کرد؟ آرش پاک‌اندیش در پایان گفت: هنوز آن قدر از نقض برجام از جانب آمریکا و میانجی‌گری‌های مکارانه اروپا نگذشته است که دولت جمهوری اسلامی بخواهد دچار یک فراموشی تاریخی مجدد شود و به غربی ها اعتماد کند.
پژوهشگر حقوق عمومی: غرب به دنبال منافع خودش است و ما نمی توانیم توقع داشته باشیم نگاهشان را عوض کنند. ما باید خودمان را از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی و ... اصلاح کنیم و ارتقا بدهیم.   مسعود ابراهیمی در مصاحبه با برنامه گفتگوی سیاسی که با عنوان «بررسی ابعاد ضعف اروپا در مقابل آمریکا» از آنتن رادیو گفت و گو پخش می شد، با تاکید بر اینکه مذاکره با غرب بدون رعایت مقدمات داخلی آن پیشاپیش محکوم به شکست و خسارت است، خاطرنشان کرد: مادامی که اقتصاد داخلی، سرمایه اجتماعی، توان علمی و تکنولوژیک و ... به حدی از استقرار و ضمانت پایداری نرسیده باشد، مذاکره با غرب یعنی با دست خالی به میدان نبرد رفتن!   این پژوهشگر حقوق عمومی با این مقدمه که می خواهد جمله ای را بگوید که چندان زیبا نیست اما واقعیت است گفت: اگر صلح و آرامش می خواهیم باید همواره آماده پیکار در همه زمینه ها باشیم. وی سپس در تشریح این جمله گفت: ما اگر دنبال آسایش و به دست آوردن حقوق حقه خودمان در عرصه بین‌المللی هستیم، ناچار هستیم از این که در همه عرصه ها از جمله اقتصادی، فرهنگی، علمی، نظامی و ... خودمان را در بالاترین سطح آمادگی در مواجهه با تهدیدات قرار دهیم.   ابراهیمی درباره مدل تعامل آمریکا و اروپا که پس از شکست برجام موضوع بسیاری محافل است گفت: سه سناریو در این باره وجود دارد. اول اینکه به واقع اروپا در برخی زمان ها و مسائل مرعوب آمریکا بوده و هست. چه اینکه اروپایی ها آمریکایی‌ها را بهتر از هر ملت دیگری می شناسند و می دانند که آمریکا به هیچ هیچ خط قرمزی به جز منافع خودشان ندارند. سناریوی دوم تشریک مساعی بین اوپا و آمریکا است. مانند مذاکرات منتهی به برجام که نقش پلیس خوب و بد بین طرف های غربی تقسیم شده بود. سناریوی سوم هم که اغلب از آن غافل هستند این است که بسیاری موارد اروپایی ها به کیاست خاصی آمریکا را جلو می اندازند تا از طریق آن ها منویات خودشان پیگیری کنند و در برجام هم علیرغم اینکه اغلب تحلیلگران روی سناریوهای اول و دوم مانور میدادند به نظر بنده سناریوی سوم هم دور از ذهن نیست.   ابراهیمی در ادامه تأکید کرد: علیرغم مسائل مطروحه ما باید وظیفه خود را به درستی انجام بدهیم. غرب به دنبال منافع خودش است و از نگاه خودشان اعمالشان مشروع است و ما نمی توانیم توقع داشته باشیم دیدگاهشان را عوض کنند. ما باید خودمان را از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی و ... اصلاح کنیم و ارتقا بدهیم. در مذاکره، غرب مانند حریفی است که از نقاط ضعف طرف مقابلش خبر دارد و مدام از آن نواحی برای به زانو در آوردنش اقدام می کند. تا زمانی که موارد مذکور اصلاح نشود و ارتقا نیابند، مذاکره با غرب شکست از پیش تضمین شده است! وی افزود: ما باید از همه ظرفیت های دیپلماتیک و امکاناتی که حقوق بین‌الملل به ما می دهد استفاده کنیم؛ اما واقع‌بینانه و نه در پس پرده خوش‌بینی. غرب با داشتن اَبَر رسانه های خویش حقوق بین‌الملل را آن طور که مطلوبش است می سازد و تفسیر می کند. در همین ماجرای حمله ایالات متحده به عراق، علیرغم مخالفت صریح دبیر کل فقید سازمان ملل آقای کوفی عنان، آمریکایی‌ها ماده ۵۱ منشور ملل متحد درباره «دفاع مشروع» را طوری تفسیر کردند که بتوانند به عراق حمله کنند! این یعنی غرب و خاصه آمریکا حقوق بین‌الملل را نیز صرفا وسیله ای برای پیشبرد اهداف خود در سطح بین‌المللی می داند.   ابراهیمی با انتقاد از دستگاه دیپلماسی کشور گفت: دنیا را نباید محدود به غرب بدانیم. قاره های دیگر از جمله آفریقا و قاره خودمان آسیا پر از پتانسیل های بکر اقتصادی و اجتماعی است. نوع ملت های این نواحی ملت هایی هستند که با ما مشترکات تمدنی دارند و روحیه سیاسی آنان طوری است که واقعا اهل مذاکره و مبادله هستند و منفعت‌طلبی یک طرفه.   ابراهیمی در پایان گفت: زمان آن فرا رسیده است که دعوت از ملت ها به ایستادگی و مقاومت از طریق حرف و سخن جای خودش را به ارائه الگو و تجربه عینی بدهد. ما با رساندن اقتصاد، فرهنگ و جایگاه علمی خویش به نقطه مطلوب می توانیم دیگر ملت ها را با خود همراه کنیم. در حقیقت اقدامات سلبی باید جای خودش را به ساز و کارهای ایجابی دهد.
محمدمهدی سلیمی، عضو اندیشکده اسرا و کارشناس مسائل سیاسی و رسانه گفت: اروپایی‌ها هنوز کاری درباره تعهدات برجام انجام نداده، قدم به قدم برای ما شرط‌‌گذاری می‌کنند. برای همین به نظرم رویکرد اروپایی‌ها برای برداشتن هر قدم کوچک به همراه شرط‌های پی در پی قدری برای ما خطرناک است. برنامه گفت‌وگوی سیاسی با موضوع «تحلیل مواضع اروپایی ها برای نگه داشتن ایران در برجام» با حضور محمدمهدی سلیمی، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه روی آنتن رادیوگفت‌وگو رفت.   محمدمهدی سلیمی در مصاحبه با رادیوگفت‌وگو بیان کرد: اروپا اقدام عملی برای برطرف کردن نیازها و خواسته‌های اقتصادی ایران انجام نمی‌دهد. اگرچه به نوعی می‌خواهد نقش پلیس خوب را بازی بکند، اما اگر از یک زاویه دیگر به موضوع اینستکس نگاه کنیم، نیازمند بررسی و شناخت جنس دیپلماسی آمریکا و اروپاست. زیرا نیازهای اساسی اروپا در حوزه اقتصادی و امنیتی به آمریکا باعث می‌شود که آنها نتوانند اقدامات عملی درباره کاهش نیازهای اقتصادی ایران انجام بدهند. از آنجا که آمریکا سهم به سزایی در حوزه اقتصادی و امنیتی دارد، این سهم به سزا باعث شده اروپا قادر به اقدام عملی برای برطرف کردن مشکلات اقتصادی ایران نباشد.   عضو اندیشکده اسرا افزود: حال باید دید جمهوری‌اسلامی با برجام چه می کند که در عین حال منجر به باز شدن پرونده‌اش در شورای امنیت نشود و یکسری اقدامات عملی برای برطرف کردن نیازهای مالی‌اش انجام دهد؟ از سوی دیگر در تعهدات برجامی کشورهای اروپایی اشکالاتی وجود دارد. نخست این‌که در صورت برطرف نشدن مشکلات مالی و اقتصادی ایران، اروپا به شکلی جبران بکند؟ هنوز در این رابطه قدم قابل اعتنایی برداشته نشده است. از سوی دیگر نفت که مهم‌ترین و اساسی‌ترین نیازهای اقتصادی و تجاری ما را مرتفع می‌کند، فروش آن به راحتی ممکن نیست. حال آنکه قرار بود، اروپا راه حلی برای این مشکل ارائه کند. دریغ از یک قدم عملی!   استاد روابط بین‌الملل ادامه داد: بر خلاف برخی از کارشناسان، با خوش‌بینی در عرصه بین‌الملل آن هم در برابر کشورهایی مانند آمریکا مخالف هستم. اروپایی‌ها نیز تنها می‌خواهند نقش پلیس خوب را بازی کنند. آنها تعهدات برجامی خود را آنقدر کش دادند تا تحریم‌های دوباره آمریکا تثبیت شود. همان‌طور که قبلا اشاره کردم اروپا وابستگی‌های زیادی در حوزه اقتصاد و امنیت به آمریکا دارد، اما هم می‌خواهد جمهوری‌اسلامی را در برجام نگه دارد و هم به دنبال حفظ حمایت های آمریکاست.   محمدمهدی سلیمی گفت: حقوق بین‌الملل ماحصل همکاری‌های متقابل کشورهاست و یک‌جانبه نیست. بالاخره اروپا از شرایطی برخوردا است که می‌تواند برادریش را ثابت کند، اما در این این میان هر قدم کوچک اروپایی‌ها مسائلی برای ما به همراه داد. برای مثال در هر قدمی بحث شفافیت مالی را پیش می کشند و به دنبال آن بحث FATF را پررنگ می کنند. اروپایی‌ها هنوز کاری درباره تعهدات برجام انجام نداده، قدم به قدم برای ما شرط‌گذاری می‌کنند. برای همین به نظرم رویکرد این مدل تعامل اروپایی ها برای ما خطرناک خواهد بود.   عضو اندیشکده اسرا در پایان اظهار داشت: به نظرم با سابقه‌ای که از آمریکا و اروپا داریم، در شرایط کنونی راه حل ما دیپلماسی متحرک و هدفمند است. به شرطی که محاسبات ما در عرصه بین‌الملل بسیار دقیق باشد. باید معامله‌گر خوبی باشیم و ادبیات ما در مذاکره به سمت معامله برود. یعنی وقتی چیزی می دهیم، قرار است چه چیزی عایدمان بشود؟ در حالی که با کشورهای مواجه هستیم که در عرصه بین‌الملل کاملا واقع‌گرایانه فعالیت می‌کنند. از طرفی ما باید نگاه همه جانبه به جهان داشته باشیم. نباید گزینشی عمل کرد. ضمن این‌که تعریف مشخصی از اهداف‌مان داشته باشیم. در این صورت است که قادر خواهیم بود کنشگری فعالانه در عرصه بین‌الملل داشته باشیم.
امیرحسین دهقانیان گفت: ما باید قدری نگاه محافظه‌کارانه را کنار بگذاریم و به حواشی نگاه نکنیم و در این نوبت که مورد تاکید رهبری است نباید اجازه دهیم با ایجاد ابهام در بند آخر برنامه جامع اقدام مشترک، برداشت‌های متفاوت و چندپهلو صورت بگیرد و ما را بازی بدهند.   برنامه گفت‌وگوی سیاسی با موضوع «تاکید رهبر انقلاب در دیدار با فرماندهان سپاه مبنی بر اینکه کاهش تعهدات برجامی با جدیت کامل و به صورت دقیق باید انجام پذیرد» با حضور امیرحسین دهقانان، کارشناس مسائل سیاسی و عضو اندیشکده اسرا از مرکز پژوهشی آرا، روی آنتن شبکه رادیوگفت‌وگو رفت.   امیرحسین دهقانان با حضور در گفت و گوی سیاسی رادیوگفت‌وگو اظهار کرد: به طور اساسی نمی‌توانیم این موضوع را رد کنیم که اکنون بستری که در آن قرار داریم، بستر جنگ است. یعنی در واقع ما در حال تلاش هستیم تا آنچه که به ناحق از آن دور نگه داشته شدیم، دریافت کنیم و حق خودمان را بگیریم. به طور طبیعی در چنین شرایطی نگاه باید نگاه و دید جنگی باشد. لذا در رفتار با اروپا باید شیوه‌ای را در نظر بگیریم که باعث رعب و وحشت شود.   وی افزود: به عبارتی طرف مقابل باید واقعا فکر کند، اگر حرفی زده شده، پس به آن عمل می‌شود و صرفاً شو یا نمایش نیست. برای مثال آنها سطح غنی‌سازی ما را قبل از برجام مقدمه‌ای برای رسیدن به کلاهک هسته‌ای می‌دانستند، لذا ما باید برای اینکه ترس آنها زیاد شود، این تصورشان را اجرایی کنیم و درصد غنی‌سازی را بالا ببریم.   پژوهشگر مرکز آرا افزود: در برابر رعب و ترس، نقطه مقابل که به نظرم اثرگذاری بسیار اندکی دارد، همین گام‌های محافظه‌کارانه‌ای است که ما در زمینه کاهش تعهدات برجامی به ویژه در گام سوم برداشتیم. به نظرم برداشتن چنین گام‌هایی شاید فقط مصرف داخلی داشته باشد.   کارشناس مسائل سیاسی عنوان داشت: در چنین مذاکراتی یکی نقش پلیس خوب را دارد و آن دیگری نقش پلیس بد. یکی از طرف‌های مقابل همین که روال به شکلی پیش می‌رود که نزدیک به نتیجه گرفتن است، زیر میز می‌زند. چرا چنین رفتاری‌هایی بروز می‌دهد؟ برای اینکه تا می‌توانند از طرف مقابل امتیاز بگیرند. دهقانان ادامه داد: در چنین شرایطی تصور می‌کنم ما هم باید قدری نگاه محافظه‌کارانه را کنار بگذاریم و به حواشی میدان نگاه نکنیم و قدری از مصلحت‌اندیشی‌هایمان فاصله بگیریم و در این نوبت که مورد تاکید رهبری است نباید اجازه دهیم با ایجاد ابهام در بند آخر برنامه جامع اقدام مشترک، برداشت‌های متفاوت و چندپهلو صورت بگیرد و ما را بازی بدهند.   وی افزود: حال که طرف مقابل برداشت چند پهلو می‌کند و با ما قصد بازی دارد، چرا ما باز نکنیم؟ دعوای ما با غرب، دعوای گفتمانی است و تا زمانی که «استقلال»، «آزادی» و «جمهوری اسلامی» باشد، دعواها وجود دارد و فقط زمین بازی عوض می‌شود و ظاهرشان تغییر پیدا می‌کند.   امیرحسین دهقانان در پایان اظهار داشت: روزی که به آشتی برسیم، فضا به شکلی خواهد بود که منافع آنها برآورده شود و به گفته رهبری فضای آشتی بین ما و آنها، فضای گرگ و میش است و برای ما مناسب نیست. لذا باید قدری جدی‌تر موضوع کاهش تعهدات اعمال شود و اگر متصدیان امر قصد جدیت به خرج دادن در این زمینه را ندارند، می‌توان آنها را تغییر داد یا خلاصه تصمیمی باید گرفته شود که طرف مقابل احساس واقعی پیدا کند که نمایشی در کار نیست و جدیت زیادی پشت تصمیمات کاهش تعهدات برجامی ایران است.
عضو دپارتمان سیاسی مرکز پژوهشی آرا: تجربه حکایت از آن دارد که انعطاف در برابر آمریکا باعث گستاخ‌تر شدنش می‌شود. همان‌طور که در برجام به جای این‌که به تعهدات‌شان عمل کنند، گستاخ‌تر از گذشته خواستار پذیرش تعهدات بیشتری از سوی جمهوری‌اسلامی هستند.   برنامه گفت‌وگوی سیاسی با موضوع «بررسی و تحلیل تاکید رهبر انقلاب در نفی هرگونه مذاکره با آمریکا و اهداف آمریکا از سیاست فشار حداکثری بر ملت ایران و نتایج آن» با حضور حامد صفایی، کارشناس مسائل بین‌الملل روی آنتن شبکه رادیویی گفت‌وگو رفت. حامد صفایی در مصاحبه با رادیو گفت‌وگو عنوان کرد: آمریکا با فشار حداکثری به جمهوری‌اسلامی به دنبال این است که خواسته‌هایش را به مردم ایران تحمیل کند. آن ها باب مذاکره را باز گذاشتند تا آنچه که از طریق فشار نتوانستند به آن دست پیدا کنند، در مذاکره به دست بیاورند. مذاکره آمریکا با جمهوری اسلامی به این شکل نیست که یک امتیاز ما بگیریم و یک امتیاز آنها بگیرند. وی افزود: آمریکا در مذاکره فرمولش به این شکل است که امتیاز نقد می‌خواهد و این‌طور نیست که تنها به وعده شما اطمینان کند. اگر هم از خواسته آنها امتناع کنید، هوچی‌گری، فضاسازی رسانه‌ای را ترتیب می‌دهند که طرف مقابل از مذاکره امتناع کرد و باید دوباره به میز مذاکره برگردد و به همین دلیل فشار حداکثری بستگی به نوع مواجهه ما دارد. اگر از طرف جمهوری‌اسلامی مقاومت را ببیند که بحث فشار حداکثری تاثیری بر سیاست‌های جمهوری‌اسلامی ندارد، به طور قطع فشار را تعدیل می‌کند و سیاست‌هایش را تغییر می‌دهد. کارشناس مسائل بین‌الملل ادامه داد: در این میان آنچه مهم است واکنش ما است، دو نوع رویکرد و سیاست در برابر فشار حداکثری وجود دارد، یک عده بحث سازش، مذاکره و تنش‌زدایی را در پیش می‌گیرند و یک عده دیگر بحث مقاومت، تهدیدزدایی و ایستادگی را مطرح می‌کنند. در این برهه آنچه اکثریت بر آن معتقدند بحث مقاومت و ایستادگی در برابر فشارهای حداکثری آمریکاست. حامد صفایی گفت: یکسری دلایل برای مذاکره نکردن وجود دارد، نخست این‌که ما یک‌دوره تجربه مذاکره با آمریکا را داریم، حال بحث این است که شرایط کنونی، شرایطی نیست که بتوانیم مذاکره کنیم و شرایط تهدیدآمیز است. اگر در چنین شرایطی پای میز مذاکره بروید، با دست خالی وارد شدید و از پیش بازنده هستید. از طرفی موضوع مذاکره و عدم اعتماد ما به طرف مقابل مطرح است که این سیگنال را می دهد که در برهه کنونی به سمت مذاکره نرویم. وی افزود: تجربه مذاکره با آمریکا حاصلش برجام است که این مساله به ما یکسری تجارب داد، نخست این‌که در برجام به این نتیجه رسیدیم که امکان تعامل با آمریکا با این شرایط وجود ندارد، آمریکا کشوری است که تعهدات خودش را زیر پا می‌گذارد و همان‌طور که رهبری فرمودند وقتی خرش از پل بگذرد، به ریش من و شما می‌خندد. در مذاکرات برجام دو سال و نیم صحبت‌هایی صورت گرفت و توافقی نوشته شد، سپس رئیس‌جمهوری به کاخ سفید می‌آید و به راحتی با یک امضاء از این توافق خارج می‌شود. کارشناس مسائل بین‌الملل در مصاحبه با رادیوگفت‌وگو بیان کرد: برجام نشان داد که دشمنی آمریکا با ما فقط به دلیل مساله هسته‌ای نیست و این دشمنی خیلی عمیق‌تر است و خود مسئولان آمریکایی عنوان کردند که دروغ در DNA ایرانیان است و مسئول دیگری گفت باید ریشه ملت ایران را خشکاند! این نوع صحبت مسئولان آمریکایی نشان می‌دهد که اصلا مساله آمریکایی‌ها مساله هسته‌ای ما نیست و اصل آنها دنبال اهداف دیگری هستند. از سوی دیگر تجربه حاکی از آن است که انعطاف در برابر آمریکا باعث گستاخ‌تر شدنش می‌شود.
با کمترشدن عرضه کل بازار، قیمت دلار افزایش یافت و با افزایش قیمت دلار، دستپاچگی بانک مرکزی بیشتر شد، چرا که بانک مرکزی در این باره نمی‌توانست فعالیت اثربخشی داشته باشد و تنها اتفاق در این زمینه افزایش توزیع دلار نقد توسط بانک مرکزی در بازار بود.   «مرکز پژوهشی آرا» در نوشتاری با موضوع «اتفاقات اخیر بازار ارز» به قلم دکتر محمدرضا مهدیار اسماعیلی، آورده است: اتفاقی که امروزه ما در بازار ارز شاهد آن هستیم، ‌در نهایت به زبان ساده، عدم تناسب بین عرضه و تقاضای بازار ارز است که به دلایل مختلف، میزان تقاضای بازار بیشتر از میزان عرضه است، در یک جمله می‌توان گفت هجوم و فشار تقاضا موجب افزایش قیمت آن شده است. باید به‌طور روشن گفت که کشور ما در تعادل عرضه و تقاضا دو مشکل همزمان دارد؛ اولین مشکل این است که روال عرضه دلار و ارز مطابق گذشته طی نخواهد شد و بنا به دلایلی، از گذشته محدودتر و کمتر شده است. در مقابل، روال تقاضا نیز مطابق گذشته نیست و از آن، از قضا بیشتر شده است. این دو داستان یکدیگر را تقویت کردند تا در نهایت ما شاهد یک قیمت دلار عجیب و غریب باشیم. در اینجا ممکن است این سؤال ایجاد شود که چه اتفاقی در طرف عرضه افتاده است؛ در پاسخ به این سؤال باید گفت، تقریباً یک سال و نیم گذشته، جمهوری اسلامی ایران با محدودیت‌هایی که کشور امارات نسبت به حواله‌های ارزی برایش وضع کرد، مواجه شد و این موضوع موجب شد که حواله‌های ارزی آن که پیش از این از طریق اماراتی‌ها انجام می‌شد، به مشکل بخورد. این اتفاق طی مدت گذشته از بانک مرکزی پوشیده و پنهان شد و از آن‌جایی‌که ایران در بازار حواله دچار محدودیت شده است و راه‌های جایگزین در کشورهای همسایه دیگر به میزان کافی نمی باشد، بانک مرکزی با تزریق بیشتر وجوه نقد در بازار و تا حدی محدودیت در حواله‌های ارزی، جبران کرد. این اتفاق تا زمانی که ذخایر نقدی بانک مرکزی نیز محدودتر شد و نیاز به حواله افزایش پیدا کرد، ادامه داشت؛ چراکه به‌هرحال در بسیاری از مواقع هر عضوی از جامعه در هر حال نیاز به حواله دارد و گاها بازار نقد نمی‌تواند جبران‌کننده و پاسخ‌دهنده آن باشد. انباشته‌شدن این نیاز درنهایت موجب ضعف در طرف عرضه شد که با بیشترشدن این یا به‌عبارت‌دیگر، با کمترشدن عرضه کل بازار، قیمت دلار افزایش یافت و با افزایش قیمت دلار، دستپاچگی بانک مرکزی بیشتر شد، چرا که بانک مرکزی در این باره نمی‌توانست فعالیت اثربخشی داشته باشد و تنها اتفاق در این زمینه افزایش توزیع دلار نقد توسط بانک مرکزی در بازار بود. البته ذکر این نکته ضروری است که فشار بازار به ارز، بیشتر از این نمی‌توانست توسط بانک مرکزی تأمین شود، و این موضوع موجب شد که با افزایش قیمت دلار، بانک مرکزی در کوتاه‌مدت و پیش از پدید آمدن اتفاقات روانی در جامعه، نتواند اوضاع ارز را مدیریت کند و ناتوانی مدیریت بانک مرکزی در اوضاع بازار ارزی، در نهایت سبب عدم اطمینان مردم از اوضاع دلار و عدم کنترل آن از سوی بانک مرکزی شد. این تلقی، با توجه به گستره وسیع وجوه نقد نامتعارف نزد مردم، همچون خرید و فروش دلار به قیمت بالاتر، دلیلی بر هجوم عده‌ای از سرمایه داران به سمت ارز بود. اتفاق مذکور مجدداً موجب شد که فشار به بازار ارز وارد و بازار ارز گران‌تر از مرحله پیش شود. با این اتفاق، مردمی که در فضای اینگونه سوداگری‌ها نیز نبودند، به دلیل ترس از افزایش شدید قیمت دلار و کاهش ارزش دارایی ریالی شان، سرمایه های خودرا به دلار تبدیل کردند؛ اگرچه پیش از این،‌ چنین ذهنیتی درون آنها وجود نداشت اما این دو اتفاق گروه سوم را نیز به میان بازی کشاند؛ عده ای بنابراین دلیل که ثروت، پس‌انداز و سرمایه های شان در اثر کاهش ارزش ریال در مقابل دلار ضعیف‌تر و محدودتر نشود، به سمت بازار ارز هجوم آوردند تا ریال های خود را به‌صورت دلار حفظ کنند. گروه فوق الذکر که گروه سوم نامیده می شوند، مجددا از ناحیه فشاری که بر تقاضای ارز آورد، ماجرا را تشدید و بیشتر کرد. فضای امنیتی، نتیجه دلار ۴۲۰۰ تومانی با توجه به آنکه کشور به طور همزمان شاهد ۳ اتفاق در جهت افزایش نرخ ارز بود، اوضاع اخیر به وجود آمد. در این رابطه بانک مرکزی در درجه اول می بایست مشکلات موجود در رابطه با حواله‌های ارزی را حل کند؛ حل این اتفاق به معنای تامین بازار نقد، قانون دلار ۴۲۰۰ تومانی و ایجاد یک فضای امنیتی نمی باشد. باید دانست که امروزه جامعه درک لازم را دارد و زمانی که مشاهده می کند، فشار و فضای امنیتی جایگزین تلاش برای ارزانی دلار می شود، قطعا دچار حس منفی و درنهایت افکار نادرست خواهد شد و این اتفاق مدام بازار ارز را به‌صورت زیرزمینی پیچیده‌تر می‌کند؛ یعنی افراد همچنان تمایل بیشتری به معامله و خرید ارز دارند، منتهی به دلیل ترس از فضای امنیتی موجود، در فضای پنهان این کار را انجام می‌دهند و در نتیجه اتفاقی جز پسترش بازار غیررسمی ارز رخ نمی دهد. بدون شک برای این کار نیاز است تا به درستی قدم برداشته شود؛ زمانی که عرضه وجود داشته باشد، به مرور تقاضا آرام می‌شود و آن‌هایی که تنها از ترس افت سرمایه‌هایشان به بازار می‌آیند، خودبه‌خود نیز از این بازار خارج خواهند شد. بنابراین یک حلقه از میان سه حلقه فوق رفع می‌شود؛ پس از آن، افرادی که به عشق گران‌تر شدن دلار وارد این بازار شده و مقدار بسیاری دلار خریداری نموده اند که بفروشند نیز بازار را ترک می‌کنند و از میان دو حلقه باقی مانده حذف خواهند شد. در مجموع هر سه عاملی که اینک موجب افزایش نرخ ارز شده است، به ترتیب فوق، از مدار خارج می‌شوند. با اقدام بانک مرکزی برای حل و برطرف‌کردن مشکل حواله‌های ارزی و تسریع در این کار، بهبود مشکلات پیش آمده که مربوط به یک سال و نیم گذشته و روزهای پیش از انتخابات دوره دوازدهم است، حل می‌شود. «مرکز پژوهشی آرا» در بخش پایانی این نوشتار آورده است: به تمامی موارد فوق باید دو اتفاق دیگر را نیز اضافه کرد؛ تحرکات احتمالی آمریکا در منطقه برخی از مردم را نگران کرده، این موضوع موجب می‌شود، عده‌ای به عنوان گروه چهارم که به‌طور طبیعی تمایلی به حضور در بازار نداشتند، نیز به آن سمت هجوم ببرند. علاوه‌براین، جمهوری اسلامی ایران درحال نزدیکی به موعد احتمالی شیطنت ترامپ نسبت به برجام در اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۷ می باشد که مجددا به دلیل زمینه های بسیار درآن، باعث نگرانی در جامعه شده است. فعالیت آقای جان بولتون به‌عنوان یکی از افرادی که همواره به‌عنوان یک ایران‌ستیز مشهور شناخته‌شده است و تکمیل‌ تیم ضد ایرانی، درست در آستانه موعدی که آمریکا می بایست نسبت به برجام اظهارنظر کند و تصمیم بگیرد، این نگرانی‌ها را بیشتر کرده که البته برخی از آن ها با اقدامات دولت  ایران قابل حل است و برخی نیز ناشی از خطاهای گذشته ای است که امروزه نمی توان برای آن درمانی یافت. باید دانست که جمهوری اسلامی ایران دلهره‌ای از امضا یا رد برجام ندارد و با امضاء آن در گذشته تبعاتش را نیز پذیرفته است، اما قطعا با تلاش و تدبیر می توان  آثار منفی و سوء آن را کاهش داد.